< فهرست دروس

درس کلام استاد ربانی

90/02/05

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع بحث : خوارج قدیم و جدید (وهابیت ) از نظر تاریخی و فقهی

 حاصل سخن در جلسه گذشته این شد که آنچه در میان متفکران اسلامی در باب ایمان و کفر و حقیقت این دو مطرح شده است گاهی ناظر به احکام اخروی ایمان و کفر است و گاه ناظر به احکام دنیوی آن است . آنگاه که دانشمندان اسلامی درباره ایمان و حقیقت آن سخن می گویند ، سخن آنان ناظر به احکام اخروی ایمان است و احکام دنیوی ایمان بر همان اقرار به شهادتین جاری می شود .

 اما گروهی به نام خوارج در صدر اسلام پدید آمدند که برخی از شاخه های افراطی آن مانند محکمه یا حروریه ، ارازقه و نجدات معتقد شدند، مرتکب کبیره و هر کسی که با عقاید آنها موافق نباشد کافر است و احکام ظاهری کفر مانند جهاد ، اسارت و کشتن آنان را مجاز شمرده اند و حتی زنان و بچه ها را نیز کشتند. جریان کشتن فجیع عبدالله ابن خباد که از یاران حضرت علی (ع) بود به همراه همسر و فرزند در شکم او به جرم اینکه با عقاید آنها موافق نبودند در تاریخ ذکر شده است .

 رئیس فرقه محکمه یا حروریه ،‌فردی بنام حرقوص ابن زهیر معروف به ذوالخویصره یا ذوالثدیه است . آنان را به این جهت محکمه گویند که در جنگ نهراوان قائل به حکمیت شدند و بعد آن را باطل دانسته و توبه نمودند . علت نامگذاری آنها به حروریه هم بدان جهت است که وقتی با حضرت امیر المومنین (ع) از جنگ نهروان باز می گشتند در مکانی بنام حروراء از حضرت جدا شده و آنجا را مقر خود قرار دادند . رئیس فرقه ارازقه نیز نافع ابن ارزق است . اینها نیز جزء گروهای افراطی خوارج بودند. رئیس فرقه نجدات هم نجده ابن عامر است .

نگاه تاریخی به جریان تکفیر

 یکی از عجایت تاریخ ، داستان سرزمین نجد در شرق عربستان است. از این سرزمین برخی از سردسته ای جریان ای انحرافی برخواسته اند که فتنه های عظیمی را در جهان اسلام ایجاد نمودند. برخی از آن موراد عبارتند از :

در جریان توطئه ترور پیامبر اکرم (ص) ، شیطان به شکل شیخ نجدی ظاهر شد و طرح ترور پیامبر توسط افراد قبائل را مطرح نمود . مسیلمه کذاب که ادعای پیامبری نمود از این سرزمین می باشد. حرقوص ابن ذوالخویصره که فرقه خوارج را پی ریزی نموده است از این سرزمین برخواسته است .

 در روایت آمده است که پیامبر اکرم (ص) جریان انحراف ذوالثدیه را از قبل مطح نمودند و فمودند خیر خلق او را به هلاکت می رساند .

 «قَالَ الطَّبْرِسِيُّ عَنْ أَبِي سَعِيدٍ الْخُدْرِيِّ قَالَ بَيْنَا رَسُولُ اللَّهِ ص يَقْسِمُ قِسْماً وَ قَالَ ابْنُ عَبَّاسٍ كَانَتْ غَنَائِمَ هَوَازِنَ يَوْمَ‌ حُنَيْنٍ إِذْ جَاءَهُ ابْنُ أَبِي الْخُوَيْصِرَةِ «1» التَّمِيمِيُّ وَ هُوَ حُرْقُوصُ بْنُ زُهَيْرٍ أَصْلُ الْخَوَارِجِ فَقَالَ اعْدِلْ يَا رَسُولَ اللَّهِ فَقَالَ وَيْلَكَ وَ مَنْ يَعْدِلُ إِذَا لَمْ أَعْدِلْ فَقَالَ عُمَرُ يَا رَسُولَ اللَّهِ ائْذَنْ لِي فَأَضْرِبَ عُنُقَهُ فَقَالَ النَّبِيُّ ص دَعْهُ فَإِنَّ لَهُ أَصْحَاباً يَحْتَقِرُ أَحَدُكُمْ صَلَاتَهُ عِنْدَ صَلَاتِهِمْ وَ صِيَامَهُ مَعَ صِيَامِهِمْ يَمْرُقُونَ مِنَ الدِّينِ كَمَا يَمْرُقُ السَّهْمُ مِنَ الرَّمِيَّةِ فَيَنْظُرُ فِي قُذَذِهِ فَلَا يُوجَدُ فِيهِ شَيْ‌ءٌ ثُمَّ يَنْظُرُ فِي رِصَافِهِ فَلَا يُوجَدُ فِيهِ شَيْ‌ءٌ ثُمَّ يَنْظُرُ فِي نَصْلِهِ «2» فَلَا يُوجَدُ فِيهِ شَيْ‌ءٌ قَدْ سَبَقَ الْفَرْثَ وَ الدَّمَ آيَتُهُمْ رَجُلٌ أَسْوَدُ فِي إِحْدَى ثَدْيَيْهِ أَوْ قَالَ إِحْدَى ثَدْيِهِ «3» مِثْلُ ثَدْيِ الْمَرْأَةِ أَوْ مِثْلُ الْبَضْعَةِ تَدَرْدَرُ يَخْرُجُونَ عَلَى فَتْرَةٍ مِنَ النَّاسِ

 . و في حديث آخر فإذا خرجوا فاقتلوهم «4» ثم إذا خرجوا فاقتلوهم فنزلت الآية قال أبو سعيد الخدري أشهد أني سمعت هذا من رسول الله ص و أشهد أن عليا ع حين قتلهم و أنا معه جي‌ء بالرجل على النعت الذي نعته رسول الله ص »[1]

محمد ابن عبد الوهاب نجدی که پایه گذار فرقه انحرافی وهابیت است نیز از این سرزمین برخواسته است . « محمد بن عبدالوهاب همه مسلمانان را، بدون استثنا، تكفير مى‌نمود؛ به اتهام اين كه آنان متوسل به پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله مى‌شوند و بر قبور اولياى خود گنبود و بارگاه مى‌سازند و به قصد زيارت قبور سفر مى‌كنند و از اوليا طلب شفاعت مى‌كنند و .... » شیعه شناسی و پاسخ به شبهات ، ج 2 ، ص 538

 به تعبیر برخی از بزرگان وی پایه گذار خوارج جدید است . او توانست با کمک و حمایت محمد ابن سعود ( رئیس آل سعود کنونی ) افکار انحرافی خویش را گسترش داده و دست به کشتار فراوانی در سرزمین های اسلامی بزند که در تاریخ نقل شده است .

نجده ابن عامر که رئیس یکی از فرقه های افراطی خوارج بنام نجدات است از اهل همین سرزمین می باشد. نافع ابن ارزق نیز متعلق به همین سرزمین است .

  درباره این سرزمین روایاتی از پیامبر اکرم (ص) وارد شده که آن را سرزمین فتنه و محل شاخ شیطان دانسته اند .

 « قال صلّى الله عليه و سلّم: «سيظهر من نجد شيطان تتزلزل جزيرة العرب من فتنته» .. فالمراد من هذا الشيطان محمد بن عبد الوهاب. ولد في نجد سنة (1111)، ثمّ انتشرت فتنة الوهابية منه شيئاً فشيئاً بكل ناحية من النواحي، و قطر من الأقطار،»[2]

 جواد الورد صاحب کتاب « الایمان والکفر بین النص و الاجماع و البدعه »، چاپ موسسه بلاغ در این باره می گوید : « الخروج علی الجماعه، بدء من ارض الزلازل و الفتن » کشتار و تکفیر مردم، از سرزمین فتنه ها و زلزله ها بر خواسته است . سپس احادیثی را از کتب معتبر در باره این سرزمین نقل می کند . و می گوید خوب است این سرزمین را از زبان ابن تیمیه ببینیم . ابن تیمیه که فرد شاخصی در میان وهابیون است می گوید: « قد تواتر عن النبی (ص) اخباره بان الفتنه و الراس الکفر من ناحیه المشرق الذی هو مشرق مدینته کنجد و ما یشرح عنا کما فی الصحیحین ... قال سمعت رسول الله (ص) یقول و هو علی المنبر؛ «علی ان الفتنه من هاهنا یشیر الی المشرق من حیث یطلع قلع الشیطان» و رواه البخاری .... ذکر ان النبی (ص) قال « اللهم بارک لنا فی شامنا اللهم بارک لنا فی یمننا قالوا یا رسول الله و فی نجدنا قال اللهم بارک لنا فی شامنا اللهم بارک لنا فی یمننا قالوا یا رسول الله و فی نجدنا ... قاله فی الثالثه هناک الزلازل و الفتن و منها یسنع قرن الشیطان» .... و فی الصحیحین عن حدیث الاعمس ... قال رسول الله (ص)‌ » اتاکم اهل الیمین هم الین قلوبا و ارق افئدتا . الیمان یمان و الحکمه یمانیه و راس الکفر المشرق » ... و لا ریب فی انه من هولاء ، ظهر الرد و غیرها من الکفر من جهه مسیلمه الکذاب و اتباعه و التلیهه الاسدی و اتبائه»

 ( تا اینجا از این تیمیه نقل می کند ) سپس نویسنده سخن برادر محمد ابن عبد الوهاب که سلیمان ابن عبد الواهاب باشد را بیان می کند . سلیمان اولین کسی است که با محمد ابن عبد الوهاب به مخالفت برخواست . « قال الشیخ سلیمان ابن عبد الوهاب فی معرض الرد علی اخیه محمد ابن عبد الوهاب و مما یدل علی بطلان مذهبکم یعنی الوهابیه ما روی ابوهریره عن النبی انه قال راس الکفر المشرق ( این حدیث را در صحیح بخاری و مسلم و چند جای دیگر سند داده است . ) و فی روایه الایمان یمان و الفتنه من هاهنا حیث یطلع قرن الشیطان . سپس می گوید اشهد ان رسول الله لصادق و صلوات الله تعالی علیه و آله و صحبه لقد اد الامانه و بلغ الرساله . قال شیخ تقی الدین ابن تیمیه فالمشرق عن مدینه منها خرج المسیلمه الکذاب ».... سپس شیخ سلیمان وجه استدللال به این احادیث بر بطلان مذهب محمد ابن عبد الوهاب بیان می کند.

 سپس صاحب کتاب آماری از جنایات وهابیت را بیان می کند و روایاتی را بیان می کند که پیامبر اکرم (ص) همان طور که از خوارج صدر اول خبر داده است از این فرقه خوارج جدید نیز خبر داده است .

نگاه فقهی به مساله تکفیر

 در این فرع بررسی می شود از نظر فقهای اهل سنت کاری که اینان نسبت به مسلمانان می کنند و فتوای شرک و کفر داده و مسلمانان را می کشند چگونه است ؟

* * *

اللهم صل علی محمد و آل محمد

[1] بحار الأنوار، ج‌22، ص: 38

[2] صفحة عن علماء آل سعود الوهابيين و آراء علماء السنة في الوهابية، ص: 131

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo