< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد رضازاده

کتاب النکاح

90/12/03

بسم الله الرحمن الرحیم

 موضوع: فسخ در عنين يا خصاء
 اما موضع دوم: فسخ با عیب عنین یا خصاء
 فسخ با عیب عنین: ظاهر شرایع و جواهر و جامع المقاصد در متن و شرح این است که اگر مرد مبتلا به مرض عنین بود و زن نکاح را فسخ کرد و حتی اگر این فسخ قبل از دخول باشد نصف مهر به این زن می رسد در حالی که در بقیه عیوب هیچ مهری به زن نمی رسید.
 عبارت قواعد که متن جامع المقاصد است این است: «و لو فسخ الزوج قبل الدخول سقط المهر، و كذا المرأة، إلّا في العنّة فيثبت لها النصف» در بین همه عیوب اگر مرد یا زن قبل از مقاربت، نکاح را فسخ کنند مهری نیست الا در عنین که نصف مهر ثابت است.
 جامع المقاصد، ص 260 در مقام شرح عبارت قواعد می فرمایند: «و لا يستثني من ذلك شي‌ء إلّا فسخها بعيبه قبل الدخول، فإنه يوجب نصف المهر باتفاق أكثر الأصحاب» عبارت مثل قواعد است اما اضافه می کند که اکثر اصحاب قائل به این هستند که در عنین نصف مهر ثابت است.
 جواهر، ص 349 در مقام دلیل برای ثابت بودن نصف مهر در عنین می فرمایند: « إلا في العنن للدليل عليه بخصوصه، كما تعرفه» در باب عنین دلیل خاص داریم که در فسخ نصف مهر برای زن ثابت است.
 اما فسخ با عیب خصاء:
 در عنین در فسخ قبل از دخول با بقیه عیوب فرق داشت اما خصاء در فسخ بعد از دخول با بقیه عیوب فرق دارد و دو قول است:
 1- نصف مهر ثابت است اين قول به صدوقین نسبت داده شده است.
 2- تمام المهر ثابت است که اکثر اصحاب قائل هستند مثل شرایع، قواعد، جواهر، جامع المقاصد.
 دلیل قول اول:
 جواهر، ص 349 این گونه دلیل را بیان می کند: «و لعله لما عن الفقه المنسوب إلى الرضا عليه السلام و إن تزوجها خصي و قد دلس نفسه لها و هي لا تعلم فرق بينهما، و يوجع ظهره كما دلس نفسه، و عليه نصف الصداق، و لا عدة عليها منه» در کتاب فقه الرضا مطلبی است که شاید مدرک صدوقین این بوده است، و آن این است که اگر مرد خصی با زنی ازدواج کرد و عیب را به زن هم نگفت و زن هم خبر نداشت و بعد فهمید نکاح فسخ می شود و مرد تعزیر می شود و نصف مهر را به این زن می دهد.
 جواهر، ص 350 اشکال به این دلیل می کند: «و فيه- مع عدم ثبوت نسبة الكتاب المزبور إليه عليه السلام عندنا»
 فقه الرضا معلوم نیست منسوب به امام رضا باشد پس نمی شود به آن استناد کرد.
 دلیل قول دوم:
 جامع المقاصد، ص 260 این گونه استدلال کرده اند: «و لو علمت بعيب الخصي بعد الوطء كان لها الفسخ و وجب عليه جميع المهر، لاستقراره بالدخول و في رواية سماعة عن أبي عبد اللّه عليه السلام: إن خصيا دلس نفسه لامرأة قال (يفرق بينهما و تأخذ المرأة منه صداقها و يوجع ظهره كما دلس نفسه) (وسائل، ج 21، ص 227، باب 13 از ابواب عیوب و تدلیس، ح2)»
 اگر زن بعد از مقاربت فهمید مرد دارای عیب خصاء است نکاح فسخ می شود اما مرد باید تمام مهر را بدهد چون مهر با دخول مستقر می شود و دخول هم تحقق پیدا کرده. و همچنین سماعه از امام صادق علیه السلام سوال می کند که مردی که عیب خصاء داشت بدون این که به زن بگوید با او ازدواج کرده حضرت می فرمایند فسخ می شود و مهریه را از مرد می گیرد و مرد تعزیر هم می شود که تدلیس کرده است.
 روایت صریح در این است که مهریه را از مرد می گیرد زيرا با مقاربت مهریه ثابت شده است.
 جواهر، ص 349 هم این گونه استدلال می کند: «إذ هو مع اندراجه في الأدلة المزبورة دلت عليه المعتبرة المتقدمة» اگر بعد از مقاربت زن فهمید مرد خصی است مهر را باید بپردازد چون ادله این را می گوید و معتبره هم دال بر همین است.
 شاید منظور جواهر از ادله و معتبره؛ روایات متعددي باشد که می گوید بعد از مقاربت تمام المهر ثابت است و تفصیل بین عیوب نداده است و این روایات هم معتبره است و شاید هم منظور از معتبره روایت سماعه باشد.
 جواهر، ص 350 جمع بین روایت فقه الرضا و بقیه روایات را نقل می کند و می فرمایند که جمعی که بین روایت فقه الرضا که دلیل صدوقین بود و بقیه روایات که دلیل قول اکثر بود این گونه است: روایت فقه الرضا را حمل بر قبل از دخول کرده اند و بقیه روایات را بر بعد از دخول حمل کرده اند. چون در فقه الرضا اسمی از مقاربت نیامده پس می شود حمل بر قبل از مقاربت کرد. و یک شاهدی برای این جمع ذکر می شود:
  روایت قرب الاسناد: همان، ح 5: «عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ جَدِّهِ عَلِيِّ بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ أَخِيهِ قَالَ سَأَلْتُهُ عَنْ خَصِيٍّ دَلَّسَ نَفْسَهُ لِامْرَأَةٍ مَا عَلَيْهِ فَقَالَ يُوجَعُ ظَهْرُهُ وَ يُفَرَّقُ بَيْنَهُمَا وَ عَلَيْهِ الْمَهْرُ كَامِلًا إِنْ دَخَلَ بِهَا وَ إِنْ لَمْ يَدْخُلْ بِهَا فَعَلَيْهِ نِصْفُ الْمَهْر»
 سوال کردم از خصی که زنی را فریب داده چه باید کرد حضرت می فرمایند نکاح فسخ می شود و مرد تعزیر می شود و اگر بعد از مقاربت بود باید تمام مهر را بدهد و اگر قبل از مقاربت بود نصف مهر را باید بدهد.
 جواهر به این جمع اینگونه اشکال می کند: این جمع مخالف با هر دو قول است و خرق اجماع است چون این دو قول مربوط به بعد از دخول بود و اختلاف در نصف یا تمام بود و این جمع شما قول سومی است.
 حاصل: مختار ما همان قول مشهور است که در خصی هم مثل سایر عیوب است که اگر قبل از مقاربت فسخ شد مهری ثابت نیست اما اگر بعد مقاربت بود تمام مهر ثابت است.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo