< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد رضازاده

کتاب النکاح

91/07/29

بسم الله الرحمن الرحیم

 موضوع: تعدد مهر
 در جلسه قبل اشاره شد در جائی که دو مهر قرار داده شده یکی سرا و یکی علنا از حیث اینکه اجرای صیغه عقد یا نه؛ چهار صورت متصور است.
 حکم دو صورت از این چهار صورت مشخص است و نیاز به بحث ندارد یکی صورت اول که دو عقد و دو مهر انجام شده است گفتیم در این صورت اجماع داریم که مهر اول صحیح است و عقد دوم و مهر آن باطل است و همچنین حکم صورت چهارم که مهر اول با عقد و مهر دوم بدون عقد صورت گرفته نیز این است که عقد اول با مهر آن صحیح است.
 اما صورت دوم- که عقد واحد بود و مهر دوم را در مهر اول استعمال کرده اند- صاحب جواهر ص 37 از مسالک شهید و مبسوط شیخ طوسی و کشف اللثام عبارتی نقل کرده است که از آن استفاده می شود در این صورت سه احتمال یا سه قول می باشد.
 قبل از بیان این اقوال دو مقدمه را بیان می کنیم:
  • در مباحث الفاظ در معنای وضع سال 1385 بیان شد که در باب وضع چند مسلک می باشد یکی از مسالک، مسلک تعهد می باشد به این معنا که واضح متعهد شده است که هر وقت خواست این معنا را به طرف بفهماند از این لفظ استفاده کند این مبنا مختار آقای خوئی بود که اصل مبنی مبنای مرحوم نهاوندی تهرانی بوده است مختار ما هم این مبنا می باشد این منبا به دو شکل تقریر و تثبیت شد یکی آنچه آقای خوئی فرموده اند و یکی آنچه وقایة بیان کرده اند و ما تقریر وقایة را پذیرفتیم که ایشان فرمودند وجدان و برهان شاهد بر این هستتند که وضع عبارت از تعهد واضع می باشد.
 در آنجا بیان شد که آیا واضح شارع مقدس است یا مردم هستند؟ و مشخص شد که واضع مردم هستند و همچنین آیا لغات و وضع توقفیه است یا اصطلاحیه است اگر توقیفیه باشد یعنی ما حق تغییر آن را نداریم واضع در هر معنایی که وضع کرده است ما هم باید در همان معنا استعمال کنیم اما اگر بگوییم دائر مدارد اصطلاح افراد است جایز است از لفظی که برای معنای خاصی وضع شده است اراده معنای دیگری کنیم.
  • در مبحث صیغه عقد نکاح بیان شد که عربیت شرط است مگر در صورت ضرورت و عدم امکان و گفتیم صیغه عقد باید عربی باشد اما الفاظی که در ضمن صیغه عقد بیان می شود مانند لفظ مهر آیا باید عربی باشد یا نه گفتیم که عربیت شرط صیغه های عقد می باشد اما بقیه الفاظی که در ضمن صیغه عقد بکار می رود مانند ذکر مهر و شرائط ضمن عقد لازم نیست عربی باشد.
 فنقول:
 در صورت دوم سه قول است:
  1. باید مهر المثل را بدهد و مهر المسمی باطل است اگر ما قائل به توقیفیه بودن لغات و وضع شویم زیرا از مهر دوم اراده مهر اول شده است یعنی از الفین اراده الف کرده است و باتوجه به توقیفیه بودن لغات چون این کار را کرده است این کلمه الفین باطل است نتیجه اینکه آنچه مرادشان بوده که هزار درهم باشد اصلا در عقد ذکر نشده است و آنچه را در عقد ذکر کرده اند الفین بوده است باطل است زیرا این لفظ را در معنای خودش استعمال نکرده اند بلکه اراده الف کرده اند اما اگر بگوییم لغات توقیفیه همان هزار درهم ثابت می شود.
  2. باید مهر دوم یعنی الفین را بدهد زیرا عقدی صحیحا واقع شده است و در این عقد صحیح هم الفین ذکر شده است و الفین برای دو هزار درهم وضع شده است و نمی توان بخاطر تواطء طرفین از معنای لغات تجاوز کرد و بگوییم چون طرفین آن را در الف استعمال کرده اند پس معنای الفین، هزار درهم می باشد.
  3. سیاتی انشاء الله
 العنوان: تعدد المهر
 و الحاصل وقوع العقد مع المهر الصوری فی تمام الصور و مع السری فی خصوص الاولی.
 و یمکن تصویر صورة رابعة و هو عکس الثانیة و الثالثة بمعنی وقوع عقد النکاح مع السری فقط و یمکن حمل روایة الواردة المذکورة آنفا عیه ایضا و لعل ترکها لوضوح حکمها.
 و الحکم فی صورتین من الاربعة ای الاولی و الرابعة معلوم بلا اشکال و هو ثبوت مهر السری لها لعدم صیغة العقد فی الرابعة و لغویتها مع وقوعها فی الاولی انما الکلام فی الثانیة و الثالثة.
 اما الثانیة فالمستفاد من عبارة المحکی فی الجوهر ص 37 عن المسالک و المبسوط و الکشف اللثام، احتمالات ثلاث بل اقوال.
 نذکر قبلها توضیحا لها مقدمتین:
  1. تقدم الکلام مشروحا فی مبحث وضع الافاظ تقدم فی تقریرات بحثنا (سنة 1385) فی الاصول و ان المختار فی باب الوضع هو مسلک التعهد بمعنی التزامه بانه متی اراد تفهیم معنی خاص لایتکلم الا بلفظ خاص او التزامه بانه لایتکلم بلفظ خاص الا عند ارادته معنی مخصوص و الاول لایجمع مع الترادف و الثانی لایجمع مع الاشتراک و قلنا هناک ثبوت التنافی بین عبارتی محاضرات ج 1 ص 45 مع ص 202 و التعهد المختار علی ما افاده الوقایة ص 63 و 65 ان الواضع هو الشارع او غیره و ان اللغات توقیفیة او اصطلاحیة.
  2. تقدم الکلام ایضا فی مبحث صیغة عقد النکاح ان العربیة شرط لصحة عقد النکاح ام لا و ان الالفاظ الدالة علی غیر انشاء اصل النکاح مثل ما دل علی المهر تکون مثل الدال علی انشائه ام لا بعبارة اخری هل یعتبر فیما عدا صیغة اصل النکاح من مهر و غیره أیجریان علی القانون العربی ام لا؟
 فنقول:
 من الاقوال فسخ المهر و ثبوت مهر المثل بناء علی توقیفیة اللغات لأن الالف غیر ملفوظة و الالفین غیر مقصودة و ثبوت مهر السر بناء علی عدم توقیفیتها لاصطلاحهما علیه بلفظة الفین
 و منها ثبوت الالفین و لایلتفت الی ما اتفقا علیه سرا لان العقد وقع صحیحا، سرا کان او علانیة و بعبارة اخری هو الذی وقع علیه العقد و لا یعدل فی الالفاظ عن موضوعاتها باصطلاح خاص بین الطرفین.
 و منها فساد کلا المهرین ای الالفین لان العقد خال عن الالف و لفظ الالفین خال عن قصد معناه.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo