< فهرست دروس

درس کلام استاد ربانی

94/02/07

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: تعريف اصطلاحی دين
تعريف عام دين
دومين تعريفی که برای دين شده است بر عنصر تقدس تاکيد دارد. در اين تعريف، وجه دينی بودن و غير دينی بودند با شاخص مقدس بودن شناخته می شود. در ميان متکلمان اسلامی اين شاخص بيان نشده است اما بر عکس در فرهنگ غربی و از سوی دانشمندان مسيحی اين شاخص خيلی مورد اهتمام بوده است. برخی از افرادی که اين شاخص را در تعريف دين بيان کرده اند از اين قرارند: سودر بلوم (1866-1931م)، متکم و دين شناس سوئدی؛ رودلف اتو (1869-1937م)، متکلم آلمانی. وی کتابی را با نام «مفهوم امر قدسی» تاليف نموده است. و ميرچاالياده (1907-1986م)، دين شناس رومانيايی. وی نيز در کتاب «رساله در تاريخ اديان» به اين مساله پرداخته است.

بررسی معنا و چيستی امر مقدس
1. اصل کلمه مقدس در قرآن کريم و لغت عربی آمده و به معنای طهارت و پاکيزگی در امور معنوی می باشد. راغب می گويد: تقدس به معنای تطهير در امور معنوی است که به همان معنايی می باشد که در آيه شريفه ﴿وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهيراً [1] آمده است يعنی پاکيزگی از آلودگی های باطنی. «التَّقْدِيسُ: التّطهير الإلهی المذكور فی قوله: وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً [الأحزاب/ 33]، دون التّطهير الذی هو إزالة النّجاسة المحسوسة»[2]
مرحوم علامه طباطبابی نيز به مناسب صفت قدوس که در دو آيه برای خدای متعال به کار رفته است می فرمايد: «و القدوس مبالغة فی القدس و هو النزاهة و الطهارة»[3]. آن دو آيه عبارتند از: ﴿هُوَ اللَّهُ الَّذی لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ الْمَلِكُ الْقُدُّوس﴾[4] و ﴿يُسَبِّحُ لِلَّهِ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ الْمَلِكِ الْقُدُّوسِ الْعَزيزِ الْحَكيم‌﴾[5]
در زبان انگليسی کلمه مقدس با واژه «sacarum » در مقابل ارم نامقدس «Profanum» بکار رفته است.
2. قداست با خصوصياتی هميشه همراه است که از اين قرار است:
الف) حرمت و احترام ؛
ب) خضوع و خشيت ؛ درجه اين خضوع به ميزان قداست امر مقدس بستگی دارد. لذا هر چقدر آن امر مقدس از قداست بيشتری برخوردار باشد، خضوع فرد در مقابل آن بيشتر خواهد بود.
ج) دلدادگی و ارادت ورزی؛
د) جنبه هيبت و رازآميز بودن؛ امر مقدسی به گونه ای است که در هيچ امر متعارفی جای نمی گيرد و لذا نمی توان آن را به صورت کامل ترجمه و تعبير کرد. در حقيقت «يعرف و لايوصف» است .
برخی خواسته اند امر قدسی را يک امری فرهنگی، اجتماعی و عادی قلمداد کنند اما منتقدين گفته اند نمی توان امر مقدس را در عرض اين امور دانست زيرا هر چند در مواردی ميان امر مقدس و امور عادی شباهت هايی دارند اما از نظر باطنی با هم متفاوت هستند. مثلا نماز خواندن و نرمش و ورزش از نظر ظاهری شباهت هايی دارند، اما نماز در بر دارنده يک امر درونی نيز هست که ديگر قابل تعبير به ورزش و امور عادی نيست .
گفته شده همه مصاديق اديان اعم از اديان ابتدايی و اديان پيشرفته و توحيدی، متضمن امر قدسی بوده اند. ميرچاالياده در اين باره می گويد: «توتم پرستی، بت پرستی، پرستش طبيعت يا ارواح، پرستش شياطين و خدايان و پرستش خدای يگانه تجليات گوناگون قدسيت می باشند».[6]اين تعريف از دين، ديگر شامل مکاتب بشری نمی شود. بر اين اساس از تعريف قبلی دايره اش کمتر است اما با اين حال اديان فراوانی را در بر می گيرد.
شاخص امر مقدس را به دو تعبير می توان در تعريف دين آورد: يکی اينکه بگوييم دين عبارت است از مجموعه ای از باورها و رفتارها که همراه با احساس امر مقدس است. در اين تعريف باور، رفتار و امر مقدس سه رکن دين به شمار آمده اند . اما در تعبير ديگر گفته می شود، ذاتی و گوهر دين امر مقدس است که باورها و رفتارهايی را به دنبال دارد . در اين تعبير، امر مقدس ذاتی و مابقی امور عرضی دين شمرده می شوند .

خاطره ای از دوران دفاع مقدس
برخی از شيطان پرستان برای شيطان احترام و تقدس خاصی قايل هستند و او را به جهت اينکه توانسته در مقابل خداوند بايستد می ستيند و آن را حرکتی مثبت می دانند. در زمان جنگ تحميلی در يکی از جبهه های غرب بنده با برخی شيطان پرستان که در ايران سکونت داشتم برخورد کردم. در خط مقدم اين جبهه چهار نوع سنگر بود: شيعيان که از استان فارس آمده بودند، بوميان منطقه که اهل سنت بودند، سنگری برای اهل حق و علی الهيان بودند و سنگری از آن شيطان پرستان بود. آنان خصوصيات عجيبی داشتند از جمله از ديدن آفتابه ناراحت می شدند و استفاده از آن برای قضای حاجت را نوعی توهين می دانستند. اينها همان قداست اشتباه است که ريشه در تخيل و باور نادرست دارد.
نکته: اين قدرت و عظمت عجيب جمهوری اسلامی را می رساند که توانسته بود اين گروه های مختلف را با هم متحد کرده و در مقابل جبهه دشمن قرار دهد و اين نبود مگر به برکت مديريت ولی فقيه. اين جا است که معلوم می شود نظام ولی فقيه هيچ نظيری در دنيا ندارند، لذا دشمن تلاش می کند به گونه ای به اين نقطه کانونی ضربه بزند و قبل از آن در صدد است ريشه های آن را تخريب کند. بعضی ها از همين حالا برای مجلس خبرگان رهبری در آينده برنامه ريزی کرده اند و در صدد هستند تا نيروهايی را وارد آن کنند تا بتوانند در آينده در اين باره تاثير گذار باشند.

منشا قداست
اما قداست از کجا نشات می گيرد؟ اينکه موجود، مکانی، کتاب و اموری ديگر به عنوان امر مقدس شناخته شده و مورد احترام قرار می گيرد، منشا و وجه آن چيست؟ از جمله اموری که در همه اديان، مقدس شمرده شده ‌عبادتگاه ها هستند . همچنين افراد شاخص و رجال هر دينی نيز به عنوان افرادی مقدس شناخته می شوند و لذا انبياء الهی، اوصياء آنها و نيز عالمان دين مورد مورد تقديس قرار می گيرند. (البته وظيفه مهم عالمان دين اين است که ابتدا خود قداست دين و عالمان را حفظ کند. امام راحل می فرمود: حرمت امام زاده را ابتدا بايد متولی آن امام زاده حفظ کند).
اما ريشه اين قداست ها در چيست؟ ريشه و احساس قداست را بايد در باور و اعتقاد جستجو کرد. گاهی ريشه اين اعتقاد، امری عقلايی است مانند اينکه در اديان توحيدی عقل، ما را به اعتقاد خداوند به عنوان موجودی در اوج کمال و جمال می داند، و لذا انسان در برابر آن احساس هيبت و دلدادگی و مانند آن دارد و آن را مقدس می داند. و گاهی برخواسته از وهم و خيال است که در اين موارد نوعا از باب اشتباه در تطبيق و مصداق است. در جريان حضرت ابراهيم (ع)، وقتی آن حضرت با ستاره پرستان و خورشيد پرستان مواجه شدند، برای اينکه آنان را متنبه و متوجه خطای خويش نمايد فرمودند: ﴿فَلَمَّا جَنَّ عَلَيْهِ اللَّيْلُ رَأى‌ كَوْكَباً قالَ هذا رَبِّی فَلَمَّا أَفَلَ قالَ لا أُحِبُّ الْآفِلينَ .[7] توتم پرستان و بت پرستان نيز برای بت و چيزی که پرستش می کنند قداست قايل بوده و در مقابل آنها کرنش کرده و قربانی انجام می دهند. به همين خاطر حضرت ابراهيم (ع) به آنها فرمود: ﴿ما هذِهِ التَّماثيلُ الَّتی‌ أَنْتُمْ لَها عاكِفُونَ ﴾.[8] در حالی که ﴿ اللَّهُ خَلَقَكُمْ وَ ما تَعْمَلُونَ [9]
اين نکته مهمی است که همه انبياء الهی وقتی وارد عرصه دعوت شدند اولين چيزی که مورد بحث قرار دادند مساله خداپرستی بود. به تعبير امروزی انقلاب آنها، انقلابی فرهنگی بود. اين بدان خاطر است که کليد سامان دادن به عرصه های مختلف اقتصادی، فرهنگی، سياسی و غيره را در اينجا می ديدند. پيامبر خدا(ص) فرمودند «قولوا لا اله الّا اللَّه تفلحوا».
بنابراين روشن شد که قداست که گونه ای احساس است به جهان بينی فرد باز می گردد؛ اگر آن جهان بينی منطقی و عقلانی باشد، احساس نيز منطقی خواهد بود و الا نه . اين مطلب نکته ديگری دارد و آن اينکه نبايد ظاهر عمل را ملاک درستی يا نادرستی قرار گيرد. بلکه اگر ريشه کار و عملی به اين برگردد که ﴿وَ مَنْ يُعَظِّمْ شَعائِرَ اللَّهِ فَإِنَّها مِنْ تَقْوَى الْقُلُوب[10] ارزشمند خواهد بود و الا اگر امری ساختگی و تخيلی باشد بی ارزش است.

مصداق شناسی امر مقدس در قرآن
در قرآن کريم برای امر مقدس مصاديقی بيان شده است که از اين قرار است:
1. خدای متعال؛ گفته شد در دو جای قرآن، خدای متعال با وصف قدوس، توصيف شده است. سوره حشر، آيه 23 و سوره جمعه، آيه 1.
2. جبرئيل، نيز به عنوان فرشته ای مقدس شمرده شده است: ﴿وَ أَيَّدْناهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ﴾[11] و آيه «قُلْ نَزَّلَهُ رُوحُ الْقُدُسِ مِنْ رَبِّكَ بِالْحَقِّ .[12]
3. طوی، سرزمين مقدس شمرده شده است: ﴿فَاخْلَعْ نَعْلَيْكَ إِنَّكَ بِالْوادِ الْمُقَدَّسِ طُوى[13] و ﴿إِذْ ناداهُ رَبُّهُ بِالْوادِ الْمُقَدَّسِ طُوى.[14]
4. از بيت المقدس در قرآن کريم با عنوان سرزمين مقدس ياد شده است: ﴿يا قَوْمِ ادْخُلُوا الْأَرْضَ الْمُقَدَّسَةَ الَّتی‌ كَتَبَ اللَّهُ لَكُم‌﴾.[15] زيرا اين سرزمين خاستگاه انبياء الهی بوده و در نتيجه از بت پرستی و شرک به دور بوده است.[16]
در پايان نيز دو تعريف از دين شناسان درباره امر مقدس بيان می کنيم :
جامعه شناس معروف دورکيم در تعريف دين گفته است: «دين نظام يکپارچه ای از اعتقادات و اعمال مرتبط به امور مقدس است. اموری که حرمت يافته و ممنوع شناخته می شوند».[17]
در تعريف ديگر پيتر برگر می گويد: «دين نظم بخشيدن به شيوه ای مقدس است. انسان با اين نظم مقدس با واقعيتی بی اندازه قدرتمند و جدای از خود مواجه می شود. اين واقعيت خود را به انسان نزديک می کند و حياتش را در نظمی معنا دار به جريان می اندازد».[18]



[6] رساله در تاریخ ادیان، ص 17-18.
[16] تفسیر طبرسی، ج2، ص 178 ؛ تفسیر المنار، ج6، ص325.
[17] جامعه شناسی دین، ص22 ؛ دین پژوهی، ج1، ص111.
[18] دین و ساختار اجتماعی،‌ص 18و19.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo