< فهرست دروس

درس کلام استاد ربانی

96/09/05

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: بررسی ديديگاه ها در مورد موضوع علم کلام

بررسی نظريه پنجم در موضوع علم کلام

در جلسه قبل بيان شد که عده ای از متکلمين گفته اند موضوع علم کلام همانند فلسفه، «موجود بما هو موجود» و يا به تعبير ديگر «هستی شناسی» است. اين قول از ابوحامد غزالی، علامه حلی در «نهايه المرام» و حکيم لاهيجی در «شوارق» نقل شده است.

 

وجه تمايز فلسفه و کلام در اين نظريه

اين سوال در مورد اين نظريه مطرح می شود که از آنجا که تمايز علوم به موضوعات آنها است، اگر موضوع کلام و فلسفه يکی باشد در اين صورت وجه تمايز آنها چيست؟

چند پاسخ به اين پرسش داده شده است که به بررسی آنها می پردازيم .

پاسخ اول: در جواب گفته اند موضوع علم کلام دارای جهتی است که باعث می شود اين علم را از فلسفه متمايز کند و آن قيد «علی قانون الاسلام» است. فلسفه نسبت به اين قيد لابشرط است اما کلام به شرط شی است.

ارزيابی: اين پاسخ اشکالاتی دارد از جمله اينکه سوال می کنيم مقصود از قانون اسلام در اينجا چيست؟ اگر مراد اين است که مطابق و مساوی با حق باشد، در اين صورت تعريف شما ديگر نه مانع اغيار است و نه جامع افراد؛ يعنی از سويی نمی تواند علم فلسفه را خارج کند و از سوی ديگر اين قيد همه مذاهب کلامی را پوشش نمی دهد. اما در مورد اينکه فلسفه را خارج نمی کند زيرا فلاسفه نيز مدعی هستند به حق می رسند. قطعا يک فيلسوف نمی گويد که آنچه به آن رسيده باطل است. متکلم نيز ادعا می کند نظريه های خود اسلامی است.

از سوی ديگر برخی از مذاهب و فرق کلامی مانند مجسمه، مشبهه و غلات که باطل هستند، با اين قيد از دايره علم کلام خارج خواهند بود در حالی که داخل در اين علم هستند. توضيح اينکه علم گاه به معنای گزاره های علمی و گاه به معنای صناعت و رشته علمی است. اگر علم به معنای گزاره ها باشد،‌ آموزه های باطل خارج از تعريف علم خواهند بود زيرا گزاره های علمی با باطل جمع نمی شود. اما اگر مراد از علم رشته علمی باشد در اين صورت مشتمل بر مجموعه ای از قضايا است خواه آن قضايا مطابق با واقع باشند يا نباشند. مثلا نظريه های نادرست فقهی نيز جزء علم فقه به شمار می روند همان گونه که نظريه های باطل کلامی جزء علم کلام است. اساسا نبايد علوم را مانند علم فقه به گونه ای تعريف کنيم که تنها شامل فقه جعفری شود و ديگران داخل فقه نباشند. فقه تعريف عامی دارد که بر همه اينها منطبق می شود و در ميان آنها نظريه های درست و نادرست وجود دارد.[1]

سوال و جواب

ممکن است گفته شود آنچه در اسلام بيان شده حق است اما اينگونه نيست که همه حق ها در اسلام بيان شده باشد. متکلم به حق هايی می پردازد که در اسلام بيان شده است اما فيلسوف مقيد به اين قيد نيست بلکه به مطلق واقعيت و حقيقت می پردازد. به تعبير ديگر يک حق خاص داريم و يک حق عام؛ در علم کلام، حق خاص مورد بررسی قرار می گيرد اما در فلسفه به مطلق حق پرداخته می شود.

اين اشکال وارد نيست زيرا يک وقت دين را به معنای بايدها و نبايدهای عملی معنا می کنيم در اين صورت اين سخن صحيح است و همه آنچه حق است در دين بيان نشده است. اما دين غير از حوزه بايدها و نبايدهای اعتقادی،‌ اخلاقی و فقهی، حوزه معرفتی يا به تعبير ديگر جهان بينی دارد و از اين جهت نسبت به همه حقايق عالم نظر دارد. طبق اين معنا همه آنچه حق است در حوزه معرفتی اسلام قرار می گيرد، و ما هيچ گزاره حقی نداريم که مجموعه اسلام از جهان بينی و ايدئولوژی به آن نظر نداشته باشد .

امام صادق (ع) در مورد اينکه همه علوم در قرآن وجود دارد و ائمه اطهار (ع) به آن مطلع هستند فرمود: «قَدْ وَلَدَنِی رَسُولُ اللَّهِ ص وَ أَنَا أَعْلَمُ كِتَابَ اللَّهِ وَ فِيهِ بَدْءُ الْخَلْقِ وَ مَا هُوَ كَائِنٌ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ وَ فِيهِ خَبَرُ السَّمَاءِ وَ خَبَرُ الْأَرْضِ وَ خَبَرُ الْجَنَّةِ وَ خَبَرُ النَّارِ وَ خَبَرُ مَا كَانَ وَ خَبَرُ مَا هُوَ كَائِنٌ أَعْلَمُ ذَلِكَ كَمَا أَنْظُرُ إِلَى كَفِّی إِنَّ اللَّهَ يَقُولُ فِيهِ تِبْيَانُ كُلِّ شَی‌ء»[2] : من از ذريه و فرزند صلبى نسبى رسول اللَّه صلى اللَّه عليه و آله هستم از اين جهت قرآن كريم را عالم هستم و در آن مبدء خلق و آفرينش و هر آنچه در عالم امكانى رخ داده است تا روز قيامت و در آن خبر اسماء و قدسيان و خبر زمين و بهشت و انس و خبر آنچه در عوالم رخ داده و يا تحقق خواهد يافت.

هر چيزی که در اين عالم واقعيت دارد در حوزه معرفتی اسلام قرار می گيرد نه اينکه جزء آموزه های بايدها و نبايدهای اعتقادی، اخلاقی و احکامی اسلام باشد. همه واقعيت های عالم فعل الله است، منتهی برخی جزء بايدها و نبايدهای دينی است و برخی جزء حوزه معرفتی اسلام است. اعتقاد به اين حوزه دوم به عنوان يک مومن لازم نيست اما اگر مسائل اعتقادی به آنها گره خورد باشد در اين صورت شناخت آنها به عنوان واجب کفايی لازم است. به تعبير ديگر دسته از آموزه ها جزء واجبات اعتقادی و دسته ای جزء مستحبات آن است .

علامه طباطبايی در ذيل آيه ﴿تبيانا لکل شئ﴾[3] می فرمايد: همه علوم در قرآن آمده است اما اين مطلب به اين معنا نيست که همه آنها در بيان لفظی قرآن آمده باشد بلکه قرآن کريم دارای بطون و بيانات رمزی است که اين مطالب در آنجا آمده و اهل رمز آن را می فهمند.

در جلسات گذشته ديدگاه آيت الله جوادی آملی در اين زمينه بيان شد که ايشان همه اين معارف را جزء دين می دانند که بر اساس اجتهاد در قرآن قابل استخراج است. در نقد اين سخن گفته شد درست است که دين مشتمل بر همه علوم است اما همه آنها جزء بايدها و نبايدهای دينی نيستند بله بخشی از آنها مربوط به حوزه معرفتی اسلام است.

نکته: اگر اسلام را به معنای آنچه در کتاب و سنت آمده است معنا کنيم اصطلاح ديگری است که بعدا به آن می پردازيم. در اين جا اين فرض را بيان می کنيم که گفتند مراد از قيد قانون اسلام، هر آن چيزی است که در عالم واقع حق است، و همان طور که گفته شده اين جواب صحيح نيست.

پاسخ دوم: سخن ديگری که گفته شده اين است که مقصود از قانون اسلام اين است که مسائل و مباحث وجود شناسی از کتاب و سنت و آنچه منسوب به آن است گرفته شده باشد. تفتازانی در توضيح اين سخن گفته است: مراد از کتاب و سنت روشن است. مراد از آنچه منسوب به کتاب و سنت است، اجماع و عقلی است که مخالف کتاب و سنت نباشد. در اين پاسخ مراد از قانون اسلام، هر آنچه در واقع حق است نيست بلکه مراد کتاب و سنت و آن چيزی است که منسوب به کتاب و سنت است. طبق اين سخن مايز ميان علم کلام و فلسفه، اين قيد است که متکلم به بحث هستی شناسی می پردازد با اين قيد که بر اساس کتاب و سنت و آنچه منسوب به اين دو است باشد، اما فلسفه به صورت مطلق به شناخت هستی می پردازد.[4]

ارزيابی: اگر در اين پاسخی که گفته شده ترتيب کتاب و سنت و اجماع و عقل لازم است که رعايت شود، در اين صورت اولين مباحثی که مورد بررسی قرار می گيرد و مربوط به مباحث ما قبل نبوت است و اين مباحث چون بر اساس عقل بررسی می شود ميان فلاسفه و متکلمان يکسان است. و اگر ترتيب مورد نظر نباشد در اين صورت اين قيد در مورد فلسفه نيز وارد است.

نکته ديگر اينکه شيوه متکلمان در مباحث خويش نيز خلاف اين پاسخ را نشان می دهد. ادامه بحث انشاء الله در جلسه آينده دنبال می شود .


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo