< فهرست دروس

درس کلام استاد ربانی

90/02/10

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع بحث : دیدگاه عالمان شیعه درباره پیروان سایر مذاهب

 موضوع بحث، بررسی حقیقت ایمان است. بعد از بیان چیستی ایمان و بیان اقوال علمای اسلامی به مساله دیگری که مرتبط با این بحث بود پرداخته شد و آن احکام دنیوی و اخروی ایمان و کفر است .

 بیان شد که گاهی سخن درباره ایمان و کفر، ناظر به احکام اخروی آن است و گاهی ناظر به احکام دنیوی آن. آنچه مربوط به احکام دنیوی این دو است بحثی فقهی است . مسائلی مانند طهارت و نجاست ، ازدواج ، توارث ، ‌تجهیز میت و مانند آن از این قبیل است . احکام اخروی ایمان و کفر بحثی کلامی است که مساله ثواب و عقاب ، اهل دوزخ و بهشت در آن مطرح است .

 نکته مهم در این جا دانستن این مطلب است که غالبا عالمان اسلامی از شیعی و غیر شیعی مرز میان احکام اخروی و دنیوی ایمان و کفر را رعایت نموده اند و سخن آنان در باب ایمان ناظر به احکام اخروی آن بوده است . مثلا معتزله با اینکه عمل به ارکان را جزء ایمان دانسته اند اما گفته اند کسی که عمل به ارکان ننماید گرفتار عذاب اخروی است اما نگفته اند بر چنین شخصی احکام اسلام بار نمی شود .

 متاسفانه برخی از نحله های خوارج این دو مساله را با هم خلط نموده و قائل شده اند مرتکب کبیره کافر و مشرک است. در عصر جدید هم گروه وهابی، اشتباه خوارج را تکرار نموده اند. آنان قدم تکفیر را برداشته و مسلمانانی که مثل آنان فکر نمی کنند را مشرک می دانند و چقدر افراد را به خاطر این توهم، به خاک و خون کشیده اند . مد نظر این گروه افراطی هم تنها شیعیان نیستند اگر چه نوک پیکان حمله آنها متوجه شیعیان است. علت این امر هم جنبه سیاسی است که از طرف مستکبران عالم صورت گرفته است.

 از قدیم و هم اکنون نیز عالمان بسیاری از مذاهب مختلف با این اندیشه مخالفت نموده اند . از جمله کسانی که در این زمینه کتاب ارزشمندی را به رشته نگارش در آورده اند ،‌علامه امین، جبل العامل هستند . ایشان در کتاب کشف الارتیاب به خوبی به نقد این جریان پرداخته اند. حضرت استاد سبحانی نیز در عصر حاضر بیش از دیگران در این زمینه کار نموده اند.

دیدگاه عالمان شیعه درباره سایر مذاهب

 در اینجا این سوال مطرح است که دیدگاه عالمان شیعی درباره پیروان سایر مذاهب چیست ؟ این بحث از دو جهت مورد نظر است :

برخورد ما با سایر مذاهب چگونه باید باشد تا مرتکب خلاف شرعی نشویم . دفع اتهامی که برخی به شیعه می زنند که اینان سایر مذاهب را تکفیر می نمایند .

 آرای علمای شیعه در دو دسته کلامی و فقهی بیان شده است .در کتب کلامی غالبا این مساله در بحث امامت و بحث اسماء و الاحکام مورد بررسی قرار گرفته است . فقیهان نیز این مساله را در بحث طهارت و نجاست مورد نظر قرار داده اند.

 قدمای از علما مانند سید مرتضی در کتاب الذخیره ، شیخ الطائفه در کتاب الاقتصار فی ما یتعلق بالاعتقاد و مرحوم سدیدالدین حمصی در کتاب المنقد من التقلید این مساله را مطرح نموده اند .

 عبارت این بزرگواران با کمی اختلاف مانند هم می باشد . ایشان می فرمایند کسانی که محارب و اهل بغی نسبت به حضرت امیر المومنین (ع) بودند کافر می باشند و برای این مطلب چند دلیل اقامه نموده اند:

روایتی از پیامبر اکرم (ص)‌که می فرمایند « یا علی حربک حربی و سلمک سلمی » ارشاد ،‌ص 17- بحار ،‌ج 24 ، ص 261 کسی که ما جاء‌ به النبی که از ضروریات است را منکر شود کافر می باشد. نص بر امامت حضرت علی(ع) نیز از ضروریات است . استناد شده به این روایت که پیامبر اکرم (ص) فرموند « مَنْ مَاتَ لَا يَعْرِفُ إِمَامَ زَمَانِهِ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً » بحار ، ج 23 ، ص 89

 سید مرتضی چنین می فرماید :

 « لا خلاف بين المحصّلين المنصفين «1» من الأمة في أن من حارب أمير المؤمنين عليه السّلام و بغى عليه و نكث بيعته و فرق عن طاعته فاسق صاحب كبيرة.

 و اختصت الشيعة الامامية بتكفير مقاتله عليه السّلام، و حجتها على ذلك اجماعها عليه، فلا خلاف بينهم فيه. و قد بيّنا أن اجماع الامامية حجة في غير موضع.

 و أيضا فان الذين «2» حاربوه و بغوا عليه كانوا منكرين لامامته و دافعين لها، و دفع الامامة كدفع النبوة في الحكم، لأن الجهل بالامامة كالجهل بالنبوة، و قد روي أنه صلّى اللّه عليه و آله [قال‌]: «3» من مات و لم يعرف امام زمانه مات ميتة جاهلية «4».

 و روي عنه صلّى اللّه عليه و آله أنه قال: يا علي حربك حربي و سلمك سلمي «5».

 و معلوم أنه صلّى اللّه عليه و آله انما أراد أن أحكام حربك تماثل أحكام حربي، و لم يرد صلّى اللّه عليه و آله أن أحد الحربين هي الاخرى، لأن المعلوم ضرورة خلاف ذلك، و اذا كان حربه صلّى اللّه عليه و آله كفرا وجب مثل ذلك فيما جعل له مثل حكم حربه.

 فاذا قيل: لو تساوى حكم الحربين لوجب أن نغنم مال كل واحد منهما و نتبع مولّيه و نجهز على جريحه.

 قلنا: الظاهر من التسوية بين الحربين يقتضي اتفاق جميع الأحكام، و اذا قام دليل على اختلاف في بعضها أخرج من الظاهر و بقي ما عداه.

 فأمّا ما يدّعى من توبة طلحة و الزبير و عائشة و كل ذلك انما يرجع فيه الى أمر غير مقطوع به و لا معلوم. و المعصية معلومة و مقطوع عليها، و ليس يجوز الرجوع عن معلوم إلا بمعلوم مثله.»[1]

 بنابراین از فرمایشات این بزرگوارات حکم فقهی و ظاهری در نمی آید بلکه سخن آنان ناظر به احکام اخروی است . بر این اساس سخن کسانی که به شیعه تهمت می زنند رد می شود زیرا سخن این عالمان ناظر به کفر اخروی است .

نکته :

 عداوت اهل بیت غیر از انکار امامت آنان است . زیرا عداوت با اهل بیت انکار ضروری دین است. نواصب که عداوت با اهل بیت دارد در واقع منکر ضروری دین می باشند. خدای متعال به پیامبر اکرم (ص) می فرماید به مردم بگو « قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى‌ »[2]

 در مورد اهل سنت هم اصل بر این است که محب آل نبی هستند الا اینکه خلاف آن ثابت شود . « يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا إِذا ضَرَبْتُمْ في‌ سَبيلِ اللَّهِ فَتَبَيَّنُوا وَ لا تَقُولُوا لِمَنْ أَلْقى‌ إِلَيْكُمُ السَّلامَ لَسْتَ مُؤْمِنا »[3]

 محقق حلی در کتاب المسلک فی اصول الدین تصریح می نمایند که کسانی که باغی هستند کافر شمرده می شوند اما از اسم اسلام خارج نمی شوند .

 « الباغی علی علی (ع) کافر و معنا کفره انه لایستحق اسم الایمان و یستحق عقاب الدائم و لایخرجون بذالک عن اسم الاسلام و حقن المال و الدم اذا لم یحاربوا. لقوله (ص) امرت ان اقاتل الناس حتی یقولوا لااله الاالله فاذا قالوا حقنوا دمائهم و اموالهم الا بحقها فان حاربوا حلقت لهم حتی یکفوا و یوخذ من اموالهم ما هواه العسکر خالصتا اقتدائا بفعله علیه السلام »[4] خدای متعال در سوره حجرات می فرماید : « وَ إِنْ طائِفَتانِ مِنَ الْمُؤْمِنينَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُما فَإِنْ بَغَتْ إِحْداهُما عَلَى الْأُخْرى‌ فَقاتِلُوا الَّتي‌ تَبْغي‌ حَتَّى تَفي‌ءَ إِلى‌ أَمْرِ اللَّهِ فَإِنْ فاءَتْ فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُما بِالْعَدْلِ وَ أَقْسِطُوا إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطينَ (9) »[5]

* * *

اللهم صل علی محمد و آل محمد

[1] الذخیره ، ص 495

[2] شوری ، 23

[3] نساء ،

[4] المسلک فی اصول الدین ، ص 287

[5] حجرات ، 9

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo