< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد رضازاده

کتاب النکاح

93/02/03

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: نظر چهارم/ احکام اولاد/ خلاصه مستحبات
خلاصه آنچه که در سنن روز هفتم بیان شد:
1-به غیر از اسم گذاری برای بچه، چهار چیز در روز هفتم مستحب است:
الف: تراشیدن سر بچه؛
ب: ختنه کردن او؛
ج: سوراخ کردن گوشها؛
د: عقیقه. 18/12/92
2-زمان تراشیدن سر، روز هفتم است و اگر بعد از آن هم شد، زمانش باقی است و گفتیم که اقرب و افضل این است که روز هفتم زمان تراشیدن سر است. همچنین معلوم شد که تراشیدن موهای سر بچه قبل از عقیقه است و معلوم شد که به وزن موها، نقره صدقه بدهد و یا طلا صدقه بدهد و گفتیم اقرب این است که نقره باشد و معلوم شد که قزع (مقداری از موها را نتراشند) موها مکروه است. 19 و 18/12/92
3-ختنه کردن که یکی از مستحبات روز هفتم بود، هم بر پسر اطلاق می شود و هم بر دختر؛ اما متعارف این است که عملی که روی پسر انجام می شود، ختنه گفته می شود و اگر روی دختر انجام شود، خفض گفته می شود. 20/12/92
4-گفتیم که خفض مثل ختنه، باعث راحتی و سلامتی این دختر خواهد شد، و این هم در لغت ذکر شده و هم در نصوص. و این خفض در حُسن صورت دختر هم موثر است و در زیادی لذت شوهر در موقع مقاربت هم تاثیر دارد. 23/1/93
5-گفتیم ختنه قبل بلوغ بر ولی بچه مستحب است، و بعد از بلوغ بر خود بچه واجب است که خودش را ختنه کند. اما خفض قبل و بعد بلوغ مستحب است و افضل این است که خفض بعد هفت سال باشد. 23/1/93
6-وجوب ختنه بعد از بلوغ، نفسی است و شرطیت ختنه برای طواف که در بعضی نصوص ذکر شده است، به این معنا است که صحت طواف متوقف بر ختنه است. 19/1/93
7-اصول الفقه فرمود که ما اصلا وجوب غیری نداریم و وجوب منحصر در وجوب مولوی نفسی است، در نتیجه واجب به نفسی و غیری تقسیم نمی شود و واجب مولوی همیشه نفسی است. 18/1/93
8-حد ختنه کردن، قطع کردن پوستی است که حشفه را پوشانده است، به گونه ای که تمام حشفه و یا بعض آن ظاهر شود بنابر اختلاف دو قول که اقرب قول اول است. 20/12/92
9-جواهر برای استحباب خفض، به اجماع محصل و منقول استدلال کرد و همچنین نصوص مستفیضه و یا متواتره استدلال کرد. 20/1/93
10-از بعضی فتاوا و روایات استفاده می شد که در سوراخ کردن گوش، فقط یهود و بعضی عامه مخالف هستند و در بین شیعه اجماع بر آن است و اجماع محصل و منقول وجود داشت. همچنین سیره مستمره در زمان صاحب جواهر سوراخ کردن گوش بوده است. 23/1/93
11-اما عقیقه: مراد به عقیقه در مبحث ما، ذبیحه ای است که برای متولد شدن بچه می کشند، و این چهارمین مستحب روز هفتم است. 24/1/93
12-نصوص در اینکه بین جنسیت مولود و گوسفند، مثل هم باشد، دو دسته بود، و گفتیم که افضل این است که مثل هم باشند. 24/1/93
13-در حکم عقیقه دو قول بود، به علم الهدی و بعضی از متاخری متاخرین وجوب نسبت داده شده است، ولی اکثر و ما گفتیم مستحب است. 25/1/93
14-مختار ما این شد که عقیقه با صدقه دادن ثمن آن، ساقط نمی دهد و حتما باید عقیقه شود. 26/1/93
15-در اینکه آیا در عقیقه شرایط قربانی معتبر است یا خیر، دو دسته روایات وجود دارد و گفتیم اقرب این است که رعایت شروط معتبر نیست. 30/1/93
16-آیا قابله از عقیقه استحقاق دارد یا خیر و اگر مستحق است چقدر مستحق است، چند دسته بود که دال بر یک سوم و یک چهار و پا و ران را مستحق است، و گفتیم که مقداری از عقیقه را مستحق است به شرط این که قابله اجنبی باشد و جزء عیالات این خانواده نباشد و گفتیم که بهتر این است که پا با ران به او داده شود است. 30/1/93
17-مختار ما این است که عقیقه کردن مستحب است و اگر قبل بلوغ پدرش او را عقیقه نکرده باشد، بعد بلوغ بر خود شخص مستحب است. 1/2/93
18-در این که با مرگ بچه عقیقه ساقط می شود یا نمی شود، دو قول بود که یک قول این بود اگر قبل از ظهر روز هفتم باشد، عقیقه ساقط می شود و الا ساقط نمی شود. 1/2/93
19-برای والدین و مخصوصا مادر او، خوردن گوشت عقیقه مکروه است و اگر قابله هم از عیالات بود، نخورد و جواهر فرمود امر در مستحبات سهل است. 1/2/93
20-در شکستن و عدم شکستن استخوان عقیقه، دو دسته روایات وجود دارد که جواهر گفت امر سهل است، اما نسبت به دفن استخوانهای عقیقه هیچ فتوا یا روایتی وجود ندارد. 2/2/93
21-از نصوص استفاده می شود که فرد بین تقسیم گوشت عقیقه و یا بین پختن و اطعام بین مردم مخیر است. 2/2/93
22-مستحب است موقع ذبح عقیقه، دعاهای ماثوره خوانده شود. 2/2/93

تقریر العربی
خلاصة ما ذکر فی السنن الاربع لیوم السابع ای الحلق والختان و ثقب الاذن والعقیقة:
1-سنن یوم سابق الولادة مضافا الی التسمیة اربع:
الف: حلق راس؛
ب: الختان؛
ج: ثقب الاذن؛
د: العقیقة. 18/12/92
2-زمان الحلق یوم السابق او اعم منه و ما بعده قولان: و الاقرب الاول و الحلق مقدم علی العقیقة و ما یتصدق بوزن شعره، هو فضة او الذهب و الاقرب هو الاول، و القزع و هو حلق جمیع الراس الا وسطه مکروهة. 18 و 19/12/92
3-اما الختان، یطلق علی الغلام وا لجاریة و لکن الشایع الاول و یطلق الثانی الخفض. 20/12/92
4-الخفض مثل الختان یوجب راحة الجاریة و سلامتها لغة و نصا و یوثر فی حُسن الجاریة و زیادة لذة زوجها. 23/1/93
5-الختان قبل البلوغ مستحب علی اولی و بعده واجب علی نفس الغلام و اما الخفض فهو مستحب قبل البلوغ و بعده و الافضل بعد سبع سنین. 23/1/93
6-وجوب الختان بعد البلوغ نفسی، وشرطیة الختان لصحة الطواف معناها توقف صحته علی الختان لا بمعنی وجبه الغیری. 19/1/93
7-اصول الفقه: «لا وجب غیری اصلا، و ینحصر الوجوب المولوی، بالنفسی فقط فلاموقع لتقسیم الواجب الی النفسیو الغیری». 18/1/93
8-حد الختان، هو قطع الجلدة الساتر للحشفة بحیث تظهر تمام الحشفة، او بعضها قولان و الاقوی هو الاول کما هو المتعارف. 20/12/92
9-استدل الجواهر علی استحباب الخفض بالاجماع بقسمیه و بالنصوص المستفیضة او المتواترة. 20/1/93
10-و اما الثقب الاذن، یستفاد من کلمات الاکابر، و بعض النصوص ان المخالف له هو الیهود و بعض العامة و اما عند الامامیة فلاخلاف فی استحبابه و الاجماع بقسمیه علیه مضافا الی السیرة المستمرة عصر صاحب الجواهر و النصوص المتعددة. 23/1/93
11-و اما العقیقة و المراد بها ههنا: الذبیحة التی تذبح للمولد و هی آخر سنن یوم السابع من الولادة و فی التسویة فیها و عدمها قولان. 24/1/93
12-النصوص الواردة من حیث التسویة بین الابن والبنت فی کونها ذکرا او انثی و عدمها طائفتان و الافضل هو الفرق و انها ذکر، للذکر وانثی للانثی. 24/1/93
13-حکم العقیقة هو الوجوب او الاستحباب، نسب الاول الی علم الهدی و بعض متاخری المتاخرین و المختار هو الاستحباب تبعا للاکثر. 25/1/93
14-و المختار تبعا للاصحاب و عملا بالنصوص، عدم سقوط استحباب العقیقة بالعجز عنها و التصدق بثمنها، فان الله یحب اطعام الطعام. 26/1/93
15-فی اعتبار شرائط الضحیة فیها، طائفتان من الروایات والاقرب هو عدمه. 30/1/93
16-وفی استحقاق القابلة قطعة من العقیقة و عدهم، و کذا مقدار القطعة: الثلث او الربع او الرجل مع الورک طوائف من النصوص، و الاقرب الاظهر استحقاقها لو کانت اجنبیة، و لم تکن من عائلة والد المولود، و اعطائها الرجل مع الورک. 30/1/93
17-و المختار استحباب عقیقة نفسه، بعد بلوغه، لو لم یعق عنه والده او غیر الوالد. 1/2/93
18-و فی سقوط استحباب العقیقة بموت المولود او عدمه قولان: عدمه؛ السقوط لو مات قبل زوال بوم السابع. 1/2/93
19-یکره للوالدین و عیالهما حتی القابلة لو کانت من العیال، اکل لحم العقیقة، سیما والدته للنص و الامر سهل لکون الحکم من السنن. 1/2/93
20-و اما کسر عظمها او عدمه دلت علی کن منهما روایة، جواهر: «والامر سهل اذ الحکم من السنن» و اما دفن عظامها لادلیل لها نصا و فتوا. 2/2/93
21-یستفاد من النصوص التنجیز بین طبخ لحم العقیقة و اطعام اهل الولایة و بین تفریق لحمها بین اهله. 2/2/93
22-یستحب الدعاء بالماثور من المعصوم علیه السلام عند ذبح العقیقة. 2/2/93

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo