< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد رضازاده

مکاسب محرمه

94/10/29

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: دلیل حرمت/غناء/ نوع چهارم/ كسب هاي حرام/ مكاسب محرمه

بیان شد که مصداق دیگری از نوع چهارم از مکاسب محرمه، غناء بود که در سه مقام باید بحث می شد که بعضی از مقام اول که تعریف غناء بود، بیان شد.

اقول: باید گفت که غناء صوت مطرب برای نوع مردم می باشد، چه همراه با مد صدا باشد و چه نباشد.

مقام دوم: دلیل بر حرمت

جواهر نسبت به دلیل حرمت غناء می فرمایند: «و منه النوع الرابع الغناء... بلا خلاف اجده فیه بل الاجماع بقسمیه علیه و السنة متواترة فیه... فتتفق حینئذ الادلة الثالثة علی ذلک بل یمکن دعوی کونه ضروریا فی المذهب».[1]

می فرمایند: نسبت به حرمت غناء هم اجماع منقول و محصل داریم و هم روایات متواتر. بعد می فرمایند: هم اجماع و هم روایات و هم آیات اتفاق بر حرمت غناء دارند و از ضروریات مذهب ادعا شده است.

امام خمینی در مکاسب محرمه می فرمایند: «فتحصل من جميع ذلك حرمة الغناء بذاته».[2]

می فرمایند: غناء به ذاته خود حرام است، چه همراه با آلات لهو و لعب باشد و چه نباشد.

شیخ انصاری هم می فرمایند: «الثالثة عشر الغناء، لا خلاف في حرمته في الجملة، والأخبار بها مستفيضة».[3]

می فرمایند: در حرمت غناء فی الجمله خلافی نمی باشد و اخبار هم بر حرمت غناء فی الجمله مستفیضه هستند.

اقول: قبلا بیان شد که اجماع در جایی که محتمل المدرک باشد، به معنای اتفاق (در لغت) است و منظور اجماع تعبدی کاشف از رای معصوم که حجت بود، نمی باشد. و در ما نحن فیه، اجماع محتمل المدرک است و احتمال می دهیم، دلیل اتفاق، آیات و روایاتی است که برای حرمت غناء به آنها استدلال شده است.

اما آیات دال بر حرمت غناء:

آیه اول: «وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْتَري لَهْوَ الْحَديثِ لِيُضِلَّ عَنْ سَبيلِ اللَّه‌».[4]

خداوند می فرمایند عده ای از مردم کسانی هستند که به دنبال لهو حدیث برای گمراه کردن افراد هستند.

در احادیث غناء را یکی از مصادیق لهو الحدیث قرار داده اند.

آیه دوم: «وَ الَّذينَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُون‌».[5]

خداوند می فرمایند مومنین کسانی هستند که از لغو اعراض می کنند.

بعضی از مفسرین فرموده اند، منظور از لغو، غناء است.

اما روایات دال بر حرمت غناء:

روایت اول: «عَلِيُّ بْنُ جَعْفَرٍ فِي كِتَابِهِ عَنْ أَخِيهِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ‌ الرَّجُلِ‌ يَتَعَمَّدُ الْغِنَاءَ يُجْلَسُ‌ إِلَيْهِ‌ قَالَ لَا».[6]

راوی از حضرت سوال کرد می توان به کسی که غناء می خواند نزدیک شد؟ حضرت فرمودند خیر.

روایت دوم: «عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع‌ قَالَ سَمِعْتُهُ يَقُولُ‌ الْغِنَاءُ مِمَّا وَعَدَ اللَّهُ‌ عَلَيْهِ‌ النَّارَ وَ تَلَا هَذِهِ الْآيَةَ وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْتَرِي لَهْوَ الْحَدِيثِ لِيُضِلَّ عَنْ سَبِيلِ اللَّه‌».[7]

از امام باقر شنیدم که می فرمودند، غناء چیزی است که خداوند وعده آتش به آن داده است و آیه بالا را خواندن که مضمون آن غناء است.

و روایات متعدد دیگر به همین منظور.

حاصل مطلب: حرمت غناء فی ذاته، اگر جزء ضروریات شیعه نباشد، حداقل مورد اتفاق آیات و روایات ایشان می باشد.

اما عامه:

عامه می فرمایند غناء فی نفسه حرام نیست و اگر همراه با کار حرامی دیگری باشد مثل تکلم به باطل باشد یا لغب با آلات موسیقی، حرام است.

به محدث کاشانی از علماء شیعه نسبت داده شده است که قائل به عدم حرمت غناء فی نفسه است و حرمت آن بخاطر کارهای حرام مقارن با غناء است و به ایشان نسبت داده شده به روایات حرمت غناء برای ذات غناء نمی توان تمسک کرد. چون این روایات در زمان بنی امیه و بنی عباس بوده که همراه با کارهای حرامی مثل اختلاط و آلات لهو و لعب بود.

و بعد ایشان روایاتی برای مدعای خود بیان کرده اند، مثل این روایت: «عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ: قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع‌ أَجْرُ الْمُغَنِّيَةِ الَّتِي تَزُفُّ الْعَرَائِسَ‌ لَيْسَ‌ بِهِ‌ بَأْسٌ‌ وَ لَيْسَتْ بِالَّتِي يَدْخُلُ عَلَيْهَا الرِّجَالُ».[8]

ابوبصیر نقل می کند که امام صادق علیه السلام فرموده اند: اجرت مغنیه ای که در عروسی می خواند، اشکالی ندارد. چون مردی در آنجا نیست.

از این روایت استفاده می شود که غناء بدون امر حرامی، اشکالی ندارد.

 

التقرير العربي

اقول: ولعل الاولی تعریف الغناء بانه: «الصوت المطرب نوعا، سواء کان مع مد الصوت ام لا».

ب: الدلیل علی الحرمته

جواهر: «و منه النوع الرابع الغناء... بلا خلاف اجده فیه بل الاجماع بقسمیه علیه و السنة متواترة فیه... فتتفق حینئذ الادلة الثالثة علی ذلک بل یمکن دعوی کونه ضروریا فی المذهب».[9]

مکاسب المحرمه: «فتحصل من جميع ذلك حرمة الغناء بذاته».[10] یعنی کان مع اللعب بالملاهی ام لا.

و مکاسب الشیخ الاعظم: «الثالثة عشر الغناء، لا خلاف في حرمته في الجملة، والأخبار بها مستفيضة».[11]

اقول: تقدم ان الاجماع فیما کان محتمل المدرک لا یکون اجماعا تعبدیا بل بمعنی الاتفاق و المقام من الثانی اذ من المحتمل استناد المجمعین الی الآیات و الروایات المستدل بها فی المقام کما سنشیر الیها.

اما الآیات:

منها: «وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْتَري لَهْوَ الْحَديثِ لِيُضِلَّ عَنْ سَبيلِ اللَّه‌».[12]

و قد عد فی الروایات الغناء من مصادیق اللهو.

و منها: «وَ الَّذينَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُون‌».[13]

و قد فسرت اللغو فی بعض التفاسیر بالغناء.

و اما الروایات:

منها: «عَلِيُّ بْنُ جَعْفَرٍ فِي كِتَابِهِ عَنْ أَخِيهِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ‌ الرَّجُلِ‌ يَتَعَمَّدُ الْغِنَاءَ يُجْلَسُ‌ إِلَيْهِ‌ قَالَ لَا».[14]

و منها: «عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع‌ قَالَ سَمِعْتُهُ يَقُولُ‌ الْغِنَاءُ مِمَّا وَعَدَ اللَّهُ‌ عَلَيْهِ‌ النَّارَ وَ تَلَا هَذِهِ الْآيَةَ وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْتَرِي لَهْوَ الْحَدِيثِ لِيُضِلَّ عَنْ سَبِيلِ اللَّه‌».[15]

و روایات آخر.

فتحصل ان حرمة الغناء بذاته عند الشیعة لو لم تکن ضروریا مورد اتفاق الآیات و الروایات و اتفاق فقهائها.

و اما العامة فقد التزموا بعدم حرمة الغناء فی نفسه، و ان حرمته لجهات خارجیة مثل التکلم بالاباطیل و اللعب بالملاهی.

و نسب الی محدث الکاشانی من علماء الشیعه ما ظاهره موافقة العامة من عدم حرمة الغناء بذاته بل الحرمة لاقترانه بمحرم خارجی مثل دعوی الرجال و اللعب بالملاهی.

و صرح بان روایات الواردة فی حرمة الغناء ناظرة الی ما کان مقارنا عصر بنی امیة و بنی عباس و هو اقتران الغناء بمحرمات خارجی مثل دخول الرجال فی مجلس النساء المغنایت و لعب المغنیات بالملاهی و الاباطیل فلاتشمل الغناء المجرد عنها. و استشهد المحدث بروایات.

منها: «عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ: قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع‌ أَجْرُ الْمُغَنِّيَةِ الَّتِي تَزُفُّ الْعَرَائِسَ‌ لَيْسَ‌ بِهِ‌ بَأْسٌ‌ وَ لَيْسَتْ بِالَّتِي يَدْخُلُ عَلَيْهَا الرِّجَالُ».[16]

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo