< فهرست دروس

درس کلام استاد ربانی

93/12/12

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: روش شناسي علوم تجربي
بررسي نظريه ابطال گرايي در علم تجربي
موضوع بحث بررسي نظريه «ابطال گرايي» بود که به عنوان يکي از روش هاي علوم تجربي مطرح شده است. اين نظريه به عنوان جايگزين نظريه اثبات گرايي و تاييد گرايي قرار گرفته و مراد از ابطال گرايي همان تجربه پذير بودن گزاره ها است منتهي تجربه پذير بودن با دو رويکرد انجام مي شود: اثبات گرايي و ابطال گرايي. اثبات گراها مي گويند: غرض ما از تجربه، بدست آوردن شواهد و مويداتي براي تاييد فرضيه است به گونه اي که اگر آن فرضيه تاييد شد، تبديل به نظريه علمي خواهد شد. اما ابطال گراها مي گويند: از آنجا که راه اثبات در مسايل علمي بسته است، تجربه مي کنيم تا فرضيه را تکذيب کنيم. حال اگر معارضي براي فرضيه پيدا شد در اين صورت آن را کنار مي گذاريم اما اگر از اين آزمايشات سر بلند بيرون آمده و معارضي براي آن يافت نشد، نظريه اي علمي خواهد بود. در روش اثبات گرايي هر چقدر مؤيدات يک فرضيه بيشتر باشد، علمي تر خواهد بود. البته در اينجا اثبات گراها به دو گروه تقسيم مي شوند: پوزيتويست هاي افراطي مي گويند اگر فرضيه در همه آزمون ها جواب مثبت دهد، به يقين قطعي دست مي يابيم، اما معتدل گراها مي گويند ما هيچ وقت در قضاياي تجربي به يقين نمي رسيم اما مي توانيم به احتمال راجح يا همان که بزرگان ما فرموده اند اطمينان عقلايي دست يابيم.
بنابراين سخن يکي است اما رويکردها متفاوت است. هر دو گروه مي گويند گريزي از آزمون و تجربه در مسايل علمي نيست و لذا بايد در اين حوزه به سراغ تجربه رفت. اما برخي به دنبال اثبات فرضيه رفته و در جستجويي شواهدي براي تاييد آن هستند و برخي در صدد تکذيب آن بر مي آيند. ابطال گراها مي گويند: بررسي و تحقيق در علوم تجربي راه ديگري غير از تجربه ندارد، اما ما تجربه مي کنيم تا تکذيب کنيم. در اين ميان اگر حتي يک نمونه خلاف پيدا شود، آن فرضيه زمين خواهد خورد. اما اگر بعد از جستجو و آزمايش، مورد معارضي براي فرضيه نيافتيم، آن را نظريه علمي مي دانيم.
سخن آنان اين است که بايد در اين بررسي علوم تجربي به عين يا آبجکتيو توجه داشت، نه ذهن و فاعل شناسايي. نظريه علمي در نگاه اينان، با آنچه اثبات گرايان مي گويند متفاوت است. آنان معتقدند در علم تجربي بايد مسايل روانشناختي را از هم جدا نمود زيرا هر علمي که بخواهد بر اساس مقوله هاي دروني نظريه بدهد، نادرست خواهد بود و لذا مي گويند علم تجربي آن چيزي است که ناظر به عالم خارج است و ما کاري به ذهن دانشمند نداريم زيرا در جهل مرکب نيز فرد يقين دارد اما خلاف واقع است.
اين سخن ابطال گرايان، سخن درستي است. اساسا هر نظريه اي که در طول تاريخ بيان شده تماما باطل نبوده و بالاخره حرف هاي درستي نيز داشته که في الجمله قابل استفاده است. آنان مي گويند: ما نبايد در معرفت فريب جنبه هاي رواني را بخوريم بلکه بايد موضوع معرفت را جدا از فاعل معرفت و به صورت مستقل ببينيم. در روايات ما نيز آمده است: «لَا تَنْظُرْ إِلَى مَنْ قَالَ وَ انْظُرْ إِلَى مَا قَال‌»[1] و يا فرمود « اعْرِفِ الْحَقَّ تَعْرِفْ أَهْلَه‌»[2].
ابطال گراها مي گويند: اگر براي فرضيه مورد بحث ما معارضي پيدا شود، اين فرضيه ديگر براي ما علمي نخواهند بود هر چند براي کساني که در قبل بودند، علمي مي باشد. در مورد ما نيز تا وقتي معارضي براي قضيه پيدا نشود علمي خواهد بود هر چند ممکن است در آينده افراد ديگري آن را نقد کند. پوپر که مبدع اين نظريه است مي گويد: اساسا پيشرفت علم در گرو همين نکته است، آن گاه علم جلو مي رود که براي تخريب و تکذيب فرضيه هاي موجود تلاش شود نه اينکه تلاش شود تا فرضيه ها ثابت شوند. [به نظر مي رسد پيشرفت علم در گرو هر دو نکته است يعني از سويي فرضيه هاي صحيح در اثر تلاش هايي علمي تاييدات بيشتري پيدا کند و در نتيجه علم ما زواياي بيشتري از موضوع برسد و از سوي ديگر با نقد و نقض در صدد شناسايي فرضيه هاي غلط بر آمده و آن ها را از گردونه علم خارج نماييم. اين مانند باغ باني است که اگر مي خواهد باغ سرسبز تري داشته باشد هم بايد آفات و علف هاي هرز را از آن بزدايد و هم در صدد شکوفا تر شدن درختان و وسعت باغ خويش باشد]

شيوه بروجردي وار
هنر يک محقق آن است که در نظر اول، نظريه را به خوبي تبيين و شرح کند هر چند آن را قبول نداشته باشد. حضرت آيت الله سبحاني، اين شيوه را شيوه بروجردي وار مي ناميدند. ايشان مي فرمودند: آيت الله بروجردي همين شيوه را داشتند، ايشان هر چند نظريه اي را قبول نداشتند اما آن را خوب تبيين مي کردند به گونه اي که ما گاه سر درس فکر مي کرديم که نظر خود آقا همين است اما فردا مي آمدند و نظريه گفته شده را نقد مي کردند. شهيد مطهري نيز همين سبک را داشتند، ايشان به حدي در اين زمينه خوب عمل مي کردند که حتي از سوي مخالفين شان نيز مورد اعتماد بودند.
اشکال و جواب
برخي گفته اند: ما چون معصوم نيستيم و احتمال خطا در کارهايمان مي رود لذا در هيچ موردي نمي توانيم به جزم و يقين دست يابيم. اما اينگونه نيست زيرا درست است که ما علم اجمالي داريم که انسان هاي غير معصوم در مواردي دچار خطا مي شوند اما اين احتمال کلي و بي رنگ بوده و مورد به مورد آن را نمي دانيم لذا اگر در موردي، اين احتمال بيايد ديگر نمي توانيم جزم پيدا کنيم، اما اگر اين احتمال در موردي وجود نداشته باشد مي توان حکم جزمي نمود و ديگر آن علم اجمالي در خصوص اين مورد نمي باشد.
سيره دانشمندان نيز همين گونه بوده است مثلا ابن سينا درباره حرکت جوهري مي گويد براي حرکت شش امر لازم است که يکي از آنها موضوع است زيرا بايد چيز ثابتي از ابتدا تا انتهاي حرکت باشد تا حرکت بر او آن عارض شود. وي اين قضيه را از تحليل عقلي بدست آورده است. مرحوم ملاصدرا نيز مي گويد حق با ابن سينا است و حرکت نيازمند موضوع است اما من براي حرکت جوهري موضوعي قرار مي دهم و آن هيولي و ماده اولي است. در اينجا هم ابن سينا به حرف خود يقين دارد و هم مرحوم صدرا و هر دو نيز مي توانند جزم کنند زيرا احتمال خلافي در نظر خود نمي دهند اما در مقام واقع يکي از آنها بيشتر درست نيست.

نقدهاي نظريه ابطال پذيري
اين نظريه با موارد نقضي مواجه است به اين معنا که قضايايي وجود دارد که در عين حال که تجربي هستند اما ابطال پذير نمي باشد.
1. اولين نقض، گزاره هاي وجودي مطلق است که مربوط به عالم طبيعت است مانند اينکه چيز قرمز وجود دارد . اين قضايا در عين حالي که تجربه پذير اند اما راهي براي ابطال آنها وجود ندارد.
البته ممکن است اين نقض جواب داده شود به اينکه اين قضايا شخصي و يا مهمله مي باشند در حالي که سخن ابطال گرايان مربوط به قضاياي کلي و قوانين عام علوم طبيعي است .
2. در علوم تجربي گزاره هايي مربوط به عالم طبيعت وجود دارد که به صورت احتمالي از سوي دانشمندان مطرح شده است مثلا گفته شده اتم اورانيوم به احتمال 50 درصد در فلان مقدار سال از بين مي رود . اين قضايا چون به صورت احتمالي بيان شده، موارد خلاف را نيز مي پذيرد و لذا ديگر راهي براي ابطال آنها وجود ندارد. اساسا هيچ قضيه احتمالي را نمي توان نقض کرد زيرا احتمال وقتي بيايد به اين معنا است که همان ابتدا گفته است خلاف آن نيز امکان دارد.
3. برخي ديگر از نظريه هاي علمي وجود دارد که قابل ابطال تجربي نيستند مثل اينکه گفته شده: کنش از راه دور وجود ندارد به عبارت ديگر هر نمونه از عليت فيزيکي از طريق تعاملات موضعي انجام مي گيرد يعني بايد ارتباطي با مورد تاثيرش پيدا کند تا بتواند در او اثر گذارد. اين قضيه را نمي توان ابطال کرد زيرا اين ارتباط اعم است از اينکه بي واسطه باشد يا بي نهايت واسطه داشته باشد. بنابراين اين قضيه در عين حالي که تجربه پذير است اما راهي براي ابطال آن وجود ندارد.




[1] غررالحکم، عبدالواحد آمدی، ص438، ط: دفتر تبلیغات انقلاب اسلامی.
[2] ارشاد القلوب، شیح حسن دیلمی، ج2، ص 296، ط: شریف الرضی.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo