< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد رضازاده

کتاب النکاح

90/09/28

بسم الله الرحمن الرحیم

 موضوع: ثبوت خیار در مورد خصاء
 ادله قائلین به قائلین به عیب بودن خصاء بیان شد که بعضی از آنها هم مخدوش بود.
 اما ادله کسانی که خصاء را عیب نمی دانند.
 الجواهر ج30 ص323:‹‹أنه ليس بعيب، لأنه يولج، بل ربما كان أبلغ من الفحل، لعدم فتوره إلا أنه لم ينزل، و هو ليس بعيب، إنما العيب عدم الوطء››.
 صاحب جواهر دلیل کسانی که خصاء را عیب نمی دانند اینگونه بیان می کنند که خصاء عیب نیست زیرا این فرد قدرت بر مقاربت دارد بلکه چه بسا قدرتش بر مقاربت از دیگران بیشتر باشد فقط انزال صورت نمی گیرد.
 اشکال بر این دلیل:
 اشکال اول:
 خود ایشان بر این دلیل چنین اشکال می کنند که اگر خصاء عیب نباشد خیار تدلیس هم محقق نخواهد شد زیرا تدلیس در جائی معنا پیدا می کند که عیبی در کار باشد و فرد آن را پنهان کند تا تدلیس معنا پیدا کند.
 مرحوم صاحب جامع المقاصد نیز بر این دلیل چنین اشکال می کنند:
 اشکال دوم:
 جامع المقاصد ج13 ص227 بقوله:‹‹ و هو مردود بالنص، و بأن جهة كونه عيبا غير منحصر في ذلك، لأن فوات التناسل به جهة يقتضي كونه عيبا، و كذا لزوم العارية››.
 صاحب جامع المقاصد می فرمایند ما روایات زیادی داریم که می فرمایند در صورت خصاء مرد، زن خیار دارد و این دلیل مخالف روایات می باشد علاوه بر اینکه عیب بودن منحصر به عدم مقاربت نیست که بگویید این فرد قدرت بر مقاربت دارد پس خصاء عیب نیست بلکه عدم قدرت بر تناسل هم عیب می باشد و اینکه شوهر یک زن خصی باشد این هم نوعی عار و ننگ برای این زن می باشد و این هم می تواند عیب باشد.
 نتیجه اینکه در عیب بودن خصاء دو قول نقل شد مشهور می فرمایند عیب است و شیخ طوسی بنابر نقل آیة الله سیستانی می فرمایند خصاء عیب نیست.
 مختار ما این است که خصاء عیب است تبعا للمشهور بخاطر روایاتی که بیان شد و ضعف دلیل قول دوم پس همانگونه که جنون عیب بود خصاء هم برای مرد عیب می باشد.
 مقام دوم
 آیا خصاء موجب خیار می باشد یا نه؟
 مقام اول در عیب بودن خصاء بود مقام دوم در این است که آیا خصاء مطلقا موجب خیار است یا مطلقا موجب خیار نیست یا در بعضی صور موجب خیار است؟
 از جامع المقاصد ج13 ص227 و جواهر ج30 ص324 معلوم می شود که خصاء اگر قبل یا مقارن عقد باشد یقینا موجب خیار است اما اگر بعد از عقد باشد می فرمایند در این صورت سه قول است.
  1. مطلقا موجب خیار است چه قبل از مقاربت و چه بعد از مقاربت
  2. مطلقا موجب خیار نیست چه قبل از دخول باشد و چه بعد از دخول
  3. تفصیل بین قبل از دخول که خیار ثابت است و بعد از دخول که خیار ندارد
 مرحوم صاحب جامع مقاصد قول به تفصیل را می پذیرند و می فرمایند ممکن است برای این قول به این روایت استدلال کنیم:
 جامع مقاصد ص 227:‹‹ و يمكن الاحتجاج له بما رواه: سَمَاعَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّ خَصِيّاً دَلَّسَ نَفْسَهُ لِامْرَأَةٍ قَالَ يُفَرَّقُ بَيْنَهُمَا وَ تَأْخُذُ مِنْهُ صَدَاقَهَا وَ يُوجَعُ ظَهْرُهُ كَمَا دَلَّسَ نَفْسَه‌››.
 به این روایت قبلا هم اشاره شد مرحوم صاحب جامع المقاصد می فرمایند قول به تفصیل را می توان از این روایت استفاده کرد در مقام بیان کیفیت استدلال به روایت می فرمایند:
 «و المراد بالتدليس ، التدليس قبل الوطء إذ هو الموجب للتعزير و لا يضر ضعف السند لاعتضاده بفتوي جمع من كبراء الاصحاب .
 اما التدليس بعد الدخول فإن القول بلزوم النكاح اقوي لإنتفاء المعارض»
 می فرمایند روایت می فرماید خیار بخاطر تدلیس وجود دارد و بخاطر این تدلیس این مرد باید تعزیر شود و تدلیسی که مرد بخاطر آن تعزیر می شود تدلیس قبل از وطی می باشد و تدلیس بعد از وطی موجب تعزیر نیست پس معلوم می شود خیاری که روایت بیان می کند بخاطر عیب قبل از وطی می باشد.
 سپس می فرمایند ضعف سند این روایت ضرری به استدلال نمی زند زیرا عده ای از بزرگان اصحاب به آن عمل کرده اند و این عمل بزرگان جابر ضعف سند روایت می باشد.
 اما ظاهر شرایع و جواهر قول دوم می باشد که زن مطقا حق خیار ندارد.
 جواهر ص324 نصه متناً و شرحاً:‹‹ إنما يفسخ به أي الخصاء و ما في معناه مع سبقه على ... قيل تفسخ به و إن تجدد بعد العقد قبل الوطء بل قيل و بعد الوطء و مع أنه ليس بمعتمد لم نعرف دليلا معتدا به له، و الله العالم‌››.
 می فرمایند وقتی خصاء و آنچه در معنای خصاء است که وجاء باشد موجب فسخ می شود که قبل از عقد باشد در ادامه می فرمایند بعضی گفته اند اگر خصاء بعد عقد و قبل از وطی باشد موجب فسخ می باشد و بعضی گفته اند خصاء اگر بعد از عقد باشد چه قبل از وطی باشد و چه بعد از وطی باشد موجب فسخ است صاحب شرایع می فرمایند این قول مورد اعتماد ما نیست و صاحب جواهر هم اضافه می کنند این قول دلیل مورد اعتنایی هم ندارد
 مختار ما این است که قول صاحب جواهر و شرایع اقرب است یعنی بعد از عقد مطلقا زن خیار ندارد.
 صاحب جواهر می فرمایند کسی که خصاء او خلقة هم می باشد حکم خصائی را دارد که در مورد آن بحث شد
 جواهر ج30 ص324:‹‹ و منه يستفاد ثبوت الخيار حينئذ في فاقد الأنثيين خلقة و نحوه مما هو كالخصي››.
 می فرمایند از ثبوت خیار در خصاء استفاده می شود که کسی که خلقة هم انثیین ندارد خیار در مورد او ثابت است.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo