< فهرست دروس

درس کلام استاد ربانی

89/10/13

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع بحث : نقش عقل در فهم قرآن کریم

درباره این موضوع چند نکته قابل بررسی است :

نکته اول :

جایگاه این بحث یعنی نقش عقل در شناخت قرآن، در کجا قرار دارد؟ از نظر معرفت شناسی جایگاه این بحث در ابتدا و قبل از مباحث مطرح شده می باشد و آن را باید به عنوان اولین مساله بیان داشت. اما به لحاظ ارزش موضوعات، جایگاه این بحث همین جایی است که اکنون به آن رسیده ایم. زیرا در بحث اعتقادات، ابتدا بحث خداشناسی مطرح است و سپس به بحث نبوت پرداخته می شود و در ادامه به بحث قرآن به عنوان آورده نبوت پرداخته می شود .

نکته دوم :

آیات مورد توجه در شروع بحث به سه دسته قابل تقسیم است :

1- آیاتی که کلمه عقل در آنها بکار رفته است :

سوره یوسف / 2 « إِنَّا أَنزَلْنَاهُ قُرْءَانًا عَرَبِيًّا لَّعَلَّكُمْ تَعْقِلُون‌ »

سوره زخرف / 3 « إِنَّا جَعَلْنَاهُ قُرْءَانًا عَرَبِيًّا لَّعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ »

سوره انبیا / 10 « لَقَدْ أَنزَلْنَا إِلَيْكُمْ كِتَابًا فِيهِ ذِكْرُكُمْ أَ فَلَا تَعْقِلُون‌»

2- آیاتی که کلمه تدبر در آنها بکار رفته است :

سوره نساء / 82 « أَ فَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْءَانَ وَ لَوْ كاَنَ مِنْ عِندِ غَيرِْ اللَّهِ لَوَجَدُواْ فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرًا»

سوره محمد / 24 « أَ فَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْءَانَ أَمْ عَلىَ‌ قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا »

سوره ص / 29 « كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ إِلَيْكَ مُبَارَكٌ لِّيَدَّبَّرُواْ ءَايَاتِهِ وَ لِيَتَذَكَّرَ أُوْلُواْ الْأَلْبَاب‌»

3- آیاتی که کلمه تذکر در آنها بکار رفته است :

سوره ص / 29 « كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ إِلَيْكَ مُبَارَكٌ لِّيَدَّبَّرُواْ ءَايَاتِهِ وَ لِيَتَذَكَّرَ أُوْلُواْ الْأَلْبَاب‌»

سوره آل عمران / 7 « هُوَ الَّذِى أَنزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ ءَايَاتٌ محُّْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ وَ أُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ فَأَمَّا الَّذِينَ فىِ قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاءَ الْفِتْنَةِ وَ ابْتِغَاءَ تَأْوِيلِهِ وَ مَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّهُ وَ الرَّاسِخُونَ فىِ الْعِلْمِ يَقُولُونَ ءَامَنَّا بِهِ كلُ‌ٌّ مِّنْ عِندِ رَبِّنَا وَ مَا يَذَّكَّرُ إِلَّا أُوْلُواْ الْأَلْبَاب‌»

سوره رعد / 19 « أَ فَمَن يَعْلَمُ أَنَّمَا أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ الحَْقُّ كَمَنْ هُوَ أَعْمَى إِنمََّا يَتَذَكَّرُ أُوْلُواْ الْأَلْبَاب‌»

نکته سوم

معارف قرآن از نظر فهم، دارای سه مرتبه است :

1- فهم عمومی : از آیات قرآن استفاده می شود که قرآن کریم یک فهم پذیری همگانی دارد و در آن میان خداپرست و غیر آن فرقی نیست و عنصر ایمان و کفر در اینجا فارق نمی باشد .

2- فهم خاص : فهم مرتبه ای از معانی قرآن کریم اختصاصی است و کسانی که مومن، پرهیزگار و متقی باشند می توانند به آن معانی دست یابند. عنصر تقوا کلید فهم معانی خاص قرآن است .

3- فهم ویژه معصومین : این مرتبه از فهم حتی از دسترس متقین هم خارج است و تنها مطهرون به آن راه می یابند .

نکته چهارم

جایگاه فهم قرآن توسط عقل در کجاست ؟ منابع شناخت قرآن چیست ؟ اندیشمندان منابعی را برای شناخت قرآن بیان کرده اند.

الف) خود قرآن یکی از منابع شناخت می باشد که برای فهم معنای آیه از سایر آیات کمک گرفته می شود .

ب) روایات

ج) ادبیات و قواعد زبانی

د) تاریخ نیز یکی از منابع شناخت قرآن است . زیرا بخشی از آیات قرآن بیان تاریخ است

ه) منبع دیگر عقل است . همه مفسرین به جز نص گرایان و ظاهر گرایان، عقل را به عنوان ابزاری برای شناخت قرآن می دانند . اساسا عقل به عنوان ابزار فهم در همه منابع دیگر نیز دخالت دارد زیرا آنجا که می خواهیم به آیات دیگر و یا روایات و ادبیات مراجعه کنیم ، استفاده از عقل لابد منه می باشد .

منظور از بهره گیری از عقل در اینجا این است که اگر عامی را در قرآن بتوان با آیات دیگر و یا روایات معتبر تخصیص بزنیم با حکم عقل نیز بتوان این تخصیص را زد . و یا مدالیل التزامی آیات را توسط عقل کشف کنیم و به قرآن استناد دهیم و بگوییم مراد الهی چنین است .

پس نقش عقل در شناخت قرآن دو گونه است :

1- عقل به عنوان ابزاری برای فهم قرآن که به تعبیر حضرت استاد جوادی نقش مصباح بودن را دارد. این مقدار را همگان اتفاق دارند. حتی ظاهر گرایان نیز ول به زبان بیان نمی کنند اما در عمل از این ابزار بهره می گیرند . آیات قرآن که ابزارهای شناختی انسان را بیان می کند بر همین مطلب دلالت دارد « وَ اللَّهُ أَخْرَجَكُمْ مِنْ بُطُونِ أُمَّهاتِكُمْ لا تَعْلَمُونَ شَيْئاً وَ جَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَ الْأَبْصارَ وَ الْأَفْئِدَةَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُون‌»[1] منظور از فؤاد در این دو چیز است: یکی درک عقلانی و دیگری شناخت از طریق دل و شهود

2- عقل به عنوان منبع که اصولیون از آن با عنوان "مدارک احکام" یاد می کنند .

نکته پنجم

علامه طباطبایی درباره فهم پذیری عقلانی قرآن چند دلیل اقامه نموده اند :

علامه طباطبایی در مقدمه تفسیر المیزان و همچنین جلد سوم آن ذیل آیه 7 سوره آل عمران و کتاب قرآن در اسلام به این موضوع به خوبی پرداخته است .

1- ایشان می فرماید « قرآن مجید از سنخ کلام است و مانند سایر کلام های معمولی از معنای مراد خود کشف می کند و هرگز در دلالت خود گنگ نیست و از خارج نیز دلیلی وجود ندارد که مراد تحت اللفظی قرآن جز آن است که از لفظ عربی داشت فهمیده می شود »[2] لذا هر کس به زبان عربی شناخت داشته باشد معنای آن را آشکارا می فهمد کما اینکه سایر سخنان آن زبان را می فهمد .

حاصل دلیل علامه این است که چون قرآن کریم از مقوله زبان است مانند سایر زبان ها قابل فهم است .

2- «در قرآن کریم به آیات بسیاری از قرآن بر می خوریم که در آنها طائفه خاصی را مانند بنی اسرائیل و مومنین و کفار و گاهی عموم مردم را متعلق خطاب قرار داده است و مقاصد خود را به ایشان القا می کند و یا با آنان به احتجاج می پردازد یا به مقام تحدی بر آمده از ایشان می خواهد که اگر شک و تردید دارید در اینکه قرآن کلام خدا است مثل آن را بیاورید و بدیهی است که تکلم با مردم با الفاظی که خاصیت تفهیم را واجد نیست معنی ندارد و همچنین تکلیف مردم با آوردن مثل آن که معنی محصلی از آن فهمیده نمی شود قابل قبول نیست »[3]

نکته : علامه در اینجا به خود آیات استدلال نموده است و همین امر، خود فهمی است از آیات قرآن. یعنی می توان در پاسخ این سوال که آیا منبع تفسیر چیست ؟ جواب داد عقل . این خود استدلالی است به نقش عقل در شناخت قرآن . زیرا اگر بگوییم اینان که قرآن مخاطب قرار داده است نمی فهمند، نعوذ بالله معتقد شده ایم که خداوند کار عبث و نامعقولی انجام داده است در حالی که کار عبث از ایشان محال است . پس گفته می شود این خطاب ها معنا دارد و افراد آن را می فهمند.

* * *

اللهم صل علی محمد و آل محمد

( تقریرات و تلخیص درس حضرت استاد ربانی گلپایگانی )

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo