< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد ری شهری

کتاب الحج

98/10/09

بسم الله الرحمن الرحیم

بحث اخلاقیصلاح و سلامت قلب

وَ اجعَلني... مِن صالِحِی العِبادِ.[1]

در تبیین این فراز نورانی، در جلسه قبل، روایتی را از امام صادق(علیه‌السلام) خواندیم که در آن به این نکته مهم توجه داده شده بود که خداوند سبحان انسان را پزشکِ جان خود معرفی کرده است:

فإنّكَ قد جُعِلتَ طبيبَ نفسِکَ.[2]

تو طبيب نفْس خويش قرار داده شده‌اى.

به این صورت که خداوند منان از طریق انبیا، نشانه‌های سلامتی یا بیماری معنوی انسان را برایش بیان نموده است. هم عوامل صحت قلب را به او نشان داده و هم ‌میکروب‌هایی که معنویتش را تهدید می‌کند را به او شناسانده است. افزون بر آن، چگونگی درمان بیماری‌های معنوی را نیز برایش توضیح داده است. از این رو، هر کس با تأمل در زندگی خود متوجه می‌شود که قلب و جانش سالم است یا بیمار.

مرحوم آخوند ملاعلی معصومی همدانی از یکی از علمای اهل معرفت ـ که نام ایشان را فراموش کرده‌ام ـ نقل می‌کند که می‌فرمود: اولین باری که مرحوم ملا حسینقلی همدانی را دیدم در کفش‌کَن حرم حضرت امیر(علیه‌السلام) بود. ایشان ابتدائا از من پرسید: شما چند دفعه می‌آیی حرم و می‌روی؟

گفتم: دو بار، یک بار صبح، یک بار شب.

فرمود: در این دو بار زیارت، در حال خود تغییری احساس می‌کنی یا نه؟

این سؤال برایم تازگی داشت، وقتی گفتم: نه، جمله‌ای فرمود که مرا آتش زد و زندگی‌ام را در مسیر جدیدی قرار داد، فرمود: تو مریض هستی، برو خودت را معالجه کن! نمی‌شود آدم سالم روزی دو بار بیاید در کنار منبع نور،‌ ولی احساس نورانیت نکند.

در ادامه این روایت نیز تصریح شده که نشانه صحت و سلامت به انسان شناسانده شده، درد و بيمارى نیز برایش روشن گشته و به داروی آن نیز راهنمايى شده است:

عُرِّفتَ آيَةَ الصِّحَّةِ، و بُيِّنَ لكَ الداءُ، و دُلِلتَ على الدَّواءِ.

بالاترین درجه سلامت قلب از آنِ انبیا و اولیای الهی است:

﴿وَ إِنَّ مِنْ شِيعَتِهِ لَإِبْراهِيمَ * إِذْ جاءَ رَبَّهُ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ﴾.[3]

و از پيروان وى ابراهيم بود كه با قلبى سالم به سوى پروردگار خويش آمد.

قلب سالم در قیامت و در روزی که مادیات برای انسان سودمند نیست، به او سود می‌رساند:

﴿يَوْمَ لا يَنْفَعُ مالٌ وَ لا بَنُونَ * إِلاَّ مَنْ أَتَى اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ﴾.[4]

روزى كه در آن دارايى و فرزندان سودى نمى‌رسانند، مگر آن كس كه با قلبی سالم نزد خداوند بیاید.

قلب سالم ادراکات و احساسات سودمندی دارد و می‌تواند حقایقی را که از راه استدلال و برهان به دست نمی‌آید، ادراک کند:

﴿وَ كَذلِكَ نُرِي إِبْراهِيمَ مَلَكُوتَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ لِيَكُونَ مِنَ الْمُوقِنِينَ﴾.[5]

و اين گونه، ملكوت آسمان‌ها و زمين را به ابراهيم نمايانديم تا از جمله يقين‌كنندگان باشد.

هر اندازه که دل سالم‌تر باشد ادراکات و احساسات معنوی او بیشتر می‌شود.

بحث فقهی

موضوع: تروک احرام ـ تمتع از زنان

یادآوری

بحث در تروک احرام بود. اولین مورد صید شکار صحرایی بود که آن را بررسی نمودیم.

دومین مورد از تروک احرام

حضرت امام می‌فرماید:

الثانی: النساء وطءا و تقبيلا و لمسا و نظرا بشهوة، بل كل لذة و تمتع منها.[6]

دوم: زنان، از حيث نزديكى كردن و بوسيدن و لمس نمودن و از روى شهوت نگاه نمودن‌، بلكه هر لذّت و تمتعى از او بردن.

آیت الله خویی در این باره می‌نویسد:

يحرم على المحرم الجماع أثناء عمرة التمتّع و أثناء العمرة المفردة و أثناء الحجّ، و بعده قبل الإتيان بصلاة طواف النِّساء.[7]

بر محرم حرام است که در اثنای عمره تمتع و عمره مفرده و حج و بعد از حج قبل از انجام نماز طواف نساء، جماع کند.

برای ملاحظه نظر مراجع تقلید زنده، نظر حضرت امام در مناسک حج و سپس حاشیه‌های آن را می‌خوانیم، می‌فرماید:

دوم: جماع با زن و بوسیدن و دست‌بازی کردن و نگاه به شهوت؛ بلکه هر نحو لذت و تمتعی بردن.[8]

آیت الله سیستانی پس از عبارت «دست‌بازی کردن»، دو مصداق دیگر را نیز اضافه نموده و می‌فرماید:

و همچنین بلند کردن یا در آغوش گرفتن با شهوت.[9]

ایشان در باره نگاه با شهوت نیز آن را مقید به خروج منی نموده است:

در صورتی که نگاه کردن به همسر از روی شهوت موجب خروج منی شود، لازم است از آن پرهیز کند و احتیاط مستحب آن است که اگر موجب خروج منی هم نشود، پرهیز کند.[10]

آیت الله زنجانی هم می‌فرماید:

جماع کردن با زن و بوسیدن او از روی شهوت و ملامسه او در صورتی که با قصد لذت یا خروج منی همراه باشد و همچنین نگاه کردن به او چنانچه با قصد لذت و خروج منی همراه باشد بر محرم حرام است و احتیاط مستحب در ترک مطلق تمتعات است.[11]

آیت الله سیستانی در باره هر نوع لذت و تمتع بردن که حضرت امام آن را حرام دانست، می‌فرماید:

محرم می‌تواند از همنشینی و صحبت و مانند آن با عیال خود لذت ببرد، ولی احتیاط مستحب ترک استمتاع است مطلقا.[12]

نظر آیت الله صافی با حضرت امام تفاوتی ندارد، فقط این مطلب را اضافه نموده است که این حکم اختصاص به مردان ندارد، می‌فرماید:

برای زنان، همین حکم نسبت به مردان صادق است اگر چه از محارم زن باشد.[13]

حضرت امام بوسیدن را نیز حرام دانست، ولی آیت الله مکارم ترک آن را در صورتی که بدون قصد لذت باشد بنا بر احتیاط دانسته است:

نگاه و لمس بدون قصد لذت مانعی ندارد و احتیاط آن است که بوسیدن بدون قصد لذت را نیز ترک نماید.[14]

پس از آشنایی اجمالی با نظرات مراجع، به بررسی هر یک از مصادیق لذت بردن از زنان ضمن یک فرع می‌پردازیم:

فرع اول: آمیزش

در اینکه یکی از محرمات احرام جماع است، شکی نیست، ولی نکاتی در این رابطه قابل توجه است که پس از بیان دلیل حرمت آن، بیان می‌گردد.

دلیل حرمت جماع

حرمت جماع بر محرم هم در آیات قرآن آمده و هم در روایات:

آیه 197 بقره

در این آیه می‌خوانیم:

﴿الْحَجُّ أَشْهُرٌ مَعْلُوماتٌ فَمَنْ فَرَضَ فِيهِنَّ الْحَجَّ فَلا رَفَثَ وَ لا فُسُوقَ وَ لا جِدالَ فِي الْحَجِّ﴾.[15]

حج، در ماه‌هاى معينى است، پس در این ماه‌ها هر که [با بستن احرام] حج را بر خود واجب کند، [بايد بدانند كه] در حج، آميزش جنسى و گناه و جدال کردن نيست.

خلیل فراهیدی که از اقدم لغویین است، «رَفَث» را به معنای جماع دانسته است:

الرفث: الجماع، رفث إليها و ترفث، و هذه كناية.[16]

ولی ابن منظور آن را اعم از جماع و مقدمات آن دانسته است:

الرَّفَثُ: الجماعُ و غيره مما يكون بين الرجل و امرأَته، يعني التقبيل و المُغازلة و نحوهما، مما يكون في حالة الجماع، و أَصله قول الفُحْش.[17]

رفث، یعنی جماع و غیر آن از آنچه میان مرد و همسرش انجام می‌شود، یعنی بوسه و عشق‌بازی و مانند آن از کارهایی که در حالت جماع انجام می‌شود. اصل آن سخن ناپسند است.

به هر حال قدر متیقن آن، آمیزش جنسی است، چه اینکه در آیه دیگر که مربوط به ماه مبارک رمضان است، می‌خوانیم:

﴿أُحِلَّ لَكُمْ لَيْلَةَ الصِّيامِ الرَّفَثُ إِلى‌ نِسائِكُمْ﴾.[18]

برای شما در شبِ روزهايى كه روزه مى‌گيريد، آميزش جنسى با همسرانتان، حلال است.

«الرفث» در این آیه به اتفاق مفسران به معنای آمیزش جنسی است.

افزون بر این، در روایات نیز «رفث» در آیه مربوط به حج به جماع تفسیر شده است، مانند:

روایت اول

مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ فَضَالَةَ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ وَ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ يَحْيَى وَ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي عُمَيْرٍ وَ حَمَّادِ بْنِ عِيسَى كُلِّهِمْ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ: قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع إِذَا أَحْرَمْتَ فَعَلَيْكَ بِتَقْوَى اللَّهِ وَ ذِكْرِ اللَّهِ وَ قِلَّةِ الْكَلَامِ إِلَّا بِخَيْرٍ فَإِنَّ تَمَامَ الْحَجِّ وَ الْعُمْرَةِ أَنْ يَحْفَظَ الْمَرْءُ لِسَانَهُ إِلَّا مِنْ خَيْرٍ كَمَا قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ. فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ ﴿فَمَنْ فَرَضَ فِيهِنَّ الْحَجَّ فَلٰا رَفَثَ وَ لٰا فُسُوقَ وَ لٰا جِدٰالَ فِي الْحَجِّ﴾ فَالرَّفَثُ الْجِمَاعُ وَ الْفُسُوقُ الْكَذِبُ وَ السِّبَابُ وَ الْجِدَالُ قَوْلُ الرَّجُلِ لَا وَ اللَّهِ وَ بَلَى وَ اللَّهِ.[19]

«معاویة بن عمار» در این روایت صحیحه می‌گوید:

امام صادق(علیه‌السلام) فرمود: هرگاه احرام بستى، پس بر تو باد رعایت تقوای الهی، فراوان ياد خدا نمودن و كم سخن گفتن، مگر به نيكى؛ چرا كه كمال حجّ و عمره، آن است كه انسان، زبان خويش را نگه دارد، مگر از خير؛ چرا كه خداوند عز و جل فرموده است: «پس در ماه‌هاى حج، هركه حج را بر خود واجب كند، پس در حج، رَفَث و فسوق و جدال نيست». رَفَث، آميزش جنسى است و فُسوق، دروغ و دشنام است و جدال، اين است كه انسان بگويد: «نه، و اللّه!» و «آرى، و اللّه!».

روایت دوم

وَ [مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ] عَنْهُ (مُوسَى بْنِ الْقَاسِمِ) عَنْ عَلِيِّ بْنِ جَعْفَرٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَخِي مُوسَى ع عَنِ الرَّفَثِ وَ الْفُسُوقِ وَ الْجِدَالِ مَا هُوَ وَ مَا عَلَى مَنْ فَعَلَهُ فَقَالَ الرَّفَثُ جِمَاعُ النِّسَاءِ وَ الْفُسُوقُ الْكَذِبُ وَ الْمُفَاخَرَةُ وَ الْجِدَالُ قَوْلُ الرَّجُلِ لَا وَ اللَّهِ وَ بَلَى وَ اللَّهِ الْحَدِيثَ.[20]

«علی بن جعفر عریضی» در این روایت صحیحه می‌گوید:

از برادرم امام کاظم(علیه‌السلام) در باره «رفث» و «فسوق» و «جدال» پرسیدم که چیستند و بر عهده کسی که مرتکب آنها شود، چیست؟ فرمود: «رفث» آمیزش با زنان است و «فسوق» دروغ و فخرفروشی است و «جدال» اين است كه انسان بگويد: «نه، و اللّه!» و «آرى، و اللّه!»....

روایت سوم

مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ فِي مَعَانِي الْأَخْبَارِ عَنْ أَبِيهِ عَنْ سَعْدٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ فَضَّالٍ عَنِ الْمُفَضَّلِ بْنِ صَالِحٍ عَنْ زَيْدٍ الشَّحَّامِ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الرَّفَثِ وَ الْفُسُوقِ وَ الْجِدَالِ قَالَ أَمَّا الرَّفَثُ فَالْجِمَاعُ وَ أَمَّا الْفُسُوقُ فَهُوَ الْكَذِبُ أَ لَا تَسْمَعُ لِقَوْلِهِ تَعَالَى ﴿يٰا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ جٰاءَكُمْ فٰاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَيَّنُوا أَنْ تُصِيبُوا قَوْماً بِجَهٰالَةٍ﴾ وَ الْجِدَالُ هُوَ قَوْلُ الرَّجُلِ لَا وَ اللَّهِ وَ بَلَى وَ اللَّهِ وَ سِبَابُ الرَّجُلِ الرَّجُلَ.[21]

این روایت را شیخ صدوق در معانی الاخبار آورده که «زید الشحام» می‌گوید:

از امام صادق(علیه‌السلام) در باره «رفث» و «فسوق» و «جدال» پرسیدم، فرمود: «رفث» آمیزش است و «فسوق» همان دورغ است، مگر این سخن خدای متعال را نشنیده‌ای که می‌فرماید: «اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد، اگر فاسقى براى شما خبرى آورد بررسى و تحقيق كنيد تا مبادا گروهى را از روی نادانى آسيب رسانيد». «جدال» نیز اين است كه انسان بگويد: «نه، و اللّه!» و «آرى، و اللّه!» و اینکه به دیگری ناسزا گوید.

روایت چهارم

الْعَيَّاشِيُّ فِي تَفْسِيرِهِ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فِي قَوْلِ اللَّهِ ﴿الْحَجُّ أَشْهُرٌ مَعْلُومٰاتٌ فَمَنْ فَرَضَ فِيهِنَّ الْحَجَّ فَلٰا رَفَثَ وَ لٰا فُسُوقَ وَ لٰا جِدٰالَ فِي الْحَجِّ﴾ وَ الرَّفَثُ الْجِمَاعُ وَ الْفُسُوقُ الْكَذِبُ وَ السِّبَابُ وَ الْجِدَالُ قَوْلُ الرَّجُلِ لَا وَ اللَّهِ وَ بَلَى وَ اللَّهِ.[22]

در تفسیر عیاشی نیز از «معاویة بن عمار» روایت شده که:

امام صادق(علیه‌السلام) در تفسیر این سخن خداوند «حج در ماه‌های معینی است، پس هر که در این ماه‌ها، حج را بر خود واجب كند، پس در حج، رَفَث و فسوق و جدال نيست»، فرمود: رَفَث، آميزش جنسى است و فُسوق، دروغ و دشنام است و جدال، اين است كه انسان بگويد: «نه، و اللّه!» و «آرى، و اللّه!».

بنابراین، در اینکه مقصود از «رفث» آمیزش جنسی است، تردیدی نیست و جمله «فَلٰا رَفَثَ... فِي الْحَجِّ» نیز نظیر «لا رُهبانية فی الإسلام» یا «لا رضاع بعد فطام» إخبار در معنای نهی است که یک تعبیر بلاغی است.

دلیل حرمت جماع در عمره مفرده

آیه یادشده اختصاص به حج و عمره تمتع دارد، زیرا می‌فرماید: ﴿الْحَجُّ أَشْهُرٌ مَعْلُوماتٌ﴾ و روشن است که مقصود از «أشهر معلومات»، ماه‌های شوال، ذیقعده و ذیحجه است. از این رو، شامل عمره مفرده که در تمامی ماه‌های سال انجام می‌شود، نمی‌گردد. بنابراین، حرمت جماع در عمره مفرده دلیل دیگری دارد و آن روایاتی است که بر وجوب کفاره بر کسی که در عمره مفرده مرتکب جماع شده، دلالت دارند، مانند:

روایت اول

مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُوسَى بْنِ الْقَاسِمِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ رِئَابٍ عَنْ بُرَيْدِ بْنِ مُعَاوِيَةَ الْعِجْلِيِّ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع عَنْ رَجُلٍ اعْتَمَرَ عُمْرَةً مُفْرَدَةً فَغَشِيَ أَهْلَهُ قَبْلَ أَنْ يَفْرُغَ مِنْ طَوَافِهِ وَ سَعْيِهِ قَالَ عَلَيْهِ بَدَنَةٌ لِفَسَادِ عُمْرَتِهِ وَ عَلَيْهِ أَنْ يُقِيمَ إِلَى الشَّهْرِ الْآخَرِ فَيَخْرُجَ إِلَى بَعْضِ الْمَوَاقِيتِ فَيُحْرِمَ بِعُمْرَةٍ.[23]

«برید بن معاویة» در این روایت صحیحه می‌گوید:

از امام باقر(علیه‌السلام) در باره عمره‌گزاری پرسیدم که براى عمره مفرده محرم شده و قبل از پايان رساندن طواف و سعى خود با همسرش همبستر شده است؟ فرمود: بايد به خاطر اینکه عمره خود را باطل کرده، یک شتر قربانى كند و بايد تا ماه بعدی در مكه بماند و سپس به يكى از ميقات‌ها برود و [دوباره] برای عمره محرم شود.

روایت دوم

مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ أَبِي عَلِيٍّ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع فِي رَجُلٍ اعْتَمَرَ عُمْرَةً مُفْرَدَةً وَ وَطِئَ أَهْلَهُ وَ هُوَ مُحْرِمٌ قَبْلَ أَنْ يَفْرُغَ مِنْ طَوَافِهِ وَ سَعْيِهِ قَالَ عَلَيْهِ بَدَنَةٌ لِفَسَادِ عُمْرَتِهِ وَ عَلَيْهِ أَنْ يُقِيمَ بِمَكَّةَ حَتَّى يَدْخُلَ شَهْرٌ آخَرُ فَيَخْرُجَ إِلَى بَعْضِ الْمَوَاقِيتِ فَيُحْرِمَ مِنْهُ ثُمَّ يَعْتَمِرَ.[24]

«احمد بن أبی علی» مجهول است؛ ولی چون «ابن أبی عمیر» از وی روایت کرده، می‌توان روایت را معتبر دانست. وی می‌گوید:

امام باقر(علیه‌السلام) در مورد عمره‌گزاری كه براى عمره مفرده محرم شده و در حال احرام پيش از پایان رساندن طواف و سعى خود با همسرش نزديكى کرده است، فرمود: بايد به خاطر اینکه عمره خود را باطل کرده، یک شتر قربانى كند و بايد تا ماه بعدی در مكه بماند و سپس به يكى از ميقات‌ها برود و از آن‌جا محرم شود، آن‌گاه عمره را انجام دهد.

اثبات کفاره برای جماع در احرام عمره مفرده، نشان‌دهنده حرمت این کار است. افزون بر آن، در برخی روایات صحبت از جماع توسط مُحرم است که مطلق است و شامل محرم به احرام عمره مفرده نیز می‌شود.[25]

عدم اختصاص حرمت به جماع از قُبل

نکته دیگر در این رابطه این است که حرمت، مربوط به مطلقِ آمیزش است، بنابراین، فرقی میان قُبل و دُبر نیست. مرحوم صاحب جواهر این مطلب را اتفاقی، بلکه اجماعی دانسته است. ایشان پس از این عبارت شرائع: «منها: النساء وطءاً»، می‌نویسد:

قُبلاً و دُبراً بلا خلاف أجده، بل الإجماع بقسميه عليه.[26]

عدم اختصاص حرمت به جماع با همسر

آیا این حکم که جماع در حال احرام حرام است و موجب کفاره می‌شود، اختصاص به جماع با همسر دارد یا شامل جماع با اجنبیه هم می‌شود؟ یعنی اگر در حال احرام مرتکب زنا شود، مرتکب دو حرام شده و باید کفاره هم بدهد یا مثل آنجا که دوبار صید می‌کند، کفاره ندارد، بلکه عقاب اخروی دارد؟ چه اینکه فرمود:

﴿يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَقْتُلُوا الصَّيْدَ وَ أَنْتُمْ حُرُمٌ وَ مَنْ قَتَلَهُ مِنْكُمْ مُتَعَمِّداً فَجَزاءٌ مِثْلُ ما قَتَلَ مِنَ النَّعَمِ... وَ مَنْ عادَ فَيَنْتَقِمُ اللَّهُ مِنْهُ وَ اللَّهُ عَزيزٌ ذُو انْتِقام‌﴾.[27]

اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد، در حالى كه محرميد شكار نكشيد، و هر كس از شما آن را عمدا بكشد كفاره‌اى بر عهده اوست همانند آنچه كشته است... و هر كس [به شکار کردن] بازگردد [ديگر كفاره ندارد، لكن] خدا از او انتقام مى‌گيرد، و خداوند مقتدر و صاحب انتقام است.

ممکن است گفته شود: همان طور که جماع با همسر حرام است و کفاره دارد، در زنا نیز چنین است، می‌گوییم: این حکم از روی قیاس است و حجت نیست، از این رو باید ببینیم دلیلی بر اختصاص یا عدم آن داریم یا نه؟

در دو روایتی که راجع به عمره مفرده خواندیم، تعبیر «غَشِيَ أَهْلَهُ» و «وَطِئَ أَهْلَهُ» آمده بود و بر اساس آن، حکم، به جماع با همسر اختصاص دارد؛ ولی خود آیه و روایات تفسیر کننده «رفَث»، اطلاق دارند و شامل جماع با غیر همسر نیز می‌شود، همچنان که در روایت دوم، یعنی صحیحه «علی بن جعفر» تعبیر «جِمَاعُ النِّسَاءِ» آمده بود که آمیزش با هر زنی را شامل می‌شود.

مرحوم آیت الله سید محمود شاهرودی[28] در این باره این طور اشکال کرده که حرمت یک امر انتزاعی و ذهنی است که ما به ازای خارجی ندارد و به همین جهت، قابل شدت و ضعف نیست تا بگوییم زنا فی نفسه و قبل از احرام حرام است[29] و وقتی در حال احرام صورت بگیرد حرمت بیشتری دارد.[30] بنابراین، حکم یادشده مخصوص جماع با همسر است.

به این اشکال این طور پاسخ داده شده که مانعی ندارد دو حکم متماثل در موضوع واحدی جمع شوند، زیرا هر کدام اثر خود را دارد. مثلا می‌گوید: «من نذر کردم که نماز ظهر و عصر خود را بخوانم» این نذر منعقد می‌شود و دو واجب باید انجام دهد، یکی وفای به نذر است[31] و یکی هم واجب بالاصالة. در بحث ما نیز زنا هم بالاصالة حرام است و هم به سبب احرام.

علاوه بر این در خودِ آیه قرینه‌ای وجود دارد و آن اینکه «فسوق» را به «رفث» عطف نموده و مقصود از «فسوق» همان طور که در روایات آمده بود، دروغ است و می‌دانیم که دروغ نیز بالاصاله حرام است و در حال احرام به سبب احرام نیز حرام شده است.

عدم اختصاص حرمت به جماع با زنان

آیا حکم یادشده، یعنی حرمت و کفاره و فساد مخصوص آمیزش با زنان است یا علاوه بر آن شامل لواط یا آمیزش با بهائم نیز می‌گردد؟

ظاهر آیه شامل آنها نمی‌شود، زیرا ظاهر آن از این موارد انصراف دارد. بنابراین، آیه از جهت جماع قُبل و دُبر و نیز جماع با حلال یا اجنبی اطلاق دارد و شامل همه آنها می‌شود، ولی از جهت جماع با زن یا مرد یا حیوان اطلاق ندارد، بلکه این حکم مخصوص جماع با زنان است، البته روایاتی داریم که بر حرمت مطلق استمتاع جنسی دلالت دارند و بر اساس آنها، لواط و نزدیکی با بهائم را نیز شامل می‌شود. این روایات را در فرع آخر می‌خوانیم.

غفر الله لنا و لکم ان شاء‌ الله


[8] مناسک حج (محشی)، امام خمینی، ص186، ط ـ پژوهشکده حج و زیارت (1397ش).
[9] مناسک حج (محشی)، امام خمینی، ص186، حاشیه 2، ط ـ پژوهشکده حج و زیارت (1397ش).
[10] مناسک حج (محشی)، امام خمینی، ص186، حاشیه 3، ط ـ پژوهشکده حج و زیارت (1397ش).
[11] مناسک حج (محشی)، امام خمینی، ص186، حاشیه 4، ط ـ پژوهشکده حج و زیارت (1397ش).
[12] مناسک حج (محشی)، امام خمینی، ص186، حاشیه 4، ط ـ پژوهشکده حج و زیارت (1397ش).
[13] مناسک حج (محشی)، امام خمینی، ص186، حاشیه 4، ط ـ پژوهشکده حج و زیارت (1397ش).
[14] مناسک حج (محشی)، امام خمینی، ص186، حاشیه 4، ط ـ پژوهشکده حج و زیارت (1397ش).
[28] ایشان از مرجع تقلید در نجف بودند و در سال 1394 ق از دنیا رفتند و غیر از آیت الله سید محمود شاهرودی رئیس اسبق قوه قضائیه هستند که اخیرا از دنیا رفتند.
[30] کتاب الحج، السید محمود الشاهرودی (1394 ق)، ج3، ص58.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo