< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد رضازاده

کتاب الخمس

96/11/18

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: خلاصه/ متعلقات خمس/ خمس

خلاصه آنچه که از اول کتاب خمس تا به اینجا گفته شد:

1. در کتاب خمس، در دو فصل بحث می شود:

فصل اول: چیزهایی که خمس در آنها واجب است.

فصل دوم: افرادی که باید خمس به آنها داده شود و تقسیم خمس.

2. بیان شد که در هفت چیز خمس واجب است.

3. اولین موردی که بیان شد و در آن خمس واجب است، غنائم دارالحرب بود، غنیمتهایی که در جنگ به دست مجاهدین می رسد، خمس آن واجب است.

دومین مورد، معادنی که استخراج می شود بود.

سومین مورد، گنجی که از زیر خاک پیدا می شود بود.

چهارمین مورد، چیزی که با غواصی پیدا می شود، بود.

پنجمین مورد، مقداری که از موونه سال اضافه می آید.

ششمین مورد، زمینی که کافر ذمی خریده.

هفتمین مورد، مال حلالی که مخلوط به حرام باشد.

ادله وجوب خمس

این مطالب در مبحث اول خمس بود و بحثی از ادله وجوب خمس نشد، یعنی مرحوم آیت الله میلانی درباره ادله وجوب خمس بحثی نکرده اند، حال در اینجا ما ادله وجوب خمس را اضافه می کنیم:

اصل وجوب خمس جای بحث ندارد، چون از ضروریات است و در وجوب آن نباید شک کرد و شاید به همین جهت، مرحوم آقای میلانی از آن بحث نکرده اند.

ادله از کتاب، سنت و اجماع، وجوب خمس را می گوید و کسی که شک در وجوب خمس کند، شک در ضروری دین است و حکم خاصی برای آن بیان شده است.

این خمس را عوض از زکات برای پیغمبر و اولاد پیغمبر وضع شده است، یعنی زکات برای پیامبر و اولاد او جایز نیست و به جای آن خمس برای ایشان وضع شده است.

اما ادله وجوب خمس از کتاب:

آیه: «وَ اعْلَمُوا أَنَّما غَنِمْتُمْ مِنْ شَيْ‌ءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِي الْقُرْبى‌ وَ الْيَتامى‌ وَ الْمَساكينِ وَ ابْنِ السَّبيل‌».[1]

از این آیه هم وجوب خمس و هم مستحقین خمس فهمیده می شود که یک سهم از خمس برای خدا است و یک سهم برای پیغمبر و یک سهم برای امام معصوم و...

نسبت به اصل وجوب خمس، اختلافی بین شیعه و سنی نیست.

مرحوم شیخ مرتضی حائری، در کتاب الخمس[2] خود می فرمایند: اصل وجوب مورد اتفاق فریقین است و اختلاف در موضوع خمس بیان شیعه و سنی، در دو جهت است:

جهت اول: اختلاف فقهی

جهت دوم: اختلاف تفسیری

مفسرین و فقهاء اهل سنت می گویند مراد به غنیمتی که در آیه بیان شده است، همان غنائمی است که در زمان جنگ در میدان جنگ، به دست مجاهدین می افتد و مورد آیه هم همین است که اگر جنگی در بین شما واقع شد، خمس آنچه که به دست می آید را باید پرداخت کنند.

اما علماء شیعه قائلند که مراد به این غنیمت، خصوص غنائم جنگی نیست، بلکه هر فائده و هر چیزی است که به دست انسان برسد، چه در جنگ باشد و چه در غیر جنگ. چه به دنبال آن برای تهیه حرکت کند یا بدون زحمت به آن برسد مثل هدیه. و همچنین لازم نیست با اراده دنبال چیزی حرکت کند و بعد به دست بیاورد تا خمس آن واجب شود. چون از آیه فهمیده نمی نشود به چیزی که دبنال آن برود، غنیمت بر آن فقط صادق است. چون آیا ماده غنیمت باید دلالت بر طلب کند یا هیئت آن و هیچکدام دال بر این دو نیست و در اصول هم بیان شد که نه هیئت و نه ماده، دال بر فور و تراخی و طلب و تحصیل نیستند و باید گفت در هبه هم خمس است.

و اما اینکه گفته شود که این آیه در مورد غنائم جنگی نازل شده است، در اصول بیان شده که مورد، موجب تخصیص وارد نمی شود، بلکه به کلی وارد اخذ می شود.

و همچنین نقضی هم دارد چون در باب نماز مسافر آیه می گوید: « وَ إِذا ضَرَبْتُمْ فِي الْأَرْضِ فَلَيْسَ عَلَيْكُمْ جُناحٌ أَنْ تَقْصُرُوا مِنَ الصَّلاةِ إِنْ خِفْتُمْ أَنْ يَفْتِنَكُمُ الَّذينَ كَفَرُوا إِنَّ الْكافِرينَ كانُوا لَكُمْ عَدُوًّا مُبينا»[3] در این آیه می گوید اگر به مسافرت رفتید، نماز باید قصر شود، در صورت خوف از دشمن، در حالی که همه اهل سنت و شیعه می گویند چه خوف از دشمن باشد و چه نباشد، نماز برای مسافر، قصر است و اگر در آیه خمس گفته شود فقط منظور غنیمت جنگی است، در مسافر هم باید همین را بگوید که فقط در مورد خوف باشد.

اما از روایات:

منها: « الْعَيَّاشِيُّ فِي تَفْسِيرِهِ عَنْ عِيسَى بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْعَلَوِيِّ عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ ع قَالَ: إِنَّ اللَّهَ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ لَمَّا حَرَّمَ عَلَيْنَا الصَّدَقَةَ أَبْدَلَنَا بِهَا الْخُمُسَ فَالصَّدَقَةُ عَلَيْنَا حَرَامٌ وَ الْخُمُسُ لَنَا فَرِيضَةٌ وَ الْكَرَامَةُ لَنَا حَلَالٌ».[4]

راوی می گوید امام صادق فرمودند که چون خداوند بر ما صدقه را حرام کرده است، به جای صدقه، خمس را بر ما واجب کرده است و صدقه بر ما حرام است و خمس برای ما واجب شده و کرامت برای ما حلال است.

منها: « وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ وَ عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدٍ جَمِيعاً عَنْ سَهْلٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ الْمُثَنَّى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ زَيْدٍ الطَّبَرِيِّ قَالَ: كَتَبَ رَجُلٌ مِنْ تُجَّارِ فَارِسَ- مِنْ بَعْضِ مَوَالِي أَبِي الْحَسَنِ الرِّضَا ع- يَسْأَلُهُ الْإِذْنَ فِي الْخُمُسِ فَكَتَبَ إِلَيْهِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ إِنَّ اللَّهَ وَاسِعٌ كَرِيمٌ ضَمِنَ عَلَى الْعَمَلِ الثَّوَابَ وَ عَلَى الضِّيقِ الْهَمَّ لَا يَحِلُّ مَالٌ إِلَّا مِنْ وَجْهٍ أَحَلَّهُ اللَّهُ إِنَّ الْخُمُسَ عَوْنُنَا عَلَى دِينِنَا وَ عَلَى عِيَالاتِنَا وَ عَلَى أَمَوَالِنَا وَ مَا نَبْذُلُهُ وَ نَشْتَرِي مِنْ أَعْرَاضِنَا مِمَّنْ نَخَافُ سَطْوَتَهُ فَلَا تَزْوُوهُ عَنَّا وَ لَا تَحْرِمُوا أَنْفُسَكُمْ دُعَاءَنَا مَا قَدَرْتُمْ عَلَيْهِ فَإِنَّ إِخْرَاجَهُ مِفْتَاحُ رِزْقِكُمْ وَ تَمْحِيصُ ذُنُوبِكُمْ وَ مَا تَمْهَدُونَ لِأَنْفُسِكُمْ لِيَوْمِ فَاقَتِكُمْ وَ الْمُسْلِمُ مَنْ يَفِي لِلَّهِ بِمَا عَهِدَ إِلَيْهِ وَ لَيْسَ الْمُسْلِمُ مَنْ أَجَابَ بِاللِّسَانِ وَ خَالَفَ بِالْقَلْبِ وَ السَّلَامُ».[5]

فردی از شیعیان امام رضا از حضرت درخواست کرد که در خمس تصرف کنم، حضرت در جواب ایشان نوشتند: بسم الله الرحمن الرحیم خداوند واسع و کریم است، خداوند ضمانت کرده بر کار خوب انسان ثواب بدهد و بر ضیق و اشکال تراشی، هم و غم و ناراحتی بدهد. مال زمانی حلال است که از طریقی که خداوند فرموده، به دست انسان برسد. خمسی که شما به ما می دهید، کمکی برای دین و شیعیان است و با آن آبروی خودمان درمقابل دشمنان را حفظ می کنیم. بعد حضرت فرمودند: این را از ما منع نکنید و اگر شما خمس ندهید، از دعای ما محروم می شوید و به اندازه ای که قدرت دارید، پرداخت کنید تا مشمول دعای ما باشید. پرداخت خمس، در واقع کلید روزی شما می باشد و ثروت شما زیاد می شود و با دادن خمس، گناهانتان می ریزد و با دادن خمس، از عذاب خدا در روز قیامت، در امان خواهید بود. مسلمان کسی است که به عهدی که با خدا دارد، عمل کند و مسلمان کسی نیست که با زبان بگوید مسلمان هستم و با قلبش مخالفت کند. و السلام.


[2] کتاب الخمس، مرتضی حائری، ص11.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo