< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد رضازاده

کتاب النکاح

92/10/24

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: نظر چهارم/ احکام اولاد/ شروط الحاق اولاد
برای الحاق ولد به زوج سه شرط مطرح شد که شرط اول که دخول بود گذشت.
اما شرط دوم:
شرایط فرمود: «ومضی ستة أشهر من حین الوطء».[1]
می فرمایند: از زمان مقاربت اگر شش ماه گذشت و بچه به دنیا آمد، بچه ملحق به زوج است اما اگر زودتر به دنیا بیاد ملحق به زوج نمی شود.
قواعد بنا بر آنچه که ایضاح[2] فرموده، نظیر شرایع، گذشت شش ماه از زمان مقاربت را شرط می داند.
دلیل این شرط:
جواهر دلیل را اینگونه ذکر می کند:
«لأنها أقل الحمل كتابا وسنة مستفیضة أو متواترة وإجماعا محكیا كذلك بل فی المسالك نسبة ذلك إلى علماء الاسلام، بل ومحصلا، فلا یلحق به إن وضعته حیا كاملا لأقل من ذلك».[3]
می فرمایند: هم آیات قرآن دال بر این شرط است هم روایات متعدد و هم اجماع. چون اقل حملی که امکان دارد بچه به دنیا بیاید در قرآن شش ماه ذکر شده است، همچنین روایات مستفیضه هم دال بر همین است و اجماع منقول مستفیضه و یا متواتره بر این وجود دارد. بلكه شهید در مسالك این شرط را به شیعه و سنی نسبت داده اند و بلكه این اجماع محصل است نه منقول.
بعد می فرمایند: اگر این زن فرزندی را زنده و كامل در كمتر از شش ماه متولد كرد، به زوج ملحق نمی شود.
اما دلیل از قرآن:
«وَوَصَّینَا الْإِنسَانَ بِوَالِدَیهِ إِحْسَانًا حَمَلَتْهُ أُمُّهُ كُرْهًا وَوَضَعَتْهُ كُرْهًا وَحَمْلُهُ وَفِصَالُهُ ثَلَاثُونَ شَهْرًا».[4]
از این آیه استفاده شده است كه شرط الحاق فرزند به زوج این است كه زودتر از شش ماه به دنیا نیاید.
كلام مفسرین درباره این آیه:
مرحوم طبرسی در كتاب جوامع الجامع در ذیل همین آیه می فرمایند:
«أی: ومدة حمله وفصاله ثلاثون شهرا... والمراد: بیان مدة الرضاع لا الفطام ولكن عبر عنه بالفصال لما كان الرضاع یلیه الفصال وینتهی به، وفیه فائدة وهی: الدلالة على الرضاع التام المنتهی بالفصال ووقته... و اربعون سنة، ذلك وقت انزال الوحی علی الانبیاء».[5]
می فرمایند: جمع زمانی كه زن این بچه را حامله است و باید او را شیر دهد، 30 ماه می شود.
بعد می فرمایند: مراد از «فصال» بیان مدت شیر دادن است، یعنی مدت حمل و شیردادن 30 ماه است و منظور از «فصال» از شیر گرفتن نیست، و به جای رضاع، به «فصال» تعبیر شده است چون آخر رضاع كامل، منتهی به «فصال» می شود و به خاطر همین تعبیر به «فصال» می شود.
بعد می فرمایند: در اینكه آیه شریفه به جای رضاع، «فصال» فرموده نكته ای وجود دارد و آن این است كه آیه دلالت می كند كه این سی ماه رضاع كامل است.
در ادامه می فرمایند: وقت انزال وحی در تمام انبیاء، بعد از چهل سالگی است.
فخر رازی در تفسیر كبیر در ذیل همین آیه می فرمایند:
«هَذَا مِنْ بَابِ حَذْفِ الْمُضَافِ، وَالتَّقْدِیرُ وَمُدَّةُ حَمْلِهِ وَفِصَالِهِ... وَالْفِصَالُ الْفِطَامُ وَهُوَ فَصْلُهُ عَنِ اللَّبَنِ،... دَلَّتِ الْآیةُ عَلَى أَنَّ أَقَلَّ مُدَّةِ الْحَمْلِ سِتَّةُ أَشْهُرٍ، لِأَنَّهُ لما كان مجموع مدة الحمل و الرضاع ثلاثون شَهْرًا، قَالَ: وَالْوالِداتُ یرْضِعْنَ أَوْلادَهُنَّ حَوْلَینِ كامِلَینِ فَإِذَا أَسْقَطْتَ الْحَوْلَینِ الْكَامِلَینِ وَهِی أَرْبَعَةٌ وَعِشْرُونَ شَهْرًا مِنَ الثَّلَاثِینَ، بَقِی أَقَلُّ مُدَّةِ الْحَمْلِ سِتَّةَ أَشْهُرٍ. قَالَ الْمُفَسِّرُونَ لَمْ یبْعَثْ نَبِی قَطُّ إِلَّا بَعْدَ أَرْبَعِینَ سَنَةً، وَأَقُولُ هَذَا مُشْكِلٌ بِعِیسَى عَلَیهِ السَّلَامُ».[6]
می فرمایند: این آیه از باب حذف مضاف است و تقدیر آن «مدة حمله و فصاله» است و فصال به زمانی گفته می شود كه بچه را از شیر می گیرند، از این آیه ما اكثر مدت رضاع را می فهمیم كه به حكم آیه شیریفه كه می فرمایند اولاد خود را اگر می خواهید كامل شیر دهید، باید دو سال كامل شیر دهید. و هم اقل حمل را می فهمیم كه اگر ما دو سال را از سی ماه كم كنیم، شش ماه باقی می ماند.
بعد می فرمایند: مفسرون گفته اند كه هیچ پیامبری مبعوث نشد مگر اینكه بعد از 40 سالگی به او وحی شد الا حضرت عیسی.
تقریر العربی
اما الشرط الثانی لالحاق الولد بالزوج الذی اشار الیه صاحب الشرایع بقوله: «ومضی ستة أشهر من حین الوطء».[7]
و مثل الشرایع القواعد علی ما فی الایضاح.[8]
و ادعی الجواهر علی شرطیته، الكتاب و السنة و الاجماع، نصه:
«لأنها أقل الحمل كتابا وسنة مستفیضة أو متواترة وإجماعا محكیا كذلك بل فی المسالك نسبة ذلك إلى علماء الاسلام، بل ومحصلا، فلا یلحق به إن وضعته حیا كاملا لأقل من ذلك».[9]
اما الكتاب، فهی آیة: «وَوَصَّینَا الْإِنسَانَ بِوَالِدَیهِ إِحْسَانًا حَمَلَتْهُ أُمُّهُ كُرْهًا وَوَضَعَتْهُ كُرْهًا وَحَمْلُهُ وَفِصَالُهُ ثَلَاثُونَ شَهْرًا».[10]
تفسیر جوامع الجامع: «أی: ومدة حمله وفصاله ثلاثون شهرا... والمراد: بیان مدة الرضاع لا الفطام ولكن عبر عنه بالفصال لما كان الرضاع یلیه الفصال وینتهی به، وفیه فائدة وهی: الدلالة على الرضاع التام المنتهی بالفصال ووقته... و اربعون سنة، ذلك وقت انزال الوحی علی الانبیاء».[11]
تفسیر الكبیر: «هَذَا مِنْ بَابِ حَذْفِ الْمُضَافِ، وَالتَّقْدِیرُ وَمُدَّةُ حَمْلِهِ وَفِصَالِهِ... وَالْفِصَالُ الْفِطَامُ وَهُوَ فَصْلُهُ عَنِ اللَّبَنِ،... دَلَّتِ الْآیةُ عَلَى أَنَّ أَقَلَّ مُدَّةِ الْحَمْلِ سِتَّةُ أَشْهُرٍ، لِأَنَّهُ لما كان مجموع مدة الحمل والرضاع ثلاثون شَهْرًا، قَالَ: وَالْوالِداتُ یرْضِعْنَ أَوْلادَهُنَّ حَوْلَینِ كامِلَینِ فَإِذَا أَسْقَطْتَ الْحَوْلَینِ الْكَامِلَینِ وَهِی أَرْبَعَةٌ وَعِشْرُونَ شَهْرًا مِنَ الثَّلَاثِینَ، بَقِی أَقَلُّ مُدَّةِ الْحَمْلِ سِتَّةَ أَشْهُرٍ. قَالَ الْمُفَسِّرُونَ لَمْ یبْعَثْ نَبِی قَطُّ إِلَّا بَعْدَ أَرْبَعِینَ سَنَةً، وَأَقُولُ هَذَا مُشْكِلٌ بِعِیسَى عَلَیهِ السَّلَامُ».[12]

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo