< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد رضازاده

کتاب الخمس

96/07/19

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: مال حلال مخلوط به حرام/ متعلقات خمس/ خمس

بیان شد که در صورتی که هم مال مخلوط به حرام مجهول است و هم صاحب آن، اکثر علماء می گویند با دادن خمس، مال حلال می شود.

صورت دوم در جایی بود که مقدار مال معلوم است اما صاحب آن مشخص نیست، در این صورت سه قول بود:

قول اول: صاحب حدائق: با دادن خمس بقیه مال حلال است.

قول دوم: صدقه بدهد.

قول سوم: اگر خمس به اندازه مال حرام بود، خمس می دهد و الا صدقه می دهد.

اشکال به قول اول: صاحب جواهر به حدائق اشکال می کند که مال مجهول المالک باید صدقه داده شود نه خمس.

رد: حدائق می گوید اگر مال مشخص و معین باشد، باید صدقه داده شود اما در ما نحن فیه مال معین نیست و به صورت مجهول با بقیه مخلوط شده است و ادله صدقه شامل آن نمی شود، در حالی که ادله خمس شامل آن می شود و دلیل داریم اگر خمس این چنین مال را بپردازد، از بقیه اموال می تواند استفاده کند. اما ادله صدقه این چنین چیزی نیست و حجت شرعی برای پرداخت مال به عنوان صدقه نداریم.

پس اشکال جواهر وارد نیست.

بله اگر ادله مجهول المالک اطلاق داشت و شامل ما نحن فیه داشت، می توانستیم بگوییم مقداری از مال را به عنوان صدقه بدهد اما دلیل مطلق نیست.

خلاصه اینکه کسانی که می گویند این مال را باید صدقه بدهد، در جواب گفته می شود:

اولا: روایات مجهول المالک منحصر در جایی است که مال معین و مشخص باشد در حالی که در ما نحن فیه معین نیست.

دوما: بر فرض که دلیل هم داشته باشیم، شخص می خواهد مقداری از مال را به عنوان صدقه از طرف مالک بپردازد، حال بقیه اموال مال شخص است یا شخص دیگر با او شریک است، اگر گفته شود مال خود شخص است، دلیل بر این چیست؟ در حالی که در باب خمس دلیل داریم که بقیه اموال مال خودش است.

سوما: بر فرض که اطلاقات مجهول المالک شامل شود، ما دو دلیل داریم یکی دسته می گویند داخل در مجهول المالک است و باید صدقه داد و دسته دیگر می گوید خمس است و با هم تعارض دارند و باید به مرجحات رجوع کنیم و اقوا را دریابیم، در نتیجه نمی توانیم بگوئیم حتما باید صدقه بدهد.

اما روایات مجهول المالک:

منها: «مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الصَّفَّارِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى بْنِ عُبَيْدٍ عَنْ يُونُسَ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ قَالَ: سُئِلَ أَبُو الْحَسَنِ الرِّضَا ع وَ أَنَا حَاضِرٌ إِلَى أَنْ قَالَ فَقَالَ رَفِيقٌ كَانَ لَنَا بِمَكَّةَ- فَرَحَلَ مِنْهَا إِلَى مَنْزِلِهِ وَ رَحَلْنَا إِلَى مَنَازِلِنَا فَلَمَّا أَنْ صِرْنَا فِي الطَّرِيقِ أَصَبْنَا بَعْضَ مَتَاعِهِ مَعَنَا فَأَيُّ شَيْ‌ءٍ نَصْنَعُ بِهِ قَالَ تَحْمِلُونَهُ حَتَّى تَحْمِلُوهُ إِلَى الْكُوفَةِ- قَالَ لَسْنَا نَعْرِفُهُ وَ لَا نَعْرِفُ بَلَدَهُ وَ لَا نَعْرِفُ كَيْفَ نَصْنَعُ قَالَ إِذَا كَانَ كَذَا فَبِعْهُ وَ تَصَدَّقْ بِثَمَنِهِ قَالَ لَهُ عَلَى مَنْ جُعِلْتُ فِدَاكَ قَالَ عَلَى أَهْلِ الْوَلَايَة

».[1]

راوی سوال می کند: ما با بعضی مکه رفتیم و در برگشت دوست به کوفه رفت و ما هم به شهر خودم و مقداری از وسایل او دست من مانده، چه کنم؟ حضرت فرمودند: مال را به صاحبش بده. گفت: صاحبش را نمی توانم پیدا کنم. حضرت فرمودند: بفروش و صدقه به اهل ولایت بده.

رد: ظاهر این روایت این است که مال مشخص و معین است و شامل ما نحن فیه که معین نیست نمی شود.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo