< فهرست دروس

درس کلام جدید - وحی پژوهی و حقیقت نبوت استاد ربانی

جلسه 21

بسم الله الرحمن الرحیم

 فرق نبی و رسول و امام
 حاصل بحث گذشته این شد که با توجه به آیات شریفه قرآن در باب چگونگی ارتباط پیامبران با عالم ربوبی و غیب اختصاصی فهمیده نمی شود به خصوص در مورد دو نحو ارتباط یعنی وحی بدون واسطه«الا وحیا» و وحی به واسطه فرشته وحی « او بواسطة رسول». برای اینکه خود آیه سوره شوری می فرماید:«وَ ما كانَ لِبَشَرٍ أَنْ يُكَلِّمَهُ اللَّهُ إِلاَّ وَحْياً أَوْ مِنْ وَراءِ حِجابٍ أَوْ يُرْسِلَ رَسُولاً فَيُوحِيَ بِإِذْنِهِ ما يَشاءُ إِنَّهُ عَلِيٌّ حَكيم‌» [1]
 و هيچ بشرى را نرسد كه خدا با او سخن گويد جز [از راه‌] وحى يا از فراسوى حجابى، يا فرستاده‌اى بفرستد و به اذن او هر چه بخواهد وحى نمايد. آرى، اوست بلندمرتبه سنجيده‌ كار.
  اولا در این آیه شریفه موضوع ، بشر است نه نبی یا رسول. پس اختصاص به انبیا هم از آن فهمیده نمی شود.
 درثانی نمونه هایی را گفتیم که در قرآن ذکر شده که بدون واسطه مثل مادر حضرت موسی یا با واسطه فرشته و ملک مثل حضرت مریم ارتباط و تکلم خدا با این انسانها غیر نبی بوده است.
 پس باقی می ماند آن من وراء حجاب باقی می ماند که از مختصات حضرت موسی و برای پیامبر اسلام در شب معراج است.
 
  فرق نبی و رسول و امام و روایات
  در روایات مطلب متفاوت است با آنچه از آیات استفاده کردیم. در اصول کافی باب سوم کتاب الحجة بابی است با این عنوان که« الفرق بین الرسول و النبی و المحدث» چهار روایت در این باب آمده که دوتایش صحیحه است. روایت سوش مجهوله است و یک کسی در این روایت شخصی است که در موردش مطلب و توثیقی نیست. و روایت درگر ضعیف است . روایات دیگر در منابع دیگر است که مرحوم مجلسی در جلد بیست وششم ذیل باب « ان الائمة محدثون مفهمون» را نقل کردند.
 این مسئله مسئله مهمی است و به حسب ظاهر با برخی آیات و روایات منافات دارد لذا شارحان بزرگی همچون صدرالمتألهین ، مرحوم مجلسی و... به شرح این مطالب پرداخته اند.
 خود روایات هم مضامین و مدالیلشان یک دست نیست. لذا باید دقیق به آن بپردازیم.
 مشترکات
 مضمون روایات این است که رسول و نبی و محدث یا امام درسه چیز اشتراک دارند
 1. اینکه در خواب حقایقی برای آنها کشف می شود
 2. در شنیدن صدای ملک و فرشته در عالم خواب
 3. شنیدن صدای ملک و فرشته در بیداری
 به عبارت دیگر می شود گفت در دو چیز یکی در دریافت حقایق در عالم رویا و دیگری شنیدن صدای ملک وحی یا در خواب یا بیداری.
 فرق نبی و رسول
 اما آنچه نبی ندارد ورسول دارد این است که دیدن ملک وحی در عالم بیداری که رسول دارد اما نبی ندارد. یعنی مشاهدة ملک الوحی بالمعاینة و حس الظاهر به عبارت دیگر فرقشان این است که الرسول یری ملک الوحی بامعاینة غیرالمشاهدة بالحسیة الظاهریة والنبی لایری وانما یراه فی المنام.
 فرق نبی با محدث یا امام
 نبی،تمثل بشری ملک را درخواب می بیند اما محدث نه در عالم خواب و نه در عالم بیداری تمثل بشری ملک را نمی بیند.
 به نظرم آمد که اول ببینیم رسول چه صفاتی برایش بیان شده است و همینطور نبی و محدَّث را هم جدا برسی کنیم سپس نکاتی را که شارحین (ملا صدرا از جنبه مباحث فلسفی و عرفانی و علامه مجلسی از جنبه مضامین وشم ّروایی و همچنین ملاصالح مازندرانی و علامه شعرانی و...) بیان کردند چه بوده است.
 احادیث:
 حدیث اول :
 «... الرَّسُولُ الَّذِي يَسْمَعُ الصَّوْتَ وَ يَرَى الْمَنَامَ وَ يُعَايِنُ الْمَلَك» [2]
 
 حدیث اول یک جامعیت دارد یعنی شنیدن صوت ملک را
 و دیدن در خواب را دارد و اما اینکه چه چیزی را می بیند دو احتمال دربین شارحین وجود دارد:
 یکی اینکه احکام ومعارف را می بیند و یا اینکه ملک الوحی را می بیند.
 حدیث دوم:
 «...الرَّسُولَ الَّذِي يَنْزِلُ عَلَيْهِ جَبْرَئِيلُ فَيَرَاهُ وَ يَسْمَعُ كَلَامَهُ وَ يَنْزِلُ عَلَيْهِ الْوَحْيُ وَ رُبَّمَا رَأَى فِي مَنَامِهِ نَحْوَ رُؤْيَا إِبْرَاهِيمَ ع‌...»
 حدیث سوم:
 «...الرسول هو الّذي يأتيه جبرئيل عليه السلام قبلا فيراه و يكلمه‌... و كان محمد صلى اللّه عليه و آله حين جمع له النبوة و جائته الرسالة من عند اللّه يجيئه بها جبرئيل عليه السلام و يكلمه بها قبلا...» [3]
 حدیث چهارم:
  «...الرَّسُولُ الَّذِي يَظْهَرُ لَهُ الْمَلَكُ فَيُكَلِّمُه‌...»
 
 شرحی از مرحوم صدر المتألهین:
 
  مرحوم صدرامتألهین نکاتی دارد پیرامون رسول که برخی از آنهاعبارتند از :
 «و يعاين الملك، اى فى اليقظة و اذا عاين الملك فى اليقظة فكان سماع الصوت و الكلام منه أيضا فى اليقظة، و وقوع ذلك ليس من جهة اسباب خارجية طبيعية بل هو بروز من مكامن الغيب الى عالم الشهادة، فان الّذي يرى بعين الخيال اذا قوى و اشتد تمثله انفعل منه الحس الظاهر و تعدى الى الخارج من غير ان يكون فى مادة طبيعية، و كذا ما يسمع بسمع الباطن اذا قوى ينفعل منه الاذن و يتعدى صورته الى الكلام الظاهر كما مر.» [4]
 
 یعنی فرشته وحی را در بیداری می بیند پس شنیدن صوت او و کلام او را که دریافت می کند در بیداری است و این صدایی که می بیند و یا این صورت که می بیند از اسباب عادی خارجی نیست بلکه به وسیله ظهور نهانگاه غیب است که درحس بینایی وشنوایی اثر می گذا رد. آنکه با چشم باطنی و برزخی...
 انواع چشم
 چشم حسی و طبیعی که حیوانات هم دارند.
 چشم خیال و برزخی که صور برزخی را که ماده ندارند اما هیئت و شکل و وزن ماده را دارد را می بیند.
 چشم عقلی که کلیات را می بیند.
 در ادامه می فرماند: آنکه با چشم باطنی و برزخی و خیال می بیند، اگر شدت بیابد و قوی شود، درچشم ظاهری تاثیر می گذارد و از این هم تعدی می کند به عالم خارج نه اینکه تجسم شود بلکه تمثل است. چون عالم ماده که عالم جسم است. و گوش هم همینطور است که با گوش برزخی می شنود و اما در گوش ظاهری هم تأثیر می کند.
 ایشان عبارت دیگری دارد ذیل حدیث سوم و مربوط می شود به مطلبی که الان ذکر کردیم و آن عبارت این است:
 «فقوله : يأتيه جبرئيل قبلا، اى معاينة مشاهدة فيراه و يكلمه و هو عليه السلام يسمع كلامه بسمعه الحسى، فان المعرفة العقلية اذا قويت او اشتدت تصورت بصورة مطابقة لها و ربما تعدت من معدن الخيال الى مظهر خارجى كالهواء الصافى فيكون الهواء كالمراة.» [5]
 
 یعنی کلام جبرئیل را به همین گوش حسی می شنود . پس اینکه امثال آقای سروش می گویند ما داریم کلام فلاسفه را می گویم پس جبرئیل در کار نیست و گویی موجودی است و...
 اما صدرا می گوید با همین گوش ظاهریش کلام جبرییل را می شنود
 دلیل مرحوم صدرا:
 چون وقتی قوی شد تصور می کند به صورتی مطابق عقلی که دارد یعنی از مرتبه عقل می آید به مرتبه خیال و برزخ و از این مرحله هم به مرتبه حس ظاهر می رسد و این برعکس اطلاعات ماست که اول چیزی را که ماده دارد می بینم و در خیال خود ضبط می کنیم و بعد می شود کلی و دیگر صورت ندارد. اما اینکه مرحوم صدرا می فرمایند اینگونه است که حقیقت کلی می آید به مرتبه برزخی و به صورت برزخی در می آید و بعد از آن می آید به صورت حسی تبدیل می شود.
 و جبریل را هم پیامبرواقعا می بیند مثل دیدن در آینه که برا ی ما صورت می گیرد این هوا هم می شود آیینه ای برای دیدن جبرییل توسط پیامبرصلی الله علیه و آله وسلم.
 «والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته»


[1] . الشورى/ 51
[2] . بحار الانوار ج‌11 41 باب 1 معنى النبوة و علة بعثة ...
[3] . شرح اصول الكافي ج‌2 447
[4] . شرح اصول الكافي ج‌2 444 الشرح ..... ص : 435
[5] . شرح اصول الكافي ج‌2 448 الشرح ..... ص : 447

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo