< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد رضازاده

94/10/30

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: دلیل حرمت/غناء/ نوع چهارم/ كسب هاي حرام/ مكاسب محرمه
بيان شد كه عامه قائل هستند كه غناء في نفسه حرام نمي باشد و شيعه ادعاي ضرورت بر حرمت غناء في نفسه كرده اند و بعد به محدث كاشاني عدم حرمت في نفسه غناء نسبت داده شده و ايشان دليل خود را رواياتي قرار داد كه از ابي بصير نقل کردیم.
روايات بعدي كه ايشان به آن استدلال كرده اند اين است كه بعضي از روايات مي گويند صوت حسن خوب است و رواياتي كه مي گويد قرآن با صوت حسن تلاوت شود و رواياتي كه مي گويد صوت امام سجاد عليه السلام در قرآن خواندن از همه مردم بهتر بود.
از اين روايات فهميده مي شود غناء مخصوصا در قرآن خواندن اشكالي ندارد و اگر حرام باشد بخاطر امور خارجي حرام مثل اختلاط و همراه با آلات لهو و لعب مي باشد.
اشكالات قول محدث كاشاني:
اول: اين قول خلاف اجماع بلكه خلاف ضرورت مذهب شيعه است.
دوم: اين قول مخالف با ظاهر رواياتي كه از غناء منع مي كنند و تواتر معنوي هم دارند. چون ظاهر روايات اين است كه غناء بما هو غناء حرام است با قطع نظر از ساير اموري كه به آن ضميمه شود.
سوم: اگر حرمت غناء بخاطر عناويني است كه به آن ضميمه مي شود، نهي از غناء كار لغوي است. چون لواحقي كه به غناء ملحق مي شود و باعث حرمت آن شده، در جاي خودش با ادله ثابت شده كه استفاده از آن ممنوع است. و اينكه با روايات غناء گفته شود آنها حرام است، لغو مي باشد.
چهارم: رواياتي كه محدث كاشاني به عنوان دليل آوردند، مثبت مدعاي ايشان نمي باشد. چون در روايت ابي بصير، متعرض غناء در عروسي است كه مي گويد جايز است اما نسبت به بقيه غناءها حكمي ندارد كه بحث ما نحن فيه است. و رواياتي كه درباره صوت حسن نسبت به قرائت قرآن بود، دليل بر مدعاي ايشان نيست. چون زماني آنها دليل مي باشند كه گفته شود ملازمه بين صوت حسن با غناء مي باشد، در حالي كه فرض اين است صوت حسن در قرآن تلازمي با غناء ندارد و بين آنها عموم و خصوص من وجه است. و نسبت به نقطه اجتماع (صوت حسن در قرآن به همراه غناء)، روايات مجوزه حمل بر تقيه مي شوند و طرد مي شوند چون گفته شد كه عامه قائل به جواز غناء في نفسه است. و همچنين سند روايات مجوزه ضعيف هستند.
در نتيجه ادله محدث كاشاني براي عدم حرمت اصل غناء صحيح نمي باشد.

التقرير العربي
و منها روايات المتعددة الدالة علي مدح صوت الحسن و ان لكل شيء حلية و حليه القرآن الصوت الحسن و ان الامام زين العابدين عليه السلام كان احسن الناس صوتا بالقرآن، اذ المستفاد من جميعها استحباب الغناء في خصوص القرآن و جواز الغناء نفسه و ان حرمته انما تكون للامور الخارجية.
و اورد عليه:
اولا: ما ذهب اليه المحدث المذكور مخالف للاجماع بل ضرورة مذهب الشيعة، كما تقدم.
و ثانيا: مخالف مع ظاهر الروايات المتواترة معنيً الناهية عن الغناء لان ظاهرها هو تحريمه بنفسه مع قطع النظر عن سائر العناوين.
و ثالثا: لو كان تحريمه للعناوين المحرمة المقترنة معه، كان الاهتمام بالمنع عنه في هذه الروايات لغوا، لورود النهي عن هذه العناوين بانفسها.
و رابعا: ما استند به من الروايات لا يفي بمراده اذ رواية ابي بصير لا تعرض لها لحكم الغناء في غير زف العرائس و روايات الواردة في قرائة القرآن بصوت الحسن لا تدل علي الملازمة بين حسن الصوت و بين الغناء، بل بينهما عموم من وجه و في مورد الاجتماع تحمل طائفة المجوزة علي التقية لما تقدم من ذهاب العامة الي جواز الغناء في نفسه، مضافا الي ضعف سند روايات المجوزة.
و بالجملة، فلايمكن مساعدة المحدث المذكور في ما نسب اليه من جواز الغناء في نفسه.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo