درس خارج فقه استاد رضازاده
94/11/03
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع:
دلیل حرمت/غناء/ نوع چهارم/ كسب هاي حرام/ مكاسب محرمه
بحث در اين بود كه آيا غنا في نفسه حرام است و يا حرمت آن بخاطر اقتران آن با بعضي از محرمات است كه اجماع و ضرورت مذهب شيعه قائل به حرمت هستند و اهل سنت قائل به عدم حرمت نسبت داده شد و به محدث كاشاني از شيعه نسبت داده شده كه ايشان هم قائل به عدم حرمت في نفسه است.
مرحوم امام خميني در مكاسب محرمه[1] خود مي فرمايند: اين نسبتي كه به محدث كاشاني داده اند، صحيح نيست. چون از كلام ايشان در وافي استفاده مي شود، غناء دو قسم است: الف. قسمي كه باطل نيست و آن غنائي است كه حرفهاي مغنيه مطالب خوب مثل موعظه و دعوت به خدا باشد. ب: قسمي كه باطل است و آن غنائي است كه در مجالس اهل لعب و لهو متداول است مثل غناء در مجالس بني اميه و بني عباس و در قسم باطل، نفس غناء باطل است نه بخاطر متقارنات. و شاهد حرمت نفس غناء اين است كه اگر چنانچه به كسي اين قسم تعليم داده شود، حرام است و همچنين استماع اين قسم هم حرام است و پول گرفتن مغنيه هم در اين قسم حرام است كه معلوم مي شود خود غناء في نفسه حرام است.
و اين حرف محدث كاشاني مخالف ضرورت و اجماع شيعه نمي باشد.
اقول: مي توان گفت شايد تقسيمي كه مرحوم امام به محدث كاشاني مي دهند، از حيث مطالب، شايد مراد ايشان نباشد و بايد اين گونه گفت كه اگر غناء همراه با لهو و لعب است، اين قسم حرام است زیرا این قسم از غناء مطرب و طرب آور است و اگر غناء همراه با قرآن يا مرثيه است، حرام نيست زیرا اصلا این چنین غنائی طرب آور نیست.
در نتيجه 4 ايرادي كه قبلا بر ايشان وارد كرديم، وارد نخواهد بود.
التقرير العربي
هذا و لكن المستفاد من ظاهر عبارات المكاسب[2] عدم صحة هذه النسبة اليه و ان الظاهر من كلامه في الوافي ان الغناء علي قسمين قسم حق و هو التغني بالمواعظ و اشعار المتضمنة لذكر الجنة و النار و قسم باطل و هو المتعارف في مجالس اهل اللهو كمجالس بني امية و بني عباس و في قسم الباطل نفس الغناء حرام لا ان الحرام هو المقارنات فقط و لذا حرم اجرهن و تعليمهن و الاستماع منهن.
و عليه فما اختاره المحدث الكاشاني لم يكن خلاف الاجماع او خلاف ضرورة المذهب حتي يستوجب نسبته الي الخرافة و الاراجيف.
اقول: لنا ان نقول تقسيم الغناء علي قسمين، و ان كان صحيحا و لكن وجه التقسيم و معياره ليس هو مفاد الاشعار و ما يتكلم به ممغنية بل كيفية الصوت و لو كان المفاد واحدا و من جنس واحد اذ من الواضح اختلاف كيفية الصوت اذا كانت مع آلات اللهو مع الصوت اذا كانت مع تلاوة القرآن او المراد و نحوهما بل لنا ان نقول عدم صدق تعريف الغناء المحرم علي الصوت عند تلاوة القرآن او المراثي و ان خروج امثال تلاوة القرآن كما سياتي في مبحث مستثنيات الغناء يكون تخصصا لا تخصيصا.
و علي ما ذكرناه لا يبقي وجه لايرادات الاربعة المتقدمة، علي المحدث وجه.
بحث در اين بود كه آيا غنا في نفسه حرام است و يا حرمت آن بخاطر اقتران آن با بعضي از محرمات است كه اجماع و ضرورت مذهب شيعه قائل به حرمت هستند و اهل سنت قائل به عدم حرمت نسبت داده شد و به محدث كاشاني از شيعه نسبت داده شده كه ايشان هم قائل به عدم حرمت في نفسه است.
مرحوم امام خميني در مكاسب محرمه[1] خود مي فرمايند: اين نسبتي كه به محدث كاشاني داده اند، صحيح نيست. چون از كلام ايشان در وافي استفاده مي شود، غناء دو قسم است: الف. قسمي كه باطل نيست و آن غنائي است كه حرفهاي مغنيه مطالب خوب مثل موعظه و دعوت به خدا باشد. ب: قسمي كه باطل است و آن غنائي است كه در مجالس اهل لعب و لهو متداول است مثل غناء در مجالس بني اميه و بني عباس و در قسم باطل، نفس غناء باطل است نه بخاطر متقارنات. و شاهد حرمت نفس غناء اين است كه اگر چنانچه به كسي اين قسم تعليم داده شود، حرام است و همچنين استماع اين قسم هم حرام است و پول گرفتن مغنيه هم در اين قسم حرام است كه معلوم مي شود خود غناء في نفسه حرام است.
و اين حرف محدث كاشاني مخالف ضرورت و اجماع شيعه نمي باشد.
اقول: مي توان گفت شايد تقسيمي كه مرحوم امام به محدث كاشاني مي دهند، از حيث مطالب، شايد مراد ايشان نباشد و بايد اين گونه گفت كه اگر غناء همراه با لهو و لعب است، اين قسم حرام است زیرا این قسم از غناء مطرب و طرب آور است و اگر غناء همراه با قرآن يا مرثيه است، حرام نيست زیرا اصلا این چنین غنائی طرب آور نیست.
در نتيجه 4 ايرادي كه قبلا بر ايشان وارد كرديم، وارد نخواهد بود.
التقرير العربي
هذا و لكن المستفاد من ظاهر عبارات المكاسب[2] عدم صحة هذه النسبة اليه و ان الظاهر من كلامه في الوافي ان الغناء علي قسمين قسم حق و هو التغني بالمواعظ و اشعار المتضمنة لذكر الجنة و النار و قسم باطل و هو المتعارف في مجالس اهل اللهو كمجالس بني امية و بني عباس و في قسم الباطل نفس الغناء حرام لا ان الحرام هو المقارنات فقط و لذا حرم اجرهن و تعليمهن و الاستماع منهن.
و عليه فما اختاره المحدث الكاشاني لم يكن خلاف الاجماع او خلاف ضرورة المذهب حتي يستوجب نسبته الي الخرافة و الاراجيف.
اقول: لنا ان نقول تقسيم الغناء علي قسمين، و ان كان صحيحا و لكن وجه التقسيم و معياره ليس هو مفاد الاشعار و ما يتكلم به ممغنية بل كيفية الصوت و لو كان المفاد واحدا و من جنس واحد اذ من الواضح اختلاف كيفية الصوت اذا كانت مع آلات اللهو مع الصوت اذا كانت مع تلاوة القرآن او المراد و نحوهما بل لنا ان نقول عدم صدق تعريف الغناء المحرم علي الصوت عند تلاوة القرآن او المراثي و ان خروج امثال تلاوة القرآن كما سياتي في مبحث مستثنيات الغناء يكون تخصصا لا تخصيصا.
و علي ما ذكرناه لا يبقي وجه لايرادات الاربعة المتقدمة، علي المحدث وجه.
