< فهرست دروس

درس کلام استاد ربانی

91/12/12

بسم الله الرحمن الرحیم

 موضوع بحث : راز گشای معجزات و رابطه آن با قوانین طبیعی و فلسفی
 پنج صورت در مورد نسبت میان معجرات و قوانین علمی
 درباره معجزات و نسبت میان آنها با قوانین علمی این سوال مطرح است که آیا معجزات، قوانین علمی را نقض می کند یا نه؟ آیا اساسا نقض قوانین علمی ممکن است یا نه ؟ و اگر ممکن است آیا این امر موجب بی اعتبار شدن قوانین علمی نمی شود؟
 از بحث هایی که در جلسات گذشته بیان شد روشن گردید که معجزات نقض قوانین علمی نیستند. برای قضاوت بهتر در این زمینه باید صور این مساله را از هم جدا کنیم . در باره نسبت میان معجزات و قوانین علمی پنج صورت متصور است :
  1. معجزه در موردی اثر دارد که هنوز علم در آن مورد، هیچ راهی بیان نکرده است. مثلا یک نوع بیماری از نظر علم پزشکی هنوز هیچ راه درمانی ندارد اما از طریق اعجاز آن بیماری درمان می شود.
  2. گونه دوم جایی است که علم راهی را بیان کرده اما نسبت به راههای دیگر ساکت است . در اینجا معجزه راهی را بیان می کند که علم آن راه را کشف نکرده است. مثلا علم پزشکی برای درمان بیماری غیر از دارو راهی ندارد اما از طریق اعجاز و از طریق ناشناخته بیماری درمان می شود .
 در این دو مورد معجزه نقض قانون طبیعت نیست زیرا اصلا علم در اینجا چیزی را بیان نکرده است تا نقض شود . نسبت معجزه با علم در این دو مورد، نسبت می دانم با نمی دانم است. مسلم است که هرگز میان می دانم و نمی دانم تعارضی وجود ندارد. به بیان دیگر تا قسمتی که علم بدست آورده معجزه کاری ندارد و آنجایی که علم سخنی ندارد معجزه ورود نموده است.
  1. معجزه در موردی رخ می دهد که علم راه آن را بیان کرده است . در اینجا گاه معجزه آن راه را متوقف می کند. مانند اینکه طبق قانون جاذبه زمین، ‌اگر جسمی در این جاذبه قرار گیرد سقوط می کند. حال در معجزه عاملی، مانع این امر شده است.
  2. گونه چهارم این است که علم راه را بیان کرده است اما معجزه باعث تضعیف آن راه می شود. مانند اینکه جسمی که تحت تاثیر جاذبه زمین قرار گرفته با سرعت خاصی حرکت می کند اما عامل اعجاز آن را کند نموده است .
  3. گونه دیگر نیست مانند صورت سابق است با این تفاوت که معجزه باعث تقویت آن عامل شده است . مثل اینکه عامل اعجاز سرعت جذب به زمین را در جسم افزایش داده است .
 آیا در این حالت های سه گانه قانون علمی نقض شده است یا نه ؟ ابتدا باید روشن شود منظور از نقض چیست؟ آیا مراد از آن ابطال قانون علمی است به گونه ای که دیگر آن قانون از دور خارج شود . مانند اینکه قبلا دانشمندان عامل افتادن اشیاء به سوی زمین ، را میل درونی خود اجسام می دانستند و یا عامل بالارفتن آتش و یا دود را میل درونی آنها به سمت بالا می دانستند . اما در اثر تجربات جدید، این قانون علمی بکلی باطل شد و قانون دیگری جایگزین گردید . یا مثلا علم کهن پدیده خسوف و کسوف را به جهت حرکت خورشید به دور زمین می دانستند اما در اثر مشاهدات جدید پی به خطای خویش در این باره بردند.
 بر اساس این معنا، نقض به معنای نسخ است و آن این است که از راه پژوهش علمی، معلوم شود که آن قانون اشتباه بوده و کنار گذاشته می شود.
 نقض نبودن معجزات بر قانون طبیعت
 آیا منظور از نقض قانون طبیعت، نقض به معنای ابطال است؟ خیر . آنچه در اثر معجزه اتفاق می افتد استثنایی در قوانین علمی است . وجود این استثنا به این معنا نیست که محاسبات آن قانون غلط بوده است بلکه به جهت دخالت عامل خارجی و به تعبیر دیگر آمدن مانع است. اگر از خود دانشمندان سوال کنیم آیا این قانونی که بیان می کنید به صورت مطلق عمل می کند یا مشروط؟ پاسخ می دهد مشروط است . آنان می گویند این قوانین آن گاه عمل می کنند که مانعی در کار نباشد. مثلا طبق قانون جاذبه، اگر سنگ از بالا رها شود به سمت زمین می آید اما به شرط اینکه دست کسی مانع آن نباشد . حال اگر به جای این دست، اراده فردی مانع افتادن سنگ شود و یا اراده الهی مانع آن شود در این صورت آن قانون نقض نشده است بلکه مانعی در تحقق آن رخ داده است . اساسا قانون طبیعی از اول با این تبصره همراه بوده که مانعی حسی یا غیر حسی در آن وجود نداشته باشد.
 با این تعبیری که بیان شد باید دانست که با تحقق معجزه، نه تنها نقضی صورت نگرفته بلکه باید گفت اصلا استثنایی هم رخ نداده است زیرا از همان ابتدا قانون مشروط وضع شده است. این مانند بحثی است که در فلسفه مطرح است که آیا اتفاق و بخت وجود دارند یا نه؟ طرفداران وجود اتفاق مثال می زنند مانند کسی که می خواهد چاه آب بکند اما اتفاقا به گنج می رسد. این مساله گویای وجود اتفاق است . اما فلاسفه می گویند چیزی بنام اتفاق و بخت وجود ندارد، آنچه در مورد مثال حفر چاه وجود دارد مساله ندانستن کسی است که آن را حفر می کند و الا اگر او می دانست دیگر اتفاقی نبود. در قوانین علمی نیز اگر از همان ابتدا ، قانون را با شرایطش در نظر بگیریم دیگر با وقوع معجزه می گوییم نه نقضی رخ داده و نه استثنایی واقع شده است بلکه آن قانون کما کان به قوت خویش باقی است . برخی افراد بدون اینکه به این تبصره توجه نمایند قانون طبیعی را مطلق فرض کرده و با وقوع معجزه آن را نقض شده می دانند در حالی که این تصور نادرست است، قانون اگر با شروطش در نظر گرفته شود کلی و مطلق خواهد بود و اگر بدون شروط آن در نظر گرفته شود جهل و اشتباه است.
 بیان چند نکته
 1- در مورد قوانین علمی باید توجه داشت این است که دانشمند تجربی هرگز نمی تواند چیزی را به صورت مطلق نفی کند. زیرا اولا آزمایش همه راهها برای او ممکن نیست ثانیا ممکن است آن پدیده از طریق ماوراء طبیعت ایجاد شود که شناخت آن برای عالم تجربی ممکن نیست.
 2- نکته دیگر اینکه قوانین طبیعی وجودی است نه ضروری، لذا ممکن است خدای متعال خواص و قوانین را بکلی از جهان بگیرد. در اینجا نیز نقض قانون نیست بلکه موضوع تغییر نموده است . با تغییر موضوع، حکم نیز به تبع آن عوض می شود. این امر مانند جریانی است که در قیامت در عالم طبیعت رخ می دهد .
 وقوع معجزه با سبب طبیعی ناشناخته و رابطه آن با قوانین علمی
 آیا معجزه با سبب طبیعی ناشناخته صورت می گیرد یا با سبب غیر طبیعی؟ قبلا گفته شد که این مساله از نظر عقل امکان پذیر است اما دلیلی هم بر اثبات آن در همه موارد وجود ندارد. بلکه تعیین آن بواسطه دلیل معجزه است. در صورتی که عامل معجزه را ماوراء طبیعی بدانیم در این صورت دیگر کاری به قوانین طبیعی ندارد زیرا این عامل بر عوامل طبیعی حاکم هستند . اما در صورتی که معجزه، توسط عامل طبیعی ناشناخته واقع شود آیا نقض قانون طبیعی نخواهد بود؟ در اینجا دو صورت وجود دارد: یا آن سبب، دائما ناشناخته خواهد ماند یا سبب ناشناخته آن در اثر رشد علمی ، کشف خواهد شد. در هر دو صورت باز وقوع معجزه نقض قانون علمی را در پی ندارد زیرا صورت اول که روشن است. در صورت دوم نیز از آنجا که قوانین علمی به گونه ای است که اگر از نظر عملی نتیجه دهد مورد پذیرش قرار می گیرد، لذا تا وقتی که خلاف آن ثابت نشود ، مقبول واقع می ماند .
 بیان مطلب این است که قوانین علمی از دو زاویه ارزش گذاری می شوند: از جنبه نظری و از جنبه عملی. اگر از جنبه نظری به برخی قوانین علمی نظر شود چون در مورد آنها همه موارد تجربه نشده لذا ارزش مند نخواهد بود اما همین قوانین ممکن است از نظر عملی نتیجه دهد در این صورت از جهت عملی ارزش مند خواهد بود . شیوه و روش دانشمندان نیز این گونه است که هر گاه قانونی از نظر عملی نتیجه دهد، آن را معتبر می دانند و بدان عمل می کنند هر چند آن قانون از جنبه نظری دارای آن ارزش و اعتبار نباشد .
 این مساله مانند حکایت شیخ مفید است، در احوالات ایشان نوشته اند: خانمی حامله از دنیا رفته بود و از ایشان در مورد غسل او سوال کردند. فرمود او را غسل داده و دفن نمایید . در بیان راه وجود مقدس امام عصر (عج) آنان گروه را دید و به آنان فرمود من از طرف شیخ این سخن را برای شما می گوییم که ابتدا طفل را از شکم زن خارج کنید و سپس او را دفن کنید. این جریان گذشت تا در مرتبه ای دیگر آن اشخاص از شیخ مفید دوباره سوالی نمودند و گفتند این مرتبه برخلاف قبل، جواب درست را اول بگو. وقتی ایشان از جریان باخبر شدند تصمیم گرفتند دیگر فتوا ندهد. در عالم رویا حضرت ولی عصر (عج) را دیدند که به ایشان فرمودند: شما فتوای خود را بدهید و ما در مواردی که صلاح باشد آن را اصلاح می کنیم.
 حاصل سخن این شد که میان قوانین علمی و معجزات هیچ گونه تعارضی وجود ندارد. وجه آن نیز مشروط بودن قوانین علمی از ابتدا است .
 در جلسه بعد ان شاء الله دیدگاه عالمان اسلامی و متفکرین غربی را نیز که به این مساله پرداخته اند مورد بررسی قرار می دهیم .
 
 * * *
 اللهم صل علی محمد و آل محمد

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo