< فهرست دروس

درس تفسیر استاد ری شهری

93/08/21

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: خلاصه درس تفسیر پنجمین آیه از سوره مبارکه بقره :

قرآن کریم پس از تبیین ویژگی های اهل تقوا آنها را مفلح می‌داند، و « فلاح » در قرآن به معنای کامیابی و سعادت دنیا و آخرت در قرآن آمده است و از منظر قرآن سه عامل اصلی برای کامیابی و سعادت دنیا و آخرت بیان شده است که عبارتند از تقوا، ایمان و احسان.دو عامل اول در جلسات قبل تشریح شده بود.

عامل سوم :«آیاتی که در قرآن کریم احسان و نیکوکاری را سبب فلاح و سعادت دنیا و آخرت دانسته اند چهار گروه هستند: دسته اول آیاتی هستند که نیکوکاری را تکیه گاه اصلی در پدید آوردن « فلاح » می‌داند، مثل آیات نخست سوره لقمان. آیه "اولئک علی هدی من ربهم و اولئک هم المفلحون"، هم در آیه سوره پنجم لقمان آمده، هم در آیه سوره پنجم بقره، و تفاوت این دو آیه این است که در سوره بقره بعد از اینکه ویژگیهای متقین را بیان کرده است که ایمان به غیب و اقامه نماز و انفاق و ایمان به انبیاء گذشته و ایمان به آخرت بود، کسانی که این ویژگی ها را دارند آنها را مفلح دانسته و سعادتمند هستند، در آیات اول سوره لقمان می‌فرماید "هدی و رحمه للمحسنین" به جای متقین، محسنین (نیکوکاران) آورده است. آنجا می‌فرماید متقین سعادتمند هستند، متقینی که آن ویژگی ها را داشته باشند.»

«باید توجه داشت محسنین و متقین هر دو به یک نقطه می‌رسند، مقصود یکی است، یعنی اگر کسی اهل تقوا بود نیکوکار هم است و اگر کسی نیکوکار بود اهل تقوا هم است، البته عناصر تقوا تنها مواردی نیست که در آیات سوره بقره آمده یا اینجا آمده، زیرا در آیات مختلف قرآن به عناصر تقوا اشاره شده است . »در این آیات برای محسنین سه ویژگی ذکر شده است؛ که اقامه نماز، دادن زکات و یقین به آخرت است. »تبیین معنای « احسان » بعنوان عامل سوم فلاح و رستگاری :در روایات مختلف عبارت « احسان » معنا شده است، در روایتی مرحوم شیخ صدوق (ره) در معانی الاخبار آورده و از امربن عثمان تیمی‌قاضی نقل می کند که امیرالمومنین علیه السلام نزد اصحاب آمد، اصحاب مشغول بحث بودند، ایشان فرمودند: درباره چه صحبت می‌کنید؟ عرض کردند درباره مروت و جوانمردی بحث می‌کنیم که جوانمردی یعنی چه؟ حضرت فرمودند: می‌توانید معنای جوانمردی را از قرآن بفهمید که در خداوند دستور می‌دهد به دو امر؛ یکی عدل یکی احسان. بعد فرمود «العدل الانصاف» یعنی عدل همان انصاف است.»

«عدل یعنی انسان انصاف داشته باشد و بی انصاف نباشد و این بعنوان مثال باید در قلم، زبان و در قضاوتش مشهود باشد و سپس حضرت فرمودند: «والاحسان التفضل» احسان بمعنای بخشندگی است. یعنی انسان نسبت به دیگران بخشش داشته باشد به عبارت دیگر احسان را بخشودگی نیز معنا فرمودند.»

«معنای احسان فقط این نیست که انسان فقط دست بخشنده داشته باشد، این یک مصداق احسان است و امام صادق علیه السلام نیز در تفسیر آیه «انا لنريک من المحسنین» می فرمایند، مایه گذاشتن از آبرو برای حل کردن مشکل مردم هم از مصادیق محسن است.»

« از حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم» پرسیدند احسان یعنی چه و چه کسی نیکو کار است؟ ایشان فرمودند: طبق نقل «ان تعمل لله، کأنک تراه» (وقتی که نماز می‌خوانی، مثل این که خدا تورا می‌بیند نماز بخوان) که خداوند هم در خلوت است و هم در جلوت و حضرت امام خمینی رحمه الله علیه می‌فرمودند: «عالم محضر خداست.» بنا بر این برای خدا طوری کار کنید که گویا او را می‌بینید. این هم می‌شود احسان و یک معنای احسان است.»

دسته دیگری از آیات قران کریم که در مورد فلاح هستند: دسته دوم آیاتی هستند که بشارت جای فلاح را گرفته است، مانند آیه ۱۲ سوره احقاف ﴿و بشری للمحسنین﴾[1] که بشارت جایگزین فلاح شده است و در گروه سوم از این آیات، اجر عظیم جایگزین فلاح شده مانند آیه ۲۹ سوره مبارکه احزاب که ﴿فان الله اعد للمحسنات منکنّ اجراً عظیما﴾[2] خطاب به همسران پیامبر فرمودند، آنان که نیکوکار باشند اجر عظیم دارند.

«دسته چهارم نیکی را به تقوا معنا کرده‌ و زمینه ساز فلاح دانسته‌اند، مانند آیه ۱۸۹ سوره بقره که ﴿ولیس البر بان تأتوا البیوت من ظهورها و لکن البرّ من اتقی وأتوا البیوت من ابوابها﴾[3] نیکوکاری این نیست که از پشت خانه وارد شوید ﴿ولکن البر من اتقی﴾ اینجا بِر به تقوا معنا شده است. در اینجا آدم نیکو کار را آدم با تقوا دانسته است. آدمی‌که با تقوا نباشد، آدم نیکوکاری نیست. هرچه هم به دیگران بذل و بخشش کنند، اگر گناهکار وآلوده باشد نیکو کار نیست. نیکوکار یعنی با تقوا. نیکوکار آن است که هر کاری را از راه خودش انجام دهد.»

« در روایتی از امام باقر علیه السلام آمده که می‌فرماید هر امری و هرکاری را در زندگی می‌خواهی انجام دهی از راهش انجام بده و این یک دستور العمل و رهنمود زندگی است که خیلی مهم است و البته یک تفسیر هم این است که امیرالمومنین علیه السلام می‌فرماید: «وأتوا البیوت من ابوابها» یعنی اگر علم و حکمت میخواهی باید از طریق اهل بیت علیهم السلام آن را جویا شوی، «انا مدینه العلم و علی بابها»؛ راه رسیدن به علم و حکمت و اسلام این است که از طریق اهل بیت علیهم السلام وارد شوی.»


[3] سوره بقره آیه 189.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo