< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد رضازاده

کتاب النکاح

94/02/21

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: نفقه/ احکام اولاد/ نظر چهارم/ نفقه اقارب/ مقدار نفقه
بحث در این بود که اعفاف واجب النفقه واجب است یا خیر، به اینجا رسیدیم که شرایع و قواعد فرمودند واجب نیست. چون در نفقه داخل نیست و اصل هم عدم دخول است.

ان قلت: این حرف نسبت به اولاد صحیح است اما نسبت به پدر درست نیست. همانطور که جواهر گفته که اعفاف در مورد پدر مورد اشکال است. چون نسبت به پدر به غیر مطلقات وجوب نفقه، دلیل خاص داریم که شامل پسر نمی باشد و آن دلیل این آیه می باشد: «وَ وَصَّيْنَا الْإِنْسانَ بِوالِدَيْه‌... وَ إِنْ جاهَداكَ عَلى‌ أَنْ تُشْرِكَ بي‌ ما لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ فَلا تُطِعْهُما وَ صاحِبْهُما فِي الدُّنْيا مَعْرُوفا...».[1]
خداوند متعال می فرمایند، با والدین به معروف برخورد کن و اعفاف هم یکی از معروف ها است و به حکم آیه باید بگوئیم واجب است.
و لذا در مسالک از بعضی از اصحاب، موافقا با بعضی از عامه نقل شده است که اعفاف پدر واجب است، اما اعفاف پسر واجب نیست.
قلت: مقصود از مصاحبت به معروف در آیه، همانطور که جواهر[2] فرموده است، برخورد خوب است و شامل اعفاف نمی شود و اگر شک در آن بود، اصالت البرائه جاری است.
البته احتیاط این است که اگر والدین و اولاد، نیاز به ازدواج داشتند، این کار را برای آنها انجام دهد.
تحریر هم می فرماید: «مسألة 9 - لا يجب إعفاف من وجبت نفقته ولدا كان أو والدا بتزويج أو إعطاء مهر له وإن كان أحوط مع حاجته إلى النكاح وعدم قدرته عليه وعلى بذلك الصداق خصوصا في الأب».[3]
می فرمایند: اعفاف واجب النفقه واجب نیست چه پدر باشد و چه پسر باشد، اما احتیاط این است که نکاح انجام دهد و یا صداق را به پدر بدهند.
مقام دوم: نفقه زوجه و اقارب واجب النفقه
کلام در این است که اگر پدر انسان زن داشت و فرزند داشت، آیا نفقه اینها بر انسان واجب است یا خیر، در دو مبحث بحث می شود:
مبحث اول: نفقه اقارب و اولاد واجب النفقه
شرایع، قواعد و جواهر می فرمایند نفقه پدر واجب است اما نفقه فرزندان پدر، بر انسان واجب نیست و اینها برادران فرد هستند که قبلا بیان شد نفقه حواشی واجب نیستند.
اما نفقه اولاد پسر بر انسان واجب است. چون نوه ها هم حقیقتا اولاد هستند و یا در خصوص مبحث انفاق، اولاد انسان هستند.

التقرير العربي
ان قلت: سلمنا ما ذکر فی الولد و لکنه لم یتم فی الوالد کما اشار الیه فی الجواهر حیث قال «و ان الخلاف یکون بالنسبة الی الاب» و ذلک لما تقدم من دلیل خاص بالنسبة الی الوالد و هو آیة 15 من سورة لقمان المتقدمة 13/2/94 اعنی قوله تعالی: «وَ وَصَّيْنَا الْإِنْسانَ بِوالِدَيْه‌... وَ إِنْ جاهَداكَ عَلى‌ أَنْ تُشْرِكَ بي‌ ما لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ فَلا تُطِعْهُما وَ صاحِبْهُما فِي الدُّنْيا مَعْرُوفا...».[4] اذ اعفاف الوالد یکون من المصاحبة بالمعروف و لذا حکی فی المسالک عن بعض الاصحاب وفاقا لبعض العامة لزوم اعفاف الاب دون الولد.
قلت: المقصود من المصاحبة بالمعروف المامور به فی الآیة هو المتعارف من المعروف کما اشار الیه الجواهر[5] لا الاعفاف و علی تقدیر الشک الاصل البرائة من وجوب الاعفاف فلا فرق بین الوالد و الولد من جهة عدم وجوب الاعفاف نعم لایبعد الاحتیاط فی اعفافهما سیما الوالد عند الحاجة الی الاعفاف کما صرح به:
التحریر: «مسألة 9 - لا يجب إعفاف من وجبت نفقته ولدا كان أو والدا بتزويج أو إعطاء مهر له وإن كان أحوط مع حاجته إلى النكاح وعدم قدرته عليه وعلى بذلك الصداق خصوصا في الأب».[6]
و اما المقام الثانی (نفقة زوجة واجب النفقة و اقارب):
و الکلام فیه تارة فی اقاربه و اولاده و اخری فی خصوص زوجته:
اما الاقارب و الاولاد: صرحی الشرایع و القواعد فی عبارتهما المتقدمة و الجواهر هو عدم وجوب اولاد الاب لانهم اخوة المنفق و من حواشی النسب، و تقدم عدم وجوب نفقة الحواشی و وجوب نفقة اولاد الابن لکونهم اولاد حقیقة او فی خصوص الانفاق.
و اما الزوجة و المستفاد من الجواهر[7] ان الاقوال فی نفقتها ثلاثة:
1. ما اختاره صاحب المسالک و هو انها تابعة للاعفاف فان وجب اعفاف الاب وجبت نفقتها و الا استحبت.
2. ما نسب الی الشیخ فی المبسوط و هو وجوبها و ان لم یجب اعفافه لانها من جملة مونة الاب و ضرورته مثل نفقة خادم الذی یحتاج الاب الیه.
3. ما اختاره صاحب الجواهر، نصه: «والتحقيق حينئذ عدم وجوبها عليه، ضرورة اختصاص الأدلة في وجوب نفقته لا أداء ما عليه من كفارة أو قضاء دين أو أرش جناية أو حق زوجة أو نحوه مما يمكن ان یکون دنیا علیه للمیسرة».[8]

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo