< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد رضازاده

مکاسب محرمه

94/06/22

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: كسب هاي حرام/ مكاسب محرمه

جلسه قبل در مقدمه چهارم بيان شد كه دليل ذكر غيبت، دروغ و... تبعيت از بزرگان است و حال وجه بحث علماء چيست كه نياز به تحقيق دارد.

بيان شد بحث ما بر طبق شرايع است.

شرايع مي فرمايد: «فالمحرم منه أنواع[1]

الأول الأعيان النجسة: كالخمرة و الأنبذة و الفقاع و كل مائع نجس عدا الأدهان ل‌ فائدة الاستصباح بها تحت السماء و الميتة و الدم و أرواث و أبوال ما لا يؤكل لحمه و ربما قيل بتحريم الأبوال كلها إلا بول الإبل خاصة و الأول أشبه و الخنزير و جميع أجزائه و جلد الكلب و ما يكون منه».[2]

مي فرمايند: مكاسب محرمه چند نوع است. نوع اول: عین نجس است. مثل شراب، مثل نبیذ (شراب خرما)، نبیذ فقاع و هر مایعی که نجس باشد به غیر از روغنی که نجس است. چون از روغن نجس در جایی که سقف نداشته باشد، می توان از نور آن استفاده کرد و مثل خون و میته و بول و غائط حیوانات حرام گوشت و بعضی گفته اند بول همه حیوانات حرام است الا بول شتر و قول اول که خصوص بول حیوانات حرام گوشت حرام است، اشبه به قواعد است و همچنین خرید و فروش خوک و همه اعضاء آن و همچنین پوست سگ و اجزاء آن حرام است.

تذكر: بعضي مي گويند مكاسب محرمه چند نوع است و بعضي مي گويند چند قسم است و شيخ انصاري مي گويند چند نوع است.

قواعد بنابر آنچه که جامع المقاصد ذکر کرده است، مثل شرایع است و می فرماید: «و محظور، و هو: ما اشتمل على وجه قبح، و هو أقسام:الأول...».[3]

می فرمایند: یک قسم از مکاسب کسب های حرام است و آن چیزی است که در آن یک وجه قبح وجود داشته باشد و چند قسم است.

مرحوم شیخ انصاری هم در کتاب مکاسب[4] همین پنج نوع را بیان می کنند و اولین نوع اعیان نجسه است.

پس همه نوع اول مکاسب محرمه را عین نجس می دانند.

جواهر[5] به تبع قواعد می فرمایند نجاست دو قسم است. نجاست ذاتیه مثل خمر و... و نجاست عرضیه مثل مایعات نجس که قابل تطهیر نمی باشند.

و محل بحث ما در مقام، نجاستی است که بدون استحاله قابل تطهیر نباشد.

تذکر: نجاست بر دو نوع است، قابل استحاله نیست و قابل استحاله است مثل سگ.

و نجاستی که بدون استحاله قابل تطهیر است، از محل بحث ما خارج است. مثل عبدی که کافر است و فروش آن جایز است و با اسلام پاک می شود و مثل عصیر عنبی که نجس است و با جوشاندن و بدون استحاله پاک می شود. و جواهر گفته در این قسم خرید و فروش جایز است و می فرماید: «والرق الكافر فإنه لا خلاف ولا اشكال في جواز التكسب به».[6]

می فرمایند: عبد کافر بدون خلاف و اشکال، تکسب آنها جایز است.

به بیان دیگر وجه حرمت در این پنج نوع مختلف است همانطور که تفصیلا خواهد آمد و ما به طور اجمال اینجا ذکر می کنیم که جهت حرمت در این پنج نوع فرق دارند:

وجه حرمت نوع اول: نجاست عین. مثل خون.

وجه حرمت نوع دوم: حرمت بخاطر غایت و استفاده از آن است. مثل آلت قمار و بت.

وجه حرمت نوع سوم: عدم فائده در جنس است مثل موش و خفاش.

وجه حرمت نوع چهارم: بخاطر حرمت فی نفسه است. مثل ساختن مجسمه صاحب روح. در حالی که نگه داشتن مجسمه حرام نیست و ساختن مجسمه حرام است.

وجه حرمت نوع پنجم: کسب بخاطر وجوب عینی مثل نماز و یا وجوب کفائی مثل تجهیز میت، حرام است.

تذکر: نجاست در نوع اول به طور مطلق نیست بلکه در جایی است که قابلیت تطهیر ندارد مگر با استحاله.

 

التقرير العربي

فنقول: زاد في الشرايع: «فالمحرم منه أنواع[7]

الأول الأعيان النجسة: كالخمرة و الأنبذة و الفقاع و كل مائع نجس عدا الأدهان ل‌ فائدة الاستصباح بها تحت السماء و الميتة و الدم و أرواث و أبوال ما لا يؤكل لحمه و ربما قيل بتحريم الأبوال كلها إلا بول الإبل خاصة و الأول أشبه و الخنزير و جميع أجزائه و جلد الكلب و ما يكون منه».[8]

و مثله تقریبا قواعد علی مافی جامع المقاصد: «و محظور، و هو: ما اشتمل على وجه قبح، و هو أقسام:الأول...».[9]

و مكاسب الشيخ[10] ايضا.

و الاول من الخمسة في الكتب المذكورة هو اعيان النجسة.

و صريح الجواهر[11] تبعا للقواعد: كانت النجاسة ذاتية كالخمر و امثاله او عرضية كالمايعات النجسة التي لا تقبل التطهير.

و ايضا محل البحث في المقام و عنوانه هو نجاسات التي لا تقبل التطهير بغير الاستحالة و اما القابل للتطهير بغير الاستحالة مثل رق الكفار حيث انه يطهر بالاسلام او العصير العنبي حيث انه يقبل التطهير بالنقص فهو خارج عن محل البحث و لذا لم يشير الي استثنائه صاحب الشرايع و صرح الجواهر بجواز التكسب به و ادعي عدم الخلاف و الاشكال في جوازه بقوله: «والرق الكافر فإنه لا خلاف ولا اشكال في جواز التكسب به».[12]

و بعبارة اخري وجه الحرمة في الخمسة و ان كان مختلفا لانه كما سياتي تفصيلا.

في الفرع الاول عبارة عن نجاسته.

و في الثاني فاتيه و ما هوا لمقصود منه مثل آلات اللهو و القمار و الصنم.

و في الثالث عدم الانتفاع به و كونه عبثا و سفها كالفارة و الخفاش.

و في الرابع حرمته في نفسه كعمل صور المجسمة لذوات الارواح.

و في الخامس وجوبه علي المكلف عينا كالصلوة او كفائيا كتفصيل الموتي.

و لكن النجاسة في الفرع الاول ليس مطلقها بل ما لا تقبل التطهير الا بالاستحالة.


[1] سیاتی ان الانواع او الاقسام خمسة و قد عبر القواعد عن الخمسة بالاقسام و الشرایع و مکاسب الشیخ بالانواع.
[5] جواهر الكلام، محمد حسن جواهري، ج23، صص16 و 24.
[7] سیاتی ان الانواع او الاقسام خمسة و قد عبر القواعد عن الخمسة بالاقسام و الشرایع و مکاسب الشیخ بالانواع.
[11] جواهر الكلام، محمد حسن جواهري، ج23، صص16 و 24.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo