< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد رضازاده

کتاب النکاح

91/11/07

بسم الله الرحمن الرحیم

 موضوع: ثبوت مهر با مقاربت
 کلام در این بود که اگر مردی قبل از پرداخت مهریه به زن با او مقاربت کند آیا مقاربت موجب سقوط مهر می شود یا نه؟ مشهور فرموند موجب سقوط نمی شود به مرحوم صدوق و حلبی نسبت داده شده بود که موجب سقوط می شود.
 بحث در مناقشه قول دوم بود که گفتیم اولا نسبتی که به مرحوم صدوق و حلبی داده شده است صحیح نیست زیرا این دو بزرگوار صورتی را می گویند که زن مفوضه باشد.
 و اما ثانیا: این روایاتی که به عنوان دلیل قول دوم بیان شد:
 اولا: مهجوره می باشند چرا که تقریبا همه علماء از این روایات اعراض کرده اند.
 و ثانیا: ادله قول اول من الروایات و غیرها اقوای از این روایات قول دوم می باشند لذا باید روایات قول دوم طرح شود یا حمل شوند بر چیزی که منافاتی با قول اول نداشته باشد و برای رفع تنافی دو حمل بیان می شود:
 1- این روایات که فرمودند اگر مقاربت شد مهر ساقط می شود-هدم العاجل- جائی است که بخاطر قرائن ظاهر حال این است که این زن از مهر خودش گذشته است زیرا فرض این است که قبل از گرفتن مهر خودش را در اختیار مرد قرار داده است و حاضر به مقاربت شده است این ظهور در این دارد که از مهرش گذشته است و الا اول مهرش را می گرفت و بعد حاضر به مقاربت می شد در حالیکه بحث ما در جائی است که چنین ظهوری در کار نباشد.
 2- صاحب جواهر رحمة الله علیه به وافی مرحوم کاشانی نسبت می دهد که ایشان نسبت به حمل این روایات فرموده است در زمان صدور این روایات رسم این بوده است که بعد از ازدواج مقداری از مهر را نقدا و عاجلا زن از مرد می گرفت و مقداری از آن را هم بعدا از مرد می گرفت و مراد از مهر نقد و عاجل این بوده است که قبل از مقاربت مرد مقداری از مهر را بدهد حال اگر زنی حاضر شود که با او مقاربت شود بدون اینکه این مهر نقدی و عاجل را بگیرد این نشان می دهد که از این هر صرف نظر کرده است و این مهر عاجل را نمی خواهد اما مهر آجل که بعدا قرار بوده است به زن داده شود باقی است و در ذمه مرد باقی می ماند لذا در روایت هم حضرت فرمودند «فقد هدم العاجل»
 نیتجه اینکه مختار ما این است که اگر مقاربت قبل از پرداخت مهر صورت گیرد موجب سقوط مهر نمی شود للنصوص و تبعا للاکابر.
 اما امر دوم: آیا خلوت مانند مقاربت موجب ثبوت مهر می شود یا نه؟
 در این مساله دو قول است:
 قول اول: ثبوت مهر فقط با مقاربت صورت می گیرد.
 دلیل:
 من الکتاب بقره آیه 236«لا جُناحَ عَلَيْكُمْ إِنْ طَلَّقْتُمُ النِّساءَ ما لَمْ تَمَسُّوهُنَّ أَوْ تَفْرِضُوا لَهُنَّ فَريضَة»
 در این آیه خداوند متعال می فرمایند اگر زنانی را که عقد کرده اید مس نکردید، طلاق دهید باکی بر شما نیست و لازم نیست مهر را بپردازید.
 با توجه به اینکه همه مفسرین فرموده اند مراد از مس، مقاربت می باشد مفهوم آیه این است که اگر با آنها مقاربت کرده اید باید مهریه را به آنها بدهید.
 و من السنة:
 منها: وسائل الشيعة، ج‌21، ص: 319باب 54 ح 4 «حَفْصِ بْنِ الْبَخْتَرِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ إِذَا الْتَقَى الْخِتَانَانِ وَجَبَ الْمَهْرُ وَ الْعِدَّةُ وَ الْغُسْلُ‌»
 امام صادق علیه السلام فرمودند اگر مقاربت صورت گیرد مهر و عده(در صورت طلاق) و غسل واجب می گردد.
 مفهوم حدیث این است که اگر مقاربت نشده باشد هیچ یک از این امور ثابت نیست ولو خلوت صورت گرفته باشد.
 المصدر ص 220 ح 5« دَاوُدَ بْنِ سِرْحَانَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ إِذَا أَوْلَجَهُ فَقَدْ وَجَبَ الْغُسْلُ وَ الْجَلْدُ وَ الرَّجْمُ وَ وَجَبَ الْمَهْر»
 امام صادق علیه السلام فرمودند وقتی که مقاربت شد غسل واجب می شود و اگر زنا باشد جلد و رجم ثابت می شود.
 از این روایت هم بدست می آید که با خلوت این امور ثابت نمی شود.
 المصدر ح 7 « عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع مَتَى يَجِبُ الْمَهْرُ فَقَالَ إِذَا دَخَلَ بِهَا»
 محمد بن مسلم می گوید از امام باقر علی السلام سوال کردم مهر چه زمانی واجب می شود حضرت فرمودند زمانی که مقاربت شود.
 قول دوم: خلوت هم حکم مقاربت را دارد.
 دلیل:
 المصدر ص: 322 باب 55 ح 3 «زُرَارَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ إِذَا تَزَوَّجَ الرَّجُلُ الْمَرْأَةَ ثُمَّ خَلَا بِهَا فَأَغْلَقَ عَلَيْهَا بَاباً أَوْ أَرْخَى سِتْراً ثُمَّ طَلَّقَهَا فَقَدْ وَجَبَ الصَّدَاقُ وَ خَلَاؤُهُ بِهَا دُخُول‌»
 زراره می گوید امام باقر علیه السلام فرمودند اگر مردی با زنی ازدواج کند و با او خلوت کرده باشد و درب اتاق را بر او بسته باشد یا پرده ای افکنده باشد سپس او را طللاق دهد، مهر واجب می شود و خلوت همان حکم دخول را دارد.
 المصدر ح 4« إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ جَعْفَرٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ عَلِيٍّ ع أَنَّهُ كَانَ يَقُولُ مَنْ أَجَافَ مِنَ الرِّجَالِ عَلَى أَهْلِهِ بَاباً أَوْ أَرْخَى سِتْراً فَقَدْ وَجَبَ عَلَيْهِ الصَّدَاق‌»
 حضرت فرمودند اگر مردی اهلش را به جوف خانه ای برد و یا پرده ای آویخت مهر بر او واجب می شود.
 العنوان: ثبوت المهر بالدخول
 و ثانیا روایات ثانی القولین مهجورة بین الطائفة کما صرح به الشرایع و قاصرة عن المعارضة مع الوجوه المذکورة للقول الاول فیجب طرحها او حملها علی ما لاینافی نصوص القول الاول بان یحملن:
 اما علی ما کان لتسلیمها للمقاربة قبل اخذ المهر، ظهور عرفی فی عفوها عن المهر اذ مع عدم ذلک الظهور کما هو ظاهر القول بان الدخول بما هو مسقط المهر.
 و إما علی ما نسب ای وافی الکاشانی و هو ان المتعارف فی ذلک الزمان و هو جعل بعض الصداق عاجلا و بعضه الآخر آجلا و المراد من العاجل هو ما کان الدخول بها مشروطا باعطائه ایاها فاذا دخل بها قبل اعطائه فکأن المراة اسقطت حقها العاجل و اما البعض الآجل فلایسقط بالدخول لانه جعل حین العقد دینا علی الزوج فلابد من ادائه ایاها.
 و علیه یحمل المطلقات من الروایات الدالة علی سقوط المهر مطلقا، بالدخول علی المقیدات الدالة علی سقوط العاجل من المهر.
 و الحاصل ان المختار فی الاول تبعا للاجماع و عملا بالنصوص المعتبرة هو عدم سقوط المهر بالدخول لعدم قول بالخلاف و عدم تمامیة دلیله علی فرضه.
 و اما الامر الثانی:
 نسب الجواهر الی الشهرة العظیمة بین الاصحاب ؛ ان الدخول الموجب للمهر هو الوطء قبلا او دبرا علی وجه یتحقق علیه الغسل و ان لم ینزل و لیس الخلوة کذلک و قیل یجب المهر بالخلوة ایضا فهی مثل الدخول سبب تام لوجوب المهر و ثبوته.
 و استدل للاول بالکتاب و السنة
 اما الکتاب آیة شریفة بقره آصه 236«لا جُناحَ عَلَيْكُمْ إِنْ طَلَّقْتُمُ النِّساءَ ما لَمْ تَمَسُّوهُنَّ أَوْ تَفْرِضُوا لَهُنَّ فَريضَة»
 تقریب الاستدلال بها: الاتفاق علی ان المراد من المس فی الآیة هو الوطء
 اما السنة، روایات التی ادعی الجواهر ص 76 تواترها الدالة علی ثبوت المهر عند وطء الزوجة.
 منها: وسائل الشيعة، ج‌21، ص: 319باب 54 ح 4 «حَفْصِ بْنِ الْبَخْتَرِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ إِذَا الْتَقَى الْخِتَانَانِ وَجَبَ الْمَهْرُ وَ الْعِدَّةُ وَ الْغُسْلُ‌»
 منها: المصدر ص 220 ح 5«دَاوُدَ بْنِ سِرْحَانَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ إِذَا أَوْلَجَهُ فَقَدْ وَجَبَ الْغُسْلُ وَ الْجَلْدُ وَ الرَّجْمُ وَ وَجَبَ الْمَهْر»
 منها: المصدر ح 7 « عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع مَتَى يَجِبُ الْمَهْرُ فَقَالَ إِذَا دَخَلَ بِهَا»
 و روایات آخر و دلالتها علی الاول واضحة.
 و للثانی ایضا بروایات:
 منها: المصدر ص: 322 باب 55 ح 3 «زُرَارَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ إِذَا تَزَوَّجَ الرَّجُلُ الْمَرْأَةَ ثُمَّ خَلَا بِهَا فَأَغْلَقَ عَلَيْهَا بَاباً أَوْ أَرْخَى سِتْراً ثُمَّ طَلَّقَهَا فَقَدْ وَجَبَ الصَّدَاقُ وَ خَلَاؤُهُ بِهَا دُخُول‌»
 منها: المصدر ح 4« إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ جَعْفَرٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ عَلِيٍّ ع أَنَّهُ كَانَ يَقُولُ مَنْ أَجَافَ مِنَ الرِّجَالِ عَلَى أَهْلِهِ بَاباً أَوْ أَرْخَى سِتْراً فَقَدْ وَجَبَ عَلَيْهِ الصَّدَاق‌»

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo