< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد رضازاده

کتاب النکاح

94/02/07

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: نفقه/ احکام اولاد/ نظر چهارم/ نفقه اقارب/ نفقه پدر بزرگ و مادر بزرگ و اولاد اولاد
مبحث اول نفقه اقارب بیان شد.
مبحث دوم: نفقه آباء پدر و مادر و امهاتهم و اولاد اولاد
اما نسبت به آباء پدر و مادر و امهاتهم، شرایع تردد فرمود و از این فهمیده می شود که نسبت به نفقه این افراد دو احتمال یا دو قول است. و جواهر هم برای عدم نفقه و هم برای وجوب نفقه استدلال فرموده است، برای عدم نفقه فرمودند که مقتضای اصل این است که نفقه ای واجب نیست مگر دلیل داشته باشیم و دلیل هم شامل پدر و مادر والدین نمی شود.
اما دلیل برای وجوب نفقه، جواهر با دو بیان استدلال می کند:
اول: ما قطع یا ظن داریم که والدین بر آباء ابوین صادق است و اجماع بر آن است.
دوم: دو دسته از روایات دال بر این است، یک دسته روایات باب زکات است که می گوید زکات بر بعضی حرام است مثل پدر و مادر، جد و جده و فرزند، از این فهمیده می شود که نفقه اینها بر فرزند واجب است و الا دلیلی بر حرمت زکات بر آنها نبود.
دسته دوم روایاتی است که از آنها حصر استفاده می شود و می گوید زگات فقط بر اين افراد حرام است.
از روایاتی که در باب زکات بود، یک روایت این است: «عَنْ زَيْدٍ الشَّحَّامِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: فِي الزَّكَاةِ يُعْطَى‌ مِنْهَا الْأَخُ‌ وَ الْأُخْتُ‌ وَ الْعَمُ‌ وَ الْعَمَّةُ وَ الْخَالُ وَ الْخَالَةُ وَ لَا يُعْطَى الْجَدُّ وَ لَا الْجَدَّةُ».[1]
راوی می گوید: زکات به خاله، عمو و... داده می شود ما به جد و جده داده نمی شود.
دلیل عدم تعلق زکات به جد و جده این است که نفقه ایشان بر نوه واجب است و مستحق زکات نیستند.
و روایتی که از حصر آن استفاده می شود: «عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ الْحَجَّاجِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: خَمْسَةٌ لَا يُعْطَوْنَ مِنَ الزَّكَاةِ شَيْئاً الْأَبُ وَ الْأُمُ‌وَ الْوَلَدُ وَ الْمَمْلُوكُ وَ الْمَرْأَةُ وَ ذَلِكَ أَنَّهُمْ عِيَالُهُ لَازِمُونَ لَهُ».[2]
راوی می گوید: امام صادق علیه السلام می فرمایند: پنج گروه هستند که زکاتی به آنها پرداخته نمی شود، پدر و مادر و فرزند و مملوک و همسر. چون این عیال انسان هستند و نفقه بر آنها واجب است.
در این روایت به قرینه روایت قبل، پدر و مادر، شامل جد و جده هم می شود.
اما نفقه اولاد اولاد:
جواهر می فرماید: «وكذا الكلام في أولاد الأولاد ولو البنات منهم وإن نزلوا الذي لم يتردد فيهم المصنف، بل يدل على الانفاق عليهم مضافا إلى ما سمعت قوله تعالى «وَ لا تَقْتُلُوا أَوْلادَكُمْ خَشْيَةَ إِمْلاقٍ نَحْنُ نَرْزُقُهُمْ وَ إِيَّاكُم‌»[3]».[4]
می فرمایند: اين آيه مي گويد به خاطر ترس از هزينه زندگي، بچه هاي خود را نكشيد. روزي شما و بچه هايتان دست ما است.
پس معلوم مي شود كه نفقه اولاد را بر خودشان واجب مي دانستند كه بخاطر ترس آنها را مي كشتند.
نكته: استدلال به اين آيه متوقف بر اين است كه «اولاد» در آيه شامل نوه انسان هم بشود و الا استدلال به اين آيه براي وجوب نفقه اولاد اولاد صحيح نمي باشد.
اما از گذشته معلوم مي شود كه اولاد، شامل اولاد اولاد هم مي شود و اجماع بر اين است. در نتيجه نفقه ايشان هم بر انسان واجب است.
نتيجه اينكه همانطور كه نفقه جد و جده بر انسان واجب است، نفقه نوه ها هم بر انسان اگر فقير بودند واجب است.
وجوب نفقه نوه هم مختار علامه در قواعد و هم مختار ايضاح[5] است و ايشان براي وجوب نفقه نوه به همين آيه استدلال مي كند.
تحرير الوسيله هم نسبت به نفقه پدر و مادر ابوين و اولاد اولاد مي فرمايند: «مسألة 1 - يجب على التفصيل الآتي الانفاق على الأبوين وآبائهما وأمهاتهما وإن علوا، وعلى الأولاد وأولادهم وإن نزلوا، ذكروا وإناثا صغيرا أو كبيرا مسلما أو كافرا، ولا يجب على غير العمودين من الأقارب وإن استحب خصوصا الوارث منه».[6]
مي فرمايند: نفقه پدر و مادر و جد و جده به بالا واجب است. نفقه فرزندان و اولاد فرزندان به پايين واجب است، دختر باشد يا پسر، كوچك باشند يا بزرگ، مسلمان باشند يا غير مسلمان. و نفقه غير اينها واجب نيست اما مستحب است.

التقرير العربي
و لوجوب تارة بالقطع او الظن بارادة آباءالابوین ایضا من الوالدین بل حکم الاجماع علیها.
و اخری بما فی مبحث الزکوة من النصوص الدالة علی حرمة الزکوة علی الجد و الجدة ایضا و من البداهة و اجماعا حرمت الزکوة علی واجبی النفقة فلیست حرمتها علی الجد و الجدة الا لوجوب نفقتها علیه.
من النصوص فی باب الزکاة ما: «عَنْ زَيْدٍ الشَّحَّامِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: فِي الزَّكَاةِ يُعْطَى‌ مِنْهَا الْأَخُ‌ وَ الْأُخْتُ‌ وَ الْعَمُ‌ وَ الْعَمَّةُ وَ الْخَالُ وَ الْخَالَةُ وَ لَا يُعْطَى الْجَدُّ وَ لَا الْجَدَّةُ».[7]
و ما «عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ الْحَجَّاجِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: خَمْسَةٌ لَا يُعْطَوْنَ مِنَ الزَّكَاةِ شَيْئاً الْأَبُ وَ الْأُمُ‌وَ الْوَلَدُ وَ الْمَمْلُوكُ وَ الْمَرْأَةُ وَ ذَلِكَ أَنَّهُمْ عِيَالُهُ لَازِمُونَ لَهُ».[8]
و هذه الرواية بقرينية ما قبلها فلابد من ارادة الجد وا لجدة من الاب و الام و لذا تقدم ادعاء الاجماع و القطع مع ارادة آباء الوالدين من الوالدين.
و الحاصل ان الاقوي هو وجوب الانفاق علي آباء الابوين و امهاتهم.
و اما اولاد الاولاد الذي كان البحث عنهم داخلا في لمبحث الثاني مثل آباءالوالدين و امهاتهم.
جواهر: «وكذا الكلام في أولاد الأولاد ولو البنات منهم وإن نزلوا الذي لم يتردد فيهم المصنف، بل يدل على الانفاق عليهم مضافا إلى ما سمعت قوله تعالى «وَ لا تَقْتُلُوا أَوْلادَكُمْ خَشْيَةَ إِمْلاقٍ نَحْنُ نَرْزُقُهُمْ وَ إِيَّاكُم‌»[9]».[10]
اقول تقدم في السابق الاستدلال بهذه الآية و من البداهة ان الاستدلال بها في المقام متوقف علي شمول الاولاد او لا و الاولاد ايضا و الحاصل ان الاولاد الاولاد مثل آباء الابوين و امهاتهم مشمول لوجوب الانفاق عليهم علي المختار.
و وجوب علي اولاد الاولاد مختار القواعد و الايضاح[11] و استدل الایضاح علی الوجوب بهذه الآیة: «فلولا وجوب النفقة لما قتله خشیة الاطلاق من النفقة».
و التحریر ایضا نصه: «مسألة 1 - يجب على التفصيل الآتي الانفاق على الأبوين وآبائهما وأمهاتهما وإن علوا، وعلى الأولاد وأولادهم وإن نزلوا، ذكروا وإناثا صغيرا أو كبيرا مسلما أو كافرا، ولا يجب على غير العمودين من الأقارب وإن استحب خصوصا الوارث منه».[12]


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo