درس خارج فقه استاد رضازاده
مکاسب محرمه
94/08/23
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: نوع سوم/ كسب هاي حرام/ مكاسب محرمه
بحث در کسبهای حرام بود که رسیدیم به نوع سوم
نوع سوم: چيزهايي كه نفعي از آنها برده نمي شود.
شرايع مي فرمايد: الثالث ما لا ينتفع به. كالمسوخ برية كانت كالقرد و الدب و في الفيل تردد و الأشبه جواز بيعه للانتفاع بعظمه أو بحرية كالجري و الضفادع و السلاحف و الطافي. و السباع كلها إلا الهر. و الجوارح طائرة كانت كالبازي أو ماشية كالفهد. و قيل يجوز بيع السباع كلها تبعا للانتفاع بجلدها أو ريشها و هو الأشبه».[1]
مي فرمايند: نوع سوم از كسب حرام، كسبي است كه مبيع بدون استفاده باشد و منفعتي در آن نباشد و معامله باطل است چون سفهي و بي فايده است. ايشان براي معامله بي فايده دو نوع بيان مي كند:
1. حيواناتي كه مسخ شده اند چه در خشكي باشند مثل مثل ميمون و... و در فيل با اينكه از مسخ شده است، اما در آن تردد است و اشبه اين است كه بيع فيل اشكال ندارد. چون قابل استفاده است و از استخوانهاي آن انتفاع مي شود. و چه در دريا باشد مثل بعضي از انواع ماهي.
2. همه حيوانات درنده الا گربه و فرق ندارد اين درنده پرنده باشند يا در زمين باشند. قيل: بيع درندگان جايز است چون قابل انتفاع هستند به پوست و پشم آن و اين جواز اشبه است.
جامع المقاصد[2] هم تقريبا مثل شرايع است.
و مكاسب شيخ انصاري[3] هم مثل ايشان بيان مي كنند.
موضوع بحث شرايع در نوع سوم، دو چيز است: مسوخ و سباع و براي هر كدام مصاديقي بيان كرده اند. و چون موضوع بحث دو چيز است، جواهر هم بحث را در دو مقام قرار داده است.
اما مسوخ:
از بعضي از عبارات استفاده مي شود كه علت حرمت مانع مسوخف عدم منفعت است و وقتي منفعت نداشت معامله سفيهي و باطل است و ظاهر بعضي ديگر از عبارات بزرگان اين است كه علت منع از معامله مسوخ، دليل خاص است و اقوا هم قول دوم مي باشد.
براي توضيح مطلب، چند امر بايد ذكر شود:
1. اصل مسوخ: از بعضي از روايات استفاده مي شود كه مسوخ انسانهايي بوده اند كه بر اثر كارهاي خلافي كه مرتكب مي شده اند، مسخ شده اند و به صورت حيوان در آمده اند. از جمله جواهر كه به اين موضوع اشاره مي كند و مي فرمايد: عن النبي صلي الله عليه وآله... ٌفَإِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى مَسَخَ سَبْعَمِائَةِ أُمَّةٍ عَصَوُا الْأَوْصِيَاءَ بَعْدَ الرُّسُلِ فَأَخَذَ أَرْبَعُمِائَةِ أُمَّةٍ مِنْهُمْ بَرّاً وَ ثَلَاثُمِائَةٍ بَحْرا».[4] و[5]
مي فرمايند: پيامبر اكرم مي فرمايند: خداوند هفتصد امت را نسخ كرده كه چهارصد تا در زمين و سيصد تا در دريا زندگي مي كنند.
پس مسوخ انسان بوده اند و بعد به خاطر گناه به شكل حيوان در آمده اند.
2. آيا مسوخ نجس هستند يا پاك كه دو قول است، بعضي قائل به نجاست و بعضي قائل به پاكي آن هسنتد.
3. آيا مسوخ قابل تذكيه هستند يا خير؟ كه دو قول است، بعضي ميگويد قابل تذكيه هستند و بعضي مي گويند خير.
4. مثالهاي مسوخ چيست؟
5. تكسب به وسيله مسوخ كه آيا جايز است يا خير؟
التقرير العربي
النوع الثالث من المکاسب المحرمة
شرايع: «الثالث ما لا ينتفع به. كالمسوخ برية كانت كالقرد و الدب و في الفيل تردد و الأشبه جواز بيعه للانتفاع بعظمه أو بحرية كالجري و الضفادع و السلاحف و الطافي. و السباع كلها إلا الهر. و الجوارح طائرة كانت كالبازي أو ماشية كالفهد. و قيل يجوز بيع السباع كلها تبعا للانتفاع بجلدها أو ريشها و هو الأشبه».[6]
و مثله تقريبا جامع المقاصد[7] متنا و شرحا.
و مكاسب الشيخ[8] .
موضوع بحث الشرايع في النوع الثالث، المسوخ و السباع و ذكر لكل منهما المصاديق المتعددة.
و الجواهر جعل البحث في المقامين الاول: المسوخ و الثاني: السباع.
اما المسوخ
ظاهر بعض العبارات ان المانع للتكسب بالمسوخ هو عدم منفعة فيه فتكون المعاملة فيها سفيها و ظاهر بعض آخر عدمه لوجود المنافع فيها ايضا فلا بد من دليل خاص تعبدا ضد المنع و الاقوي هو القول الثاني.
توضيحا للبحث نذكر امورا:
اصل المسوخ: ظاهر بعض النصوص انها كانت امم متعددة مسخها الله تعالي اشار اليها صاحب الجواهر بقوله: «عن النبي صلي الله عليه وآله... ٌفَإِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى مَسَخَ سَبْعَمِائَةِ أُمَّةٍ عَصَوُا الْأَوْصِيَاءَ بَعْدَ الرُّسُلِ فَأَخَذَ أَرْبَعُمِائَةِ أُمَّةٍ مِنْهُمْ بَرّاً وَ ثَلَاثُمِائَةٍ بَحْرا».[9] و[10]
نجاسة المسوخ: قولان: نجاسة و عدمها.
قبول المسوخ التذكية: قولان: القبول و عدمه.
امثلة المسوخ.
التكسب بالمسوخ.