< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد رضازاده

مکاسب محرمه

94/07/01

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: میته/ ذکر مصادیق/ كسب هاي حرام/ مكاسب محرمه

بحث در نوع اول مکاسب محرمه بود که چند مصداق در این نوع اول بیان شد و گذشت.

یکی دیگر از مصادیق میته می باشد.

صاحب جواهر[1] میته را مقید به میته ای که دارای نفس سائله باشد، می کند و می فرمایند: میته ای که دارای روح و سائله باشد نجس است چه نجس العین باشد چه حلال گوشت باشد و چه حرام گوشت باشد.

مرحوم شیخ در مکاسب هم مثل جواهر میته را مقید کرده است و می فرماید: «[المسألة] الخامسة تحرم المعاوضة على الميتة و أجزائها التي تحلّها الحياة من ذي النفس السائلة على المعروف من مذهب الأصحاب. و في التذكرة كما عن المنتهي و التنقيح-: الإجماع عليه... الثاني: أنّ الميتة من غير ذي النفس السائلة يجوز المعاوضة عليها إذا كانت ممّا ينتفع بها أو ببعض أجزائها كدهن السمك الميتة للإسراج و التدهين لوجود المقتضي و عدم المانع؛ لأنّ أدلّة عدم الانتفاع بالميتة مختصّة بالنجسة... و الظاهر انه مما لا خلاف فیه».[2]

می فرمایند: اگر میته از حیواناتی باشد که نفس سائله دارد، خرید و فروش میته و اجزاء آن جایز نمی باشد. اما اگر نفس سائله نداشته باشد، میته آن نجس نمی باشد و اگر دارای منفعتی داشته باشد، استفاده و خرید و فروش آن جایز است و ادله ممنوعیت استفاده از میته شامل میته غیر ذی النفس السائله نمی شود. بخاطر اجماع، عدم خلاف و روایات مختلف.

پس جواهر و شیخ انصاری میته ای که در نوع اول بود، مقید به ذی النفس السائله کرده اند.

ان قلت: چرا شرایع، قواعد، جامع المقاصد و... میته را به ذی النفس السائله مقید نکرده اند؟

قلت: جواهر در جواب ان قلت می فرمایند: «و لعل المصنف و غيره استغنى عن التقييد بذكره الميتة في ضمن أمثلة للأعيان النجسة».[3]

می فرمایند: شاید این بزرگواران نیازی به این قید نمی دیده اند. چون میته را در ردیف اعیان نجس بیان کرده اند و این قرینه است که مراد میته نجس است و میته نجس میته ای است که ذی النفس السائله باشد. پس شامل ماهی و امثال آن نمی شود.

مثالهایی برای نوع اول ذکر شد مثل خمر و انبذه و فقاع و... و نجاست آنها واضح است.

حاصل مطلب: مراد به میته، میته ای است که دارای نفس سائله باشد و همچنین شامل اجزائی که روح در آن دمیده باشد می شود و اما حیوانی که نفس سائله ندارد یا اجزائی که روح ندارد، تحت این مساله نمی باشد.

 

التقرير العربي

و من المصادیق للفرع الاول الذی تقدم فی عبارة الشرایع ایضا «...و المیتة...».

المیتة:

و قیدها صاحب الجواهر: «بذی النفس السائلة کانت نجس العین او طاهرها مشروطا بما تحله الحیاة من الاجزاء».[4] فلا باس بميتة غير ذي النفس السائلة و لا باجزائها التي لا تحلها الحيوة.

و مثل الجواهر في تقييدها، مكاسب الشيخ، نصه: «[المسألة] الخامسة تحرم المعاوضة على الميتة و أجزائها التي تحلّها الحياة من ذي النفس السائلة على المعروف من مذهب الأصحاب. و في التذكرة كما عن المنتهي و التنقيح-: الإجماع عليه... الثاني: أنّ الميتة من غير ذي النفس السائلة يجوز المعاوضة عليها إذا كانت ممّا ينتفع بها أو ببعض أجزائها كدهن السمك الميتة للإسراج و التدهين لوجود المقتضي و عدم المانع؛ لأنّ أدلّة عدم الانتفاع بالميتة مختصّة بالنجسة... و الظاهر انه مما لا خلاف فیه».[5]

ان قلت: فلم لم تقيدها صاحب الشرايع و القواعد و جامع المقاصد و...

قلت: جواب السئوال مضبوط في الجواهر، حيث قال: «و لعل المصنف و غيره استغنى عن التقييد بذكره الميتة في ضمن أمثلة للأعيان النجسة».[6]

اقول: تقدم ان الامثلة المذکورة: الخمر، و الانبذة و الفقاع و... و من المواضح نجاستها.

و الحاصل ان المراد من المیتة المذکورة هی المیتة من ذی النفس السائلة مطلقا و اجزائها التی تحلها الحیوة لما ذکر من عدم الخلاف و الاجماع و لاختصاص ادلة الواردة فی المیتة بذی النفس السائلة.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo