< فهرست دروس

درس کلام جدید - وحی پژوهی و حقیقت نبوت استاد ربانی

جلسه 91

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: قلمرو علم پیامبران الهی
برتری علم انبیاء الهی از مردم عصر خویش
بر اساس آنچه گفته شد نمی توان علم انبیاء در حوزه طبیعت و تاریخ را در حد علوم افراد زمان خود دانست بلکه علم آنها بالاتر بوده است. این مطلب در کلمات فلاسفه نیز آمده است. آنان معتقدند پیامبران با عالم نفوس و عالم مثال در ارتباط بوده و هر گاه اراده می نمودند، آن علوم در اختیارشان قرار می گرفت.
پی بردن به مسائل جزئی عالم نیز از دو طریق ممکن است: یکی از راه شهود و طهارت باطن و دیگری از راه تجربه و آزمایش. بر این اساس اگر گفته شود انبیاء الهی ابزارهای تجربی امروز را در اختیار نداشتند اما باید دانست که راه شهود و وحی مهیا بوده و از طریق آن از حوادث مطلع می شدند.
با توجه آنچه گفته شد نادرستی ادعای آقای سروش مبنی بر اینکه علم پیامبران مانند علم مردم عصر خویش بوده است روشن می شود. و نیز روشن می شود که نسبتی که وی در این زمینه به فلاسفه داده است ، نسبتی غیر واقعی است زیرا فلاسفه علم انبیاء را بالاتر از مردم عصر خویش می دانستند.
حاصل سخن اینکه نه براساس نگاه کلامی و نه فلسفی، نمی توان قائل شد که علم انبیاء الهی در حد علوم عصر خویش بوده است. اما در اینکه آیا آنها به تمام مسائل علوم علم داشتند یا نه، جای بحث و تأمل بیشتری است.
بررسی علم انبیاء الهی از منظر قرآن و روایات
قرآن کریم در زمینه علم معصومین، سه دسته از آیات را مطرح کرده که بیان گر آن است که پیامبر عظیم الشان اسلام و ائمه اهل بیت(ع) از یک علم بسیار گسترده ای نه فقط در حوزه اعتقادات و عبادیات، بلکه در حوزه طبیعیات و تاریخ نیز برخوردار بوده اند:
قرآن کریم در آیه 59 سوره انعام می فرماید: «وَ عِنْدَهُ مَفاتِحُ الْغَيْبِ لا يَعْلَمُها إِلاَّ هُوَ وَ يَعْلَمُ ما فِي الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ وَ ما تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَةٍ إِلاَّ يَعْلَمُها وَ لا حَبَّةٍ في‌ ظُلُماتِ الْأَرْضِ وَ لا رَطْبٍ وَ لا يابِسٍ إِلاَّ في‌ كِتابٍ مُبين‌ »[1] كليدهاى غيب، تنها نزد اوست؛ و جز او، كسى آنها را نمى‌داند. او آنچه را در خشكى و درياست مى‌داند؛ هيچ برگى(از درختى) نمى‌افتد، مگر اينكه از آن آگاه است؛ و نه هيچ دانه‌اى در تاريكيهاى زمين، و نه هيچ تر و خشكى وجود دارد، جز اينكه در كتابى آشكار[ در كتاب علم خدا] ثبت است.
«مفاتح» جمع مفتح به معنای خزینه و گنجینه است و به معنای جمع کلید نیز معنا شده اما اما قول اول راجح است. در این آیه دو مرتبه از علم الهی بیان شده است: صدر آیه « لا يَعْلَمُها إِلاَّ هُوَ »، بیان گر مرتبه ای از علم الهی است که مختص ذات اقدس الهی بوده و برای دیگران غیت مطلق است. ذیل آیه سخن از کتاب مبین است. می فرماید: خدای متعال به آنچه در دریاها و خشکی است علم دارد. او هم به عالم غیب علم دارد و هم به عالم شهادت. در ادامه مثالی را ذکر می کند که بیان گر عظمت علم الهی به عالم طبیعت است « و ما تسقط من ورقة ».
خداوند متعال در آیات دیگری نیز از خزائن خویش سخن به میان آورده است: « وَ إِنْ مِنْ شَيْ‌ءٍ إِلاَّ عِنْدَنا خَزائِنُهُ وَ ما نُنَزِّلُهُ إِلاَّ بِقَدَرٍ مَعْلُوم‌»[2]. مرحوم علامه طباطبایی می فرماید آنگاه که سخن در مورد خزائن الهی است مساله قدر و اندازه مطرح نیست بلکه به صورت بسیط و اجمال است. اما وقتی تنزل می یابد قدر و اندازه می یابد. در آیه ای دیگر می فرماید: « وَ لِلَّهِ خَزائِنُ السَّماواتِ وَ الْأَرْض‌»[3].
بنابراین یک مرحله از علم الهی، سطحی است که تنها خدای متعال می داند. مرحله دیگر آن بعد از نزول است که مخزن دیگری پیدا می کند که کتاب مبین نامیده می شود. « وَ لا رَطْبٍ وَ لا يابِسٍ إِلاَّ في‌ كِتابٍ مُبين‌». این مرحله خود دو مرتبه می یابد: یکی مرتبه حوادث طبیعی است که دارای ماده و صورت است و دیگری نقشه و صورت حقایق بدون ماده اما همراه با مقدار و خصوصیات آنها است. مرحوم علامه می فرماید کتاب مبین هر چه باشد غیر از واقعیات ها و حوادث خارجی است و بر آنها تقدم دارد و پس از سپری شدن آنها نیز باقی است . همانند برنامه هایی که برای انجام کارهایی قبل از انجام آنها نوشته می شود و پس از وقوع آن کارها نیز همچنان باقی است . [4]
کتاب مبین مثل نقشه ساختمان است که کل حوادث این عالم، نقشه و طرح آنها در آن ثابت است. منظور از « وَ لا رَطْبٍ وَ لا يابِسٍ » نیز حوادث مربوط به عالم طبیعت است که بدون ماده آن در کتاب مبین وجود دارد. مرحوم علامه به عنوان شاهد به این آیه استناد می فرمایند « ما أَصابَ مِنْ مُصيبَةٍ فِي الْأَرْضِ وَ لا في‌ أَنْفُسِكُمْ إِلاَّ في‌ كِتابٍ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَبْرَأَها إِنَّ ذلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسير »[5] هيچ مصيبتى(ناخواسته) در زمين و نه در وجود شما روى نمى‌دهد مگر اينكه همه آنها قبل از آنكه زمين را بيافرينيم در لوح محفوظ ثبت است؛ و اين امر براى خدا آسان است!.
مرحوم علامه شواهدی از قرآن را در رابطه با کتاب مبین بیان فرموده اند که از این قرار است :
1- سوره یونس، آیه 61 « وَ ما يَعْزُبُ عَنْ رَبِّكَ مِنْ مِثْقالِ ذَرَّةٍ فِي الْأَرْضِ وَ لا فِي السَّماءِ وَ لا أَصْغَرَ مِنْ ذلِكَ وَ لا أَكْبَرَ إِلاَّ في‌ كِتابٍ مُبينٍ »[6]
2- سوره سبأ، آیه 3 « لا يَعْزُبُ عَنْهُ مِثْقالُ ذَرَّةٍ فِي السَّماواتِ وَ لا فِي الْأَرْضِ وَ لا أَصْغَرُ مِنْ ذلِكَ وَ لا أَكْبَرُ إِلاَّ في‌ كِتابٍ مُبين‌ »[7] از این آیات معلوم می شود که منظور از کتاب مبین، مرتبه ای از علم الهی است که تفاصیل همه چیز در آن وجود دارد.
3- سوره طه، آیه 52 « قالَ عِلْمُها عِنْدَ رَبِّي في‌ كِتابٍ لا يَضِلُّ رَبِّي وَ لا يَنْسى‌ »[8]
در کتاب مبین ماده، تغییر و حرکت راه ندارد و مانند نقشه و طرحی است که مهندس برای ساخت خانه بکار می گیرد.
قرآن کریم و مطهرون
قرآن کریم وقتی سخن از مخازن علم الهی است می فرماید کسی از آن خبر ندارد و غیب مطلق است « لا یعلمها الا هو » اما وقتی سخن از کتاب مبین که همان لوح محفوظ است می شود می فرماید غیر خدا نیز به اذن او از آن مطلع است: « إِنَّهُ لَقُرْآنٌ كَريمٌ (77) في‌ كِتابٍ مَكْنُونٍ »[9]. در جای دیگر می فرماید: « بَلْ هُوَ قُرْآنٌ مَجيدٌ (21) في‌ لَوْحٍ مَحْفُوظٍ»[10].
قرآن کریم در آیه ای دیگر به جای کتاب مبین از «امام مبین» سخن به میان آورده است و تصریح می کند که همه چیز در آن شمارش شده است «وَ كُلَّ شَيْ‌ءٍ أَحْصَيْناهُ في‌ إِمامٍ مُبينٍ »[11]. در برخی روایات امام مبین بر امیر المومنین (ع) منطبق شده است. وجه آن نیز این است که آن حضرت به کتاب مبین و لوح محفوظ آگاه است .
قرآن کریم کتاب نازل الهی است که از لوح محفوظ و کتاب مکنون سرچشمه گرفته است و غیر از کسانی که از تطهیر ویژه الهی و مقام عصمت برخوردارند از حقیقت و اصل آن آگاهی ندارند « لا يَمَسُّهُ إِلاَّ الْمُطَهَّرُونَ (79) تَنْزيلٌ مِنْ رَبِّ الْعالَمينَ »[12]. و بر اساس احادیث مسلم و مورد قبول شیعه و اهل سنت، اهل کساء مصادیق قطعی مطهرون می باشند . [13]
بنابراین پیامبر گرامی اسلام (ص) ‌از کتاب مکنون و لوح محفوظ آگاه است و از طرفی همه حوادث جهان در این کتاب آمده است. در این صورت این فرض که علم پیامبر (ص) به حوادث و قوانین طبیعت در حد علم و دانش مردم روزگار خود بوده بی اساس است .
 
* * *
اللهم صل علی محمد و آل محمد

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo