درس خارج فقه استاد رضازاده
مکاسب محرمه
94/10/28
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: خلاصه/ صور مجسمه/ نوع چهارم/ كسب هاي حرام/ مكاسب محرمه
ادامه خلاصه تصوير:
11. صاحب جواهر ادعا كرده اند كه هم اجماع محصل و هم اجماع منقول و هم روايات متعدد دال بر حرمت ساختن مجسمه ذي روح كامل و از ابتدا قصد ساختن مجسمه داشته باشد، وجود دارد. 20/10/94
12. محقق خويي در منهاج خود مي فرمايند: ساختن تصویر صاحب روح چه به صورت مجسمه (دارای سایه) و چه به صورت نقاشی (بدون سایه) حرام است و همچنین گرفتن اجرت براي اين كار نيز حرام مي باشد. اما تصوير غير صاحب روح، مثل درخت و گل و... اشكالي ندارد و مي توان بر آن اجرت گرفت. و عكاسي هم كه متعارف است اشكالي ندارد و همچنين تصوير بعضي از بدن اگر عرفا گفته نشود تصوير ناقص است، اشكالي ندارد. 21/10/94
13. بيان شد كه اقوي به تبع جامع المقاصد اين است كه حرمت غير مجسمه صاحب روح، احتياطي است و داخل در قدر متيقن (مجسمه تامه صاحب روحي كه از اول ابتداء قصد ساختن آن باشد) نمي باشد. 21/10/94
14. ساختن تصوير غير صاحب روح چه به صورت مجسمه و چه به صورت نقاشي، اشكالي ندارد و بيع و... آن هم اشكالي ندارد. 21/10/94
15. غير ساختن تصوير، مثل بيع و... اگر از مجسمه ذي روح كامل باشد، حرام است و الا حرام نمي باشد و اشكالي ندارد. 22/10/94
مصداق دوم از نوع چهارم: غناء
شرایع می فرماید: «و الغناء».[1]
جواهر می فرماید: «بالكسر و المد ككساء».[2]
می فرمایند: غناء با کسر غین و مد الف.
قواعد هم بنابر آنچه که در جامع المقاصد نقل شده می فرماید: «و الغناء تعليمه و استماعه و اجر المغنية».[3]
می فرمایند: غناء و تعلیم و استماع و اجرت مغنیه حرام است.
نسبت به غناء در سه مقام باید بحث شود:
مقام اول: تعیرف غناء
مقام دوم: دلیل تحریم غناء
مقام سوم: استثنائات حرمت غناء
اما مقام اول: تعریف غناء
جواهر می فرماید: «لاتفاق الجميع –اهل اللغة، الفقهاء، العرف و النصوص- على أنه –الغناء- من مقولة الأصوات أو كيفياتها».[4]
می فرمایند: اتفاق اهل لغت و فقها و عرف و نصوص این است که غناء از مقوله اصوات و کیفیات آن است.
بعد می فرمایند: «ففي جملة من كتب الأصحاب أنه مد الصوت المشتمل على الترجيع المطرب، بل ربما قيل أنه المشهور».[5]
می فرمایند: بعضی از اصحاب گفته اند، غناء کشیدن صوتی که مشتمل بر ترجیع مطرب باشد و گفته شده است که مشهور این است.
بعد می فرمایند: «أنك قد عرفت أن الغناء من كيفيات الأصوات، و الكلام ليس هو إلا اللفظ الذي هو عبارة عن الصوت».[6]
می فرمایند: غناء از کیفیات صوت است و کلام در بحث غناء عبارت از لفظ و صوتی است که از به این گونه باشد.
جامع المقاصد می فرماید: «هو: ممدود، و المراد به على ما في الدروس: مد الصوت المشتمل على الترجيع المطرب و ليس مطلق مد الصوت محرما و إن مالت القلوب إليه».[7]
می فرمایند غناء کشیده شدن است و دروس گفته کشیدن صدایی که مشتمل بر ترجیع مطرب باشد و مطلق کشیدن صوت حرام نیست اگرچه قلبها به سوی آن برود.
امام خمینی در مکاسب محرمه خود می فرمایند: «فالاولى تعريف الغناء بانه صوت الانسان الذى له رقة وحسن ذاتي ولو في الجملة وله شأنية ايجاد الطرب بتناسبه لمتعارف الناس».[8]
می فرمایند: تحقیق در تعریف غناء این است که غناء صوت انسانی است که در آن رقت و حسن ذاتی داشته باشد و شانیت ایجاب طرب برای افراد داشته باشد.
التقرير العربي
خلاصة ما تقدم في تصوير الصور
ادعي صاحب الجواهر: الاجماع بقسميه و استفاضة النصوص علي حرمة تجسيم ذو الارواح تاما مع القصد من ابتداء التجسم.
صرح الاستاذ محقق الخوئي في منهاجه ما نصه: «(مسألة 16):یحرم تصویر ذوات الأرواح من الإنسان و الحیوان سواء أ كانت مجسّمة أم لم تكن، و یحرم أخذ الأجرة علیه، أمّا تصویر غیر ذوات الأرواح، كالشجر و غیره فلا بأس به، و یجوز أخذ الأجرة علیه، كما لا بأس بالتصویر الفوتغرافی المتعارف فی عصرنا، و مثله تصویر بعض البدن كالرأس و الرجل و نحوهما، ممّا لا یعدّ تصویرا ناقصا».[9]
اقول: الاقوي تبعا لجامع المقاصد ان حرمة غير المجسمة من ذوي الروح مثل النقش علي الورق او الجدار مبنية علي الاحتياط لعدم دخولها في المتيقن المذكور.
و اما غير ذوي الروح كالورد و الشجر و امثالها فيجوز تصويره مطلقا مجسمة كانت او نقشا تامة كانت او ناقصة.
و اما غير التصوير و عمل التصوير مثل الابناء و المعاملة و نظائرهما فلايجوز لو كانت مجسمة كاملة من ذوي الروح و يجوز غيرها.
من «النوع الرابع» من مكاسب المحرمة «الغناء»
شرايع: «و الغناء».[10]
جواهر: «بالكسر و المد ككساء».[11]
و مثله القواعد علي ما في جامع المقاصد، نصه: «و الغناء تعليمه و استماعه و اجر المغنية».[12]
و الدليل تحريم الغناء و تعريفه و ما استثني عن الحكم يقتضي البحث في مقامات ثلاثة:
الف: تعريفه و بيان ماهيته.
جواهر: «لاتفاق الجميع –اهل اللغة، الفقهاء، العرف و النصوص- على أنه –الغناء- من مقولة الأصوات أو كيفياتها».[13]
و قال: «ففي جملة من كتب الأصحاب أنه مد الصوت المشتمل على الترجيع المطرب، بل ربما قيل أنه المشهور».[14]
و قال: «أنك قد عرفت أن الغناء من كيفيات الأصوات، و الكلام ليس هو إلا اللفظ الذي هو عبارة عن الصوت».[15]
جامع المقاصد: «هو: ممدود، و المراد به على ما في الدروس: مد الصوت المشتمل على الترجيع المطرب و ليس مطلق مد الصوت محرما و إن مالت القلوب إليه».[16]
المکاسب المحرمة: «فالاولى تعريف الغناء بانه صوت الانسان الذى له رقة وحسن ذاتي ولو في الجملة وله شأنية ايجاد الطرب بتناسبه لمتعارف الناس».[17]