< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد رضازاده

مکاسب محرمه

95/01/25

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: غیبت/ نوع چهارم/ كسب هاي حرام/ مكاسب محرمه

در مستثنيات غيبت بوديم كه دو صنف را ذكر كرديم كه يك مورد از موارد صنف اول كه غيبت بخاطر مصلحت جايز است، ديروز بيان شد.

ب: جواهر مي فرمايد: «و منها ما يقصد به دفع الضرر عن المذموم في ذم أو عرض أو مال و قد وقع الطعن منهم في زرارة معللين بذلك».[1]

مي فرمايند: یکی از مصادیق مصلحت در غیبت این است که اگر غیبت فرد نشود، آبرو یا مال یا جانش در خطر است و ائمه نسبت به زراره همین کار را می کردند و از او مذمت می کردند و به پسر زراره می فرمودند که این کار ما بخاطر حفظ جان زراره است.

مکاسب هم نظیر جواهر می فرماید: «و منها: دفع الضرر عن المغتاب، و عليه يحمل ما ورد في ذم «زرارة» من عدة أحاديث و قد بيّن ذلك الإمام عليه السلام بقوله في بعض ما أمر عليه السلام عبد اللّه بن زرارة بتبليغ أبيه-: «اقرأ مني على والدك السلام، فقل له: إنّما أعيبك دفاعاً منّي عنك...».[2]

می فرمایند: از مواردي كه غيبت جايز است و گاهي واجب، اين است كه فرد مغتاب ضرري خواهد ديد و بخاطر عدم ديدن ضرر از او غيبت مي كنيم و نسبت به زراره امام صادق و امام باقر عليهما السلام از او غيبت مي كردند تا دستگاه ظلم مزاحمش نشوند و به پسرش فرمودند: سلام من را به پدرت برسان و من از او غيبت مي كنم و عيب برايش بيان مي كنم تا جانش حفظ شود.

موارد صنف دوم (دلیل بر جواز غيبت داريم):

الف: به كسي ظلم شده و ظالم و مظلوم را بقيه نمي شناسند، در اينجا مظلوم جايز است ظلم ظالم را به بقيه بگويد و اين مطلب هم از روايات متعدد استفاده مي شود و ترديدي در آن نيست اما يك بحث وجود دارد و آن اينكه آيا اين غيبت را پيش هر فردي مي توان گفت يا فقط پيش كساني مي توان گفت كه فرد شنونده بتواند جلوي ظلم ظالم را بگيرد، بعضي قائلند كه غيبت ظالم نزد همه جايز است و بعضي گفته اند كه فقط نزد كساني كه مي توانند جلوي ظلم ظالم را بگيرد، جايز است. صاحب جواهر قائل به قول دوم هستند و به حدائق و بعضي قول اول نسبت داده شده است. و منشاء اختلاف، ثبوت اطلاق ادله و عدم آن است.

اما ادله:

الف: آيه شريفه: «وَ لَمَنِ انْتَصَرَ بَعْدَ ظُلْمِهِ فَأُولئِكَ ما عَلَيْهِمْ مِنْ سَبيل‌».[3]

اگر به كسي ظلم شد، اشكالي ندارد كه از ظالم شكايت كند.

اين آيه اطلاق دارد و نزد هر كس مي تواند شكايت كند.

ب: آيه شريفه: «لا يُحِبُّ اللَّهُ الْجَهْرَ بِالسُّوءِ مِنَ الْقَوْلِ إِلاَّ مَنْ ظُلِمَ».[4]

خداوند دوست ندارد انسان بدي اشخاص را بگويد مگر بدي ظالم را.

اين آيه هم اطلاق دارد و نزد هر كسی مي تواند بدي ظالم را بگويد.

اين دو آيه اطلاق دارد و مقيد به غيبت نزد كسي كه مي تواند ظلم ظالم را از بين ببرد نشده است و اين اطلاق هم با بعضي از روايات تاييد مي شود كه در آنها آمده اگر كسي مهماني دعوت كرد و مي تواند خوب پذيرايي كند اما نكرد، مي تواند از ميزبان مذمت كند.

مثل: «فضل بن حسن عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع إِنَّ الضَّيْفَ يَنْزِلُ بِالرَّجُلِ‌ فَلَا يُحْسِنُ‌ ضِيَافَتَهُ‌ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْهِ أَنْ يَذْكُرَ سُوءَ مَا فَعَلَهُ».[5]

راوي از امام صادق عليه السلام نقل مي كند: مهماني كه وارد خانه كسي مي شود و ميزبان خوب از او پذيرايي نمي كند، اشكالي ندارد كه مهمان از ميزبان با بدي ياد كند.

و مثل: «عَنِ الْفَضْلِ بْنِ أَبِي قُرَّةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع‌ قَالَ مَنْ أَضَافَ قَوْماً فَأَسَاءَ ضِيَافَتَهُمْ فَهُوَ مِمَّنْ ظَلَمَ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْهِمْ فِيمَا قَالُوا فِيهِ».[6]

راوي از امام صادق عليه السلام نقل مي كند: اگر كسي از افراد دعوت كرد و پذيرايي خوبي نكرد، به آنها ظلم كرده و مهمانان مي توانند با بدي ياد كنند.

اين دو حديث هم اطلاق دارد و مقيد به جايي نشده كه شنونده ی غيبت بتواند جلوي ظلم را بگيرد.

 

التقرير العربي

و منها ما صرح به: «و منها ما يقصد به دفع الضرر عن المذموم في ذم أو عرض أو مال و قد وقع الطعن منهم في زرارة معللين بذلك».[7]

و مثله مكاسب: «و منها: دفع الضرر عن المغتاب، و عليه يحمل ما ورد في ذم «زرارة» من عدة أحاديث و قد بيّن ذلك الإمام عليه السلام بقوله في بعض ما أمر عليه السلام عبد اللّه بن زرارة بتبليغ أبيه-: «اقرأ مني على والدك السلام، فقل له: إنّما أعيبك دفاعاً منّي عنك...».[8]

و من الثاني:

منها: تظلم المظلوم بذكر ظلم الظالم و ان كان الظالم مستترا بالظلم بحيث لا يدري احد ظلمه و جواز هذا التظلم في الجملة مسلم و مستفاد من النصوص انما الكلام في تقييده بان يكون عند من يرجو ازالة الظلم عنه و ثمرة المظلوم ام لا قولان: ظاهر الجواره الاول و نسب الي الحدائق الثاني و المنشاء ثبوت الاطلاق لادلة الجواز و عدمه فلابد من بيان الادلة الجواز و عدمه فلابد من بيان الادلة و التعمق فيها.

منها: قوله تعالي «وَ لَمَنِ انْتَصَرَ بَعْدَ ظُلْمِهِ فَأُولئِكَ ما عَلَيْهِمْ مِنْ سَبيل‌».[9]

و منها: قوله تعالي «لا يُحِبُّ اللَّهُ الْجَهْرَ بِالسُّوءِ مِنَ الْقَوْلِ إِلاَّ مَنْ ظُلِمَ».[10]

و ظاهرها عدم تقييد جواز الغيبة للمظلوم و سوء القول منه بكونها عند من يرجو ازالة الظلم عنه و يويد الاطلاق ما ورد من جواز ذكر الضيف الذي لم يحسن ضيافته سوء الضيافة مثل ما عن:

«فضل بن حسن عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع إِنَّ الضَّيْفَ يَنْزِلُ بِالرَّجُلِ‌ فَلَا يُحْسِنُ‌ ضِيَافَتَهُ‌ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْهِ أَنْ يَذْكُرَ سُوءَ مَا فَعَلَهُ».[11]

و ما «عَنِ الْفَضْلِ بْنِ أَبِي قُرَّةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع‌ قَالَ مَنْ أَضَافَ قَوْماً فَأَسَاءَ ضِيَافَتَهُمْ فَهُوَ مِمَّنْ ظَلَمَ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْهِمْ فِيمَا قَالُوا فِيهِ».[12]


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo