< فهرست دروس

درس امامت استاد ربانی

جلسه 25

بسم الله الرحمن الرحیم

 موضوع بحث: بررسی و تحليل رفتار صحابه
 اسباب استبصار دکتر تیجانی
 دکتر تیجانی که در جلسه قبل به جریان استبصار او و کتابهایی که نوشته است اشاره کردیم ، ‌در کتاب «ثم اهدیت» اسبابی که باعث مستبصر شدنش شده را نام می برد که به آنها اشاره می شود :
  • نص بر امامت حضرت علی (ع)
 وی می گوید : « لقد آليت على نفسي عند الدخول في هذا البحث أن لا أعتمد إلا ما هو موثوق عند الفريقين و أن أطرح ما انفردت به فرقة دون الاخرى، و على ذلك أبحث في فكرة التفضيل بين أبي بكر و علي بن أبي طالب و أن الخلافة إنما كانت بالنص على علي كما يدعي الشيعة أو بالانتخاب و الشورى كما يدعي أهل السنة و الجماعة.
 و الباحث في هذا الموضوع إذا تجرد للحقيقة فإنه سيجد النص على علي بن أبي طالب واضحا جليا كقوله صلى الله عليه و آله: «من كنت مولاه فهذا علي مولاه» قال ذلك بعد ما انصرف من حجة الوداع فعقد لعلي موكب للتهنئة حتى أن أبا بكر نفسه و عمر كانا من جماعة المهنئين للامام و يقولان: «بخ بخ لك يا ابن أبي طالب أصبحت و أمسيت مولى كل مؤمن و مؤمنة» [1] .
 أما الاجماع المدعى على انتخاب أبي بكر يوم السقيفة ثمّ مبايعته بعد ذلك في المسجد، فإنه دعوى بدون دليل، إذ كيف يكون الاجماع و قد تخلف عن البيعة علي و العباس و سائر بني هاشم كما تخلف أسامة بن زيد و الزبير و سلمان الفارسي و أبو ذر الغفاري و المقداد بن الاسود و عمار بن ياسر و حذيفة بن اليمان و خزيمة بن ثابت و أبو بريدة الاسلمي و البراء بن عازب و ابي بن كعب و سهل بن حنيف و سعد بن عبادة و قيس بن سعد و أبو أيوب الانصاري و جابر بن عبد الله و خالد بن سعيد و غير هؤلاء كثيرون ».
  • مخالفت حضرت فاطمه (س) با ابو بكر
 « و هذا الموضوع أيضا مجمع على صحته من الفريقين فلا يسع المنصف العاقل إلا أن يحكم بخطإ أبي بكر إن لم يعترف بظلمه و حيفه على سيدة النساء. لان من يتتبع هذه المأساة و يطلع على جوانبها يعلم علم اليقين أن أبا بكر تعمد إيذاء الزهراء و تكذيبها لئلا تحتج عليه بنصوص الغدير و غيرها على خلافة زوجها و ابن عمها علي و نجد قرائن عديدة على ذلك‌ »
  • وقتی شایستگی های امام علی (ع) را با دیگران می سنجیم ایشان در تبعیت اولویت دارند .
 ایشان فضایل حضرت علی (ع) را از کتاب اهل سنت نقل می کند و می گوید « ما جاء لأحد من أصحاب رسول الله صلى الله عليه و آله من الفضائل كما جاء لعلي بن أبي طالب » بعد در ادامه می گوید اما فضائل ابوبکر را تنها چند نفر نقل کرده اند . یکی عاشیه دختر ابوبکر است و دیگران عبدالله ابن عمر ، عمر ابن عاص ، عروه و اکرمه هستند که همگی با حضرت علی (ع) ضد و دشمن هستند .
  • احدایثی که در وجوت تبعیت از حضرت علی (ع) آمده است .
 الف) حدیث مدینه علم «أنا مدينة العلم و علي بابها» [2]
 ب) حدیث منزلت «يا علي أنت مني بمنزلة هارون من موسى إلا أنه لا نبي بعدي»
 ج) حدیث یوم الدار« إن هذا أخي، و وصيي، و خليفتي من بعدي فاسمعوا له و أطيعوا » [3] ایشان در مورد این روایت می گوید ، برخی از عالمان اهل سنت این حدیث را تحریف کرده اند. «و هذا الحديث هو أيضا من الاحاديث الصحيحة التي نقلها المؤرخون لبداية البعثة النبوية وعدوها من معجزات النبي، و لكن السياسة هي التي أبدلت و زيفت الحقائق و الوقائع، و لا عجب من ذلك لان ما وقع في ذلك الزمان المظلم يتكرر اليوم في عصر النور فهذا محمد حسين هيكل أخرج الحديث بكامله في كتابه «حياة محمد» في صفحة 104 من الطبعة الاولى سنة 1354 هجرية و في الطبعة الثانية و ما بعدها حذف من الحديث قوله صلى الله عليه و آله (وصيي و خليفتي من بعدي)؛ كذلك حذفوا من تفسير الطبري الجزء 19 صفحة 121 قوله (وصيي و خليفتي ) و أبدلوها بقوله إن هذا أخي و كذا و كذا ..!! و غفلوا عن أن الطبري ذكر الحديث بكامله في تاريخه الجزء 2 صفحة 319.
 أنظر كيف يحرفون الكلم عن مواضعه و يقلبون الامور، يريدون أن يطفئوا نور الله بأفواههم و الله متم نوره.
 و خلال البحث الذي قمت به أردت الوقوف على جلية الحال فبحثت عن الطبعة الاولى لكتاب «حياة محمد» و تحصلت عليها بحمد الله بعد عناء و مشقة و قد كلفني ذلك كثيرا، و المهم أنني اطلعت على ذلك التحريف و زادني ذلك يقينا بأن أهل السوء يحاولون جهدهم أن يمحوا الحقائق الثابتة لانها حجة قوية لدى) خصومهم (!.» [4]
 د) پیامبر گرامی اسلام (ص) می فرماید «علي مني و أنا من علي، و لا يؤدي عني إلا أنا أو علي» [5]
 ه) حدیث غدیر «من كنت مولاه فهذا علي مولاه، اللهم وال من والاه و عاد من عاداه و انصر من نصره و اخذل من خذله و أدر الحق معه حيث دار»
 5- احدایثی که دلالت می کند بر وجوب تبعیت از اهل البیت (ع) مانند
 الف ) حدیث ثقلین ؛
 ب) حدیث سفینه « إنما مثل أهل بيتي فيكم مثل سفينة نوح في قومه، من ركبها نجا و من تخلف عنها غرق»؛
 ج) این روایت که پیامبر اکرم (ص) درباره اهل بیت (ع) فرمودند « من سره أن يحيا حياتي، و يموت مماتي، و يسكن جنة عدن غرسها ربي، فليوال عليا من بعدي و ليوال وليه، و ليقتد بأهل بيتي من بعدي، فإنهم عترتي خلقوا من طينتي، و رزقوا فهمي و علمي، فويل للمكذبين بفضلهم من أمتي، القاطعين فيهم صلتي، لا أنالهم الله شفاعتي» [6] دکتر تیجانی می گوید ابتدا تصور می کردم که چنین حدیثی با این مضامین، صحت ندارد و وقتی دیدم ابن حجر عسقلانی آن را نقل کرده و یحیی ابن محاربی که در سند آن قرار دارد را ضعیف دانسته است، به این امر مطمئن شدم . لذا به خود گفتم سخن عسقلانی درست است، مگر می شود پیامبر اکرم (ص) چنین روایتی را که تبعیت از اهل بیت را واجب نموده ، بیان کرده باشد . اما خدای متعال می خواست مرا هدایت کند لذا کتاب «مناقشات عقائدية في مقالات إبراهيم الجبهان‌» را خواندم و در آن دیدم که یحیی ابن محاربی فردی مورد اعتماد و از راویانی است که صحیحین از او روایت نقل کرده اند. مترصد شدم تا خودم مراجعه نمایم . بعد از مراجعه دیدم که درست است، حتی ذهبی نیز از او روایت نقل کرده است. لذا در شگفت افتادم که چرا این گونه حقایق را تحریف نموده اند.
 تاثیر دکتر تیجانی از کتاب شریف المراجعات
 دکتر تیجانی در جای دیگری از کتاب خویش، آورده است که کتابی که باعث هدایت من شد ، المراجعات علامه شرف الدین بوده است. « و بدأت أقرأ الكتب فقرأت كتاب عقائد الامامية، و أصل الشيعة و أصولها و ارتاح ضميري لتلك العقائد و تلك الافكار التي يرتئيها الشيعة، ثمّ قرأت كتاب المراجعات للسيد شرف الدين الموسوي، و ما أن قرأت منه بضع صفحات حتى استهواني الكتاب و شدني إليه شدا فكنت لا أتركه إلا غضبا و كنت أحمله في بعض الاحيان إلى المعهد، و أدهشني الكتاب بما حواه من صراحة العالم الشيعي و حله لما أشكل على العالم السني شيخ الازهر، وجدت في الكتاب بغيتي لانه ليس كالكتب التي يكتب فيها المؤلف ما يشاء بدون معارض و لا مناقش فالمراجعات هو حواريين عالمين من مذهبين مختلفين يحاسب كل منهما صاحبه على كل شاردة و واردة، على كل صغيرة و كبيرة متوخيين في ذلك المرجعين الاساسيين لكافة المسلمين و هما القرآن الكريم و السنة الصحيحة المتفق عليها في صحاح السنة. فكان الكتاب بحق يمثل دوري كباحث يفتش عن الحقيقة و يقبلها أينما وجدت و على هذا كان الكتاب مفيدا جدا و له فضل عليّ عميم.
 و وقفت مبهوتا عند ما كان يتكلم عن عدم امتثال الصحابة لأوامر الرسول و يسوق لذلك عدة أمثلة، و منها حادثة رزية يوم الخميس، إذ لم أكن أتصور أن‌ سيدنا عمر بن الخطاب يعترض على أمر رسول الله و يرميه بالهجر، و ظننت بادئ الامر أن الرواية هي من كتب الشيعة، و ازدادت دهشتي و حيرتي عند ما رأيت العالم الشيعي ينقلها من صحيح البخاري و صحيح مسلم، و قلت في نفسي «إن وجدت هذا في صحيح البخاري فسيكون لي رأي ».
 و سافرت إلى العاصمة و منها اشتريت صحيح البخاري و صحيح مسلم و مسند الامام أحمد و صحيح الترمذي و موطأ الامام مالك و غيرها من الكتب الاخرى المشهورة، و لم أنتظر الرجوع إلى البيت فكنت طوال الطريق بين تونس و قفصة و أنا راكب في حافلة النقل العمومية أتصفح كتاب البخاري و أبحث عن رزية يوم الخميس متمنيا أن لا أعثر عليها، و رغم أنفي وجدتها و قرأتها مرات عديدة فكانت كما نقلها السيد شرف الدين، و حاولت تكذيب الحادثة برمتها و استبعدت أن يقوم سيدنا عمر بذلك الدور الخطير و لكن أنّى لي تكذيب ما ورد في صحاحنا و هي صحاح أهل السنة و الجماعة التي ألزمنا بها أنفسنا و شهدنا بصحتها، و الشك فيها، أو تكذيب بعضها يستلزم طرحها» [7]
 ایشان در کتاب «فسالوا اهل الذکر» می گوید بعد از اینکه راه حق را یافتم و شیعه شدم ، مباحثه ای با امام جمعه یکی از شهر ها نمودم اما او زیر بار نمی رفت . به او گفتم من این مطلب را در کتاب « ثم اهدیت» نوشته ام ، او نیز کتاب را از من گرفت و برد . بعد از چند روز برایم نامه ای نوشت که من حقیقت را یافته ام و در صدد هستم زمینه را فراهم کنم تا مردم را نیز از حقیقت آگاه کنم.
 مساله عدالت صحابه در کلام دکتر تیجانی
 یکی از مباحثی که دکتر تیجانی به آن پرداخته مساله عدالت صحابه است . وی در این مورد احادیث حوض و مساله صحابه را به خوبی در کتاب خویش بیان می کند .
 وی در این باره این روایت را در کتابش نقل می کند « قال رسول الله (ص) : لتتبعن سنن من كان قبلكم شبرا بشبر و ذراعا بذراع- حتى لو دخلوا جحر ضب لتبعتموه- قلنا: يا رسول الله- بآبائنا و أمهاتنا اليهود و النصارى؟ قال: فمن؟: و الرواية مستفيضة مروية في جوامع الحديث عن عدة من الصحابة كأبي سعيد الخدري- كما مر- و أبي هريرة و عبد الله بن عمر، و ابن عباس و حذيفة و عبد الله بن مسعود و سهل بن سعد و عمر بن عوف و عمرو بن العاص و شداد بن أوس و المستورد بن شداد في ألفاظ متقاربة. » پیامبر اکرم (ص) در سخنی به اصحاب خویش فرمودند شما روش پیشینیان را وجب به وجب دنبال می کنید . سوال شد یا رسول الله (ص) آیا ما دنبال یهود و نصارا می رویم؟ حضرت فرمودند آری .
 این روایت را بخاری نیز نقل کرده است. دکتر تیجانی سپس به شرح این حدیث پرداخته و می گوید: چه کاری یهود و نصرا انجام می دادند که حضرت چنین می فرمایند؟ آنها به سراغ گوساله پرستی رفتند ، به حضرت عیسی (ع) تهمت زدند و به حضرت هارون اشکال گرفتند. اصحاب پیامبر اکرم (ص) نیز وقتی آن حضرت، اسامه را که جوان بود به فرمانده ای سپاه گمارد، اشکال گرفتند و نپذیرفتند.
 روایت دیگری که دکتر تیجانی مورد استشهاد قرار می دهد ،‌حدیث «بطانتان» است . بطانتان به معنای مشاوران و خصیصین است . «ما بعث الله من نبي و لا استخلف من خليفة إلا كانت له بطانتان بطانة تأمره بالمعروف و تحضه عليه و بطانة تأمره بالشر و تحضه عليه فالمعصوم من عصمه الله‌» هیچ پیامبر و وصی پیغمبری نبود مگر آن که دو گروه از خصیصین با او همراه بودند: یک گروه خیر خواه و گروه دیگر بد خواه . ایشان سپس به سراغ شواهدی از تاریخ رفته و نمونه هایی از مشاوره های خیرخواهانه و بد خواهانه را بیان می کند .
 هدف از ذکر این موارد از زندگی دکتر تیجانی و استدلالهای او آن است که دوستان به مطالعه این کتاب تشویق شوند زیرا خصوصیت این کتابها آن است که نویسنده آن این راه را رفته است و بعد به بیان آنها می پردازد .
 بررسی عدالت صحاله در روایت حوض
 در مکاتبه ای که میان آقای غامدی از متفکرین اهل سنت و آقای قزوینی صورت گرفت، آقای غامدی نقد های خود را به صورت کتابی عرضه نموده است. یکی از مسائلی که برای او و سایر اهل سنت خیلی مهم است، مساله ‌عدالت صحابه است لذا تلاش فراوانی کرده است تا آن را ثابت و نقد های دیگران را رد کند.
 در مورد عدالت صحابه از طرف متفکرین ما نیز کتبی نوشته شده که یکی از آنها کتاب «بررسی عدالت صحابه» نوشته آقای ‌غلام حسین زینعلی است . وی در این باره تتبع خوبی انجام داده است. از جمله به مساله حدیث حوض پرداخته است که محور های بحث او چنین است :
 الف) سند حدیث
 ایشان بعد از بیان سند حدیث از کتب مهم اهل سنت به این نتیجه می رسد که این حدیث متواتر است . برخی از علمای اهل سنت گفته اند در صحت آن تردیدی نیست و برخی آن را متواتر معنوی دانسته است. [8]
 ب) مضمون احادیث :
 مضمون و دلالت حدیث را از چند جهت می توان مورد بررسی قرار داد،
 1- نکته اول اینکه آیا این حدیث یک قضیه همگانی است که مربوط به همه امت است و یا مخاطب آن مسلمان عصر پیغمبر اکرم (ص) بوده است؟ در پاسخ باید دانست که این حدیث به عبارت های مختلفی نقل شده و تعابیر آن در مورد مخاطبان دو گونه است: تعابیر عام و خاص . تعابیر عام این گونه است: می فرماید« لیردن علی اقوام اعرفهم و یعرفوننی» و یا «بینا ان قائم اذا زمره حتی اذا عرفتهم » و یا «یا ایها الناس انی فرت لکم علی الحوض» « ای رب رحطی » « ای رب امتی » این تعابیر عام بوده و همه امت اسلامی را در بر می گیرد. اما در برخی دیگر از احادیث، تعابیر خاص آمده که مراد، مسلمان عصر رسالت است. «انا فرتکم علی الحوض » و یا «انی علی الحوض حتی انظر من یرد منکم» و روشن تر این تعبیر است « رجال ممن صحبنی و رانی ». قدر مسلم در جمع این تعابیر این است که یقینا مسلمان عصر پیغمبر، مخاطب کلام حضرت بوده اند. ( این نکته در پاسخ به برخی اشکالات مفید است )
 2- مراد از انحرافاتی که در حدیث آمده است چیست ؟ محور انحراف در حدیث دو چیز است: احداث و تبدیل در دین و دیگری ارتداد در دین . فرمود «انک لاتدری ما احدثوا بعدک » و یا آمده است «انک لاتدری ما بدلوا بعدک » و یا «انهم ارتدوا علی ادبارهم القهقری» «یرجعون علی اعقابهم » و نیز آمده است «احدثتم بعدی و ارتدتتم »
 3- اوصاف منحرافان: در جایی فرموده است «رجال منکم» در این روایت مراد از رجال مساله جنسیت نیست بلکه این تعبیر عظمت را می رساند و منظور حضرت افراد برجسته و شاخص است نه افراد معمولی. در تایید این کلام در جای دیگر فرموده است « ناس من اصحابی» و فرموده «اقوامهم یعرفهم و یعرفوننی» .
 4- عکس العمل پیامبر اکرم (ص) و سخن ایشان : « فاقول سحقا سحقا لمن غیر بعدی » حضرت فرمودند این افراد از رحمت خداوند دور باشند « فلا اراه یخلص منهم الا مثل حمل النعم » یعنی تنها اندکی از آنها نجات پیدا می کنند و اکثرا در ورطه انحراف می غلطند .
 اشکال و جواب
 آقای غامدی می گوید: شیعه پیغمبر را به گونه ای معرفی می کند که گویا فرد لایقی نبوده و نتوانسته در کار خود موفق باشد. طبق نظر شیعه بعد از این همه تلاش و محنت های پیامبر ، تنها مشتی منافق باقی مانده است و این سب و توهین غیر مستقیم به پیامبر است . اما نقد این کلام آن است که در صورتی که این سخن درست باشد این اشکال متوجه خداوند نیز خواهد بود، چگونه است که خدای متعال می فرماید « ْ أَكْثَرُهُمْ لا يُؤْمِنُون‌» [9] و می فرماید « وَ أَكْثَرُهُمْ فاسِقُون‌» [10] و در آیه ای دیگر می فرماید « وَ قَليلٌ مِنْ عِبادِيَ الشَّكُورُ » [11] . این حرف مانند سخن آقای سروش در صراط های مستقیم است که می گوید: اگر تنها یک صراط حق باشد، خداوند در برابر شیطان ناتوان خواهد بود، زیرا شیطان اکثر افراد را منحرف کرده است. بنابراین چنین منطقی نادرست است . حکمت خدای متعال اقتضای چنین امری را داشته است .
 ج ) توجیهات و تاویلاتی که اهل سنت درباره حدیث نموده اند :
 اهل سنت درباره سند این روایت، نتوانسته اند خدشه ای وارد کنند زیرا در صحاح سته آنها آمده است . آنچه بیان داشته در مورد معنا و دلالت حدیث است . چند مطلب در این باره گفته اند :
 1- ابن اثیر در النهایه می گوید اینکه گفته شده « لم یزالوا ارتدوا علی اعقابهم » ای متخلفین عن بعض الواجبات و لم برد ردت الکفر و لهذا اید باعقابهم لانه لم یرتد احد من الصحابه بعده و انما ارتد قومهم من جهات العرب. وی ارتداد را بر روی برخی واجبات می برده است . [12]
 2- آقای نووی شارح صحیح مسلم گفته است: احادیث دو دسته اند در برخی از آنها گفته عده ای از اصحاب من و در برخی دیگر گفته اصحاب من. این این دو تعبیر فهمیده می شود که مراد دسته کوچکی از اصحاب آن حضرت بوده است . لذا قاضی عیاض گفته است مراد پیامبر اکرم (ص)‌تنها «اهل رده» است یعنی کسانی که زکات را انکار کردند و مانند آن .
 اما داستان کسانی که ذکات را انکار کردند، غیر از آن چیزی است که اینان در اینجا گفته اند. دکتر تیجانی و دیگران می گویند اصل داستان این بوده که برخی از مسلمانان شاهد قضیه غدیر بودند و تعجب کردند که چگونه ابوبکر جانشین شده است. به همین جهت از پرداخت زکات به حکومت ممانعت کردند . اما همه آنها را از دم تیغ گذراندند، خالد با نامردی مرتکب آنها را با اسارت گرفت و سپس گردن زد و با زن رئیس قبیله همبستر شد و مرتکب جنایت دردناکی شد. بعد از بازگشت، عمر گفت باید او را قصاص کرد زیرا هم مرتکب قتل شده و هم زنای محصنه کرده است، دیه افراد نیز باید از بیت المال داده شود. اما ابوبکر گفت اجتهاد کرده و خطا کرده و این گونه آنان را بری کردند .
 3- ابن عبد البر می گوید قیل لشریک یا اباعبدالله الا ما حملتم هذا الحدیث ، قال علی اهل الرده . در کتاب بررسی عدالت صحابه ، این مطلب نقد و بررسی شده است . [13]
 4- قسطلانی شارح صحیح بخاری در ارشاد الساری ج 9 ،ص 336 گفته است مراد کسانی است که از اسلام مرتد شده اند یا کسانی که مرتکب معصیت شده اند . و در جای دیگر ( همان ، ص 340 ) گفته است مراد تنها کافران است زیرا کسانی که معصیت می کنند را با تعبیر سحقا نمی خوانند .
 5- ابن حجر عسقلانی می گوید قوله ما برحوا علی اعقابهم ای یرتدون (فتح الباری ، ج 11 ، 476)
 6- آقای غامدی در اینجا گفته است مراد از اصحاب در این روایت، معنای مصطلح آن نیست بلکه مراد امت پیغمبر است و در امت پیامبر چنین افرادی پیدا می شود . وی به تعابیر عامی که در این حدیث آمده می تواند استشهاد نماید . اما قبلا گفته شد که دو گونه تعبیر عام و خاص در عبارت حدیث آمده و قدر مسلم داخل بودن مسلمانان عصر رسالت است .
 حدیث تنافس
 دکتر تیجانی روایتی را از قول پیامبر اکرم (ص) نقل می کند که به حدیث تنافس نامیده می شود . حضرت در آن حدیث فرمودند « إني و اللّه ما أخاف عليكم أن تشركوا بعدي و لكني أخاف عليكم أن تنافسوا فيها» [14] و در حدیث دیگر آمده « و لكن اخشى عليكم الدنيا ان تنافسوا فيها فتقتلوا فتهلكوا كما هلك من كان قبلكم‌»
 آنچه گفته شد نیازمد جمع بندی است که در جلسه بعد ان شاء الله بررسی می شود .
 
 
 * * *
 اللهم صل علی محمد و آل محمد


[1] (1) مسند الامام أحمد بن حنبل ج 4 ص 281 سر العالمين للامام الغزالي ص 12. تذكرة الخواص لابن الجوزي ص 29 الرياض النضرة للطبري ج 2 ص 169 كنز العمال ج 6 ص 397 البداية و النهاية لابن كثير ج 5 ص 212 تاريخ ابن عساكر ج 2 ص 50 تفسير الرازي ج 3 ص 63 الحاوي للفتاوي للسيوطي ج 1 ص 112.
[2] مستدرك الحاكم ج 3 ص 127 تاريخ ابن كثير ج 7 ص 358 أحمد بن حنبل في المناقب.
[3] تاريخ الطبري ج 2 ص 319 تاريخ ابن الاثير ج 2 ص 62 السيرة الحلبية ج 1 ص 311 شواهد التنزيل للحسكاني ج 1 ص 371 كنز العمال ج 15 ص 15. تاريخ ابن عساكر ج 1 ص 85 تفسير الخازن لعلاء الدين الشافعي ج 3 ص 371.
[4] ثم اهدیت ،‌ص 176
[5] سنن ابن ماجة ج 1 ص 44 خصائص النسائي ص 20 صحيح الترمذي ج 5 ص 300. جامع الاصول لابن كثير ج 9 ص 471 الجامع الصغير للسيوطي ج 2 ص 56. الرياض النضرة ج 2 ص 229.
[6] مستدرك الحاكم ج 3 ص 128 الطبراني في الجامع الكبير الاصابة لابن حجر العسقلاني، كنز العمال ج 6 ص 155. المناقب للخوارزمي ص 34 ينابيع المودة ص 149. حلية الاولياء ج 1 ص 86 تاريخ ابن عساكر ج 2 ص 95.
[7] ثم اهدیت ، ص 87
[8] کتاب بررسی عدالت صحابه ، ص 22-28
[9] بقره ، 100
[10] توبه ، 8
[11] سبا،
[12] در کتاب بررسی ،‌ص 74-82 این دلیل را نقد شده است.
[13] بررسی عدالت صحابه ،‌ص 107 و 108
[14] ثم اهدیت ، 124

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo