< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد رضازاده

کتاب النکاح

94/03/02

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: نفقه/ احکام اولاد/ نظر چهارم/ نفقه/ لواحق/ مراتب منفق
بحث در این بود که منفِقین مراتب مختلفی دارند و نفقه بر اقرب فالاقرب واجب است و بعد رسیدیم به اینجا که اگر چند نفر در یک مرتبه باشند، نفقه به طور اشتراک بر همه واجب است.
جواهر نسبت به این موضوع می فرمایند: « ومع التساوي يشتركون بالسویةفي الانفاق وإن اختلفوا في الذكورة والأنوثة، للاجماع بحسب الظاهر، أو لدعوى انسياق ذلك من خطاب النفقة مع فرض تعدد عنوان أفراد المنفق أو لغير ذلك».[1]
می فرمایند: اگر در یک درجه بودند، در نفقه مشترک هستند چه مرد باشند و چه زن و دلیل آن اجماع است و همچنین دلیل دیگر این است که از دلیل وجوب نفقه، متبادر این است که در فرض تعدد افراد، بر همه به صورت مساوی واجب است.
جواهر برای روشن شدن مطلب چند مثال می زند و می فرماید: «فقد تلخص من جميع ذلك أنه لو كان له أب وجد فالنفقة على أبيه... دون جده، ولو كان له أم وجدة من قبل الأب أو الأم فالنفقة على الأم... دون الجدة، ولو كان له أم وجد لأب فالنفقة عليه، دون الأم، لما عرفت من أن الأبوة هي الأصل. ولو كان له أولاد موسرون تشاركوا في الانفاق وقدر النفقة إن كانوا ذكروا أو إناثا، لاشتراك العلة من غير رجحان، ولو كانوا ذكورا وإناثا ففي القواعد وكشف اللثام احتمل التشريك، للتساوي في الولادة... الولد الشامل للذكر والأنثى... ولو كان له بنت وابن ابن فالنفقة على البنت التي هي أقرب، لكونه والدها... ولو كان له أب وولد ولد فالنفقة على الأب، ولو كان له جد وولد ولد له اشتركا فيهما... والله العالم».[2]
می فرمایند: اگر کسی نفقه اش بر دیگری واجب است و هم پدر و هم جدش وجود دارند، نفقه اش بر پدرش واجب است. چون اقرب از جد است. اگر کسی نفقه اش بر دیگری واجب است و هم مادرش وجود دارد و هم مادربزرگش، نفقه بر مادرش واجب است. چون مادر اقرب از مادربزرگ است. اگر کسی نفقه اش بر دیگری واجب است و جد و مادر هم دارد، نفقه بر جد واجب است و دلیل آن این است که قبلا بیان شد که طرف پدر و آباء مقدم بر مادر است و اصل با آباء است. اگر فردی چندین فرزند ثروتمند دارد، اگر همه پسر یا همه دختر باشند، باید به طور مساوی نفقه را بدهند. چون این فرزندان در علت اینکه نفقه بر آنها واجب شده (دختر پدر بودن موجب نفقه شده یا پسر پدر بودن موجب نفقه شده) و همه به طور مساوی باید نفقه را بدهند، اما اگر همه فرزند پسر و هم فرزند دختر وجود داشت، در قواعد و کشف اللثام احتمال اشتراک و تساوی در دادن نفقه داده اند. چون همه فرزند هستند و علت وجوب نفقه هم فرزند بودن آنها است و ولد هم شامل پسر و هم دختر می شود و بر همه واجب است. اگر فردی دختر و نوه پسری داشت، نفقه بر دختر واجب است. چون دختر اقرب به پدر است تا نوه. اگر فردی پدر داشت و نوه هم داشت نفقه بر پدر واجب است و اگر کسی جد داشت و نوه هم داشت، این دو در نفقه شریک هستند و هر دو در یک رتبه هستند و خداوند عالم است.
تحریر هم مثل همین عبارت شرایع و قواعد است و تعبیری دارد که در شرایع و قواعد نیست: «مسئلة 12: لوجوب الانفاق ترتيب من جهة المنفق ومن جهة المنفق عليه أما من الجهة الأولى... و اذا اجتمت الاصول و الفروع یراعی الاقرب فالاقرب و مع التساوی یتشارکون».[3]
می فرمایند: برای ترتیب وجوب نفقه، از دو جهت بحث است، از جهت منفق و از جهت منفق علیه. اما از جهت منفق...اگر اصول و فروع با هم جمع شده بودند، اقرب فالاقرب رعایت می شود و با تساوی، با هم شریک هستند.
ایشان از آباء و امهات به اصول تعبیر می کنند و از اولاد به فروع تعبیر کرده اند.
مختار ما جهت اولی این است که فرقی بین زن و مرد در وجوب انفاق نیست و همچنین فرقی بین اصول و فروع نیست و در صورتی که در درجه تساوی داشتند، با هم شریک هستند و با تفاوت، اقرب فالاقرب رعایت می شود.

التقرير العربي
جواهر: « ومع التساوي يشتركون بالسویةفي الانفاق وإن اختلفوا في الذكورة والأنوثة، للاجماع بحسب الظاهر، أو لدعوى انسياق ذلك من خطاب النفقة مع فرض تعدد عنوان أفراد المنفق أو لغير ذلك».[4]
ثم صرح الجواهر توضیا للتساوی و عدمه: «فقد تلخص من جميع ذلك أنه لو كان له أب وجد فالنفقة على أبيه... دون جده، ولو كان له أم وجدة من قبل الأب أو الأم فالنفقة على الأم... دون الجدة، ولو كان له أم وجد لأب فالنفقة عليه، دون الأم، لما عرفت من أن الأبوة هي الأصل. ولو كان له أولاد موسرون تشاركوا في الانفاق وقدر النفقة إن كانوا ذكروا أو إناثا، لاشتراك العلة من غير رجحان، ولو كانوا ذكورا وإناثا ففي القواعد وكشف اللثام احتمل التشريك، للتساوي في الولادة... الولد الشامل للذكر والأنثى... ولو كان له بنت وابن ابن فالنفقة على البنت التي هي أقرب، لكونه والدها... ولو كان له أب وولد ولد فالنفقة على الأب، ولو كان له جد وولد ولد له اشتركا فيهما... والله العالم».[5]
و مثلهما ایضا تحریر: «مسئلة 12: لوجوب الانفاق ترتيب من جهة المنفق ومن جهة المنفق عليه أما من الجهة الأولى...».[6]
و قد عبر عن الآباء و الامهات بالاصول و عن الاولاد بالفروع و عند اجتماعهما حکم بالاشتراک مع التساوی.
نصه: «و اذا اجتمت الاصول و الفروع یراعی الاقرب فالاقرب و مع التساوی یتشارکون».
و المختار فی الجهة الاولی عدم الفرق بین الذکر و الانثی فی وجوب الانفاق و لا بین الاصول و الفروع و الاشتراک مع التساوی فی الدرجة و رعایة الاقرب فالاقرب مع التفاوت.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo