< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد رضازاده

89/10/07

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع:قول حضرت آقای وحید حفظه الله

نتیجه بحث گذشته این شد که اگر غایت علم باشد مفهوم دارد و اگر غیر علم باشد مفهوم ندارد.

البته ممکن است قائل شویم که در احکام واقعیه هم غایت مفهوم دارد سیدنا الاستاذ آقای وحید حفظه الله می فرمایند به توجه به استدلال امام علیه السلام به مفهوم غایت در جائی که غایت علم نمی باشد می توان قائل شدکه اگر غایت غیر علم هم باشد مفهوم ثابت است.

روایت:

وسائل الشيعة ج‌10 ص 119 باب 48

مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عُثْمَانَ بْنِ عِيسَى عَنْ سَمَاعَةَ قَالَ سَأَلْتُهُ عَنْ رَجُلَيْنِ قَامَا فَنَظَرَا إِلَى الْفَجْرِ فَقَالَ أَحَدُهُمَا هُوَ ذَا وَ قَالَ الْآخَرُ مَا أَرَى شَيْئاً قَالَ فَلْيَأْكُلِ الَّذِي لَمْ يَسْتَبِنْ لَهُ الْفَجْرُ وَ قَدْ حَرُمَ عَلَى الَّذِي زَعَمَ أَنَّهُ رَأَى الْفَجْرَ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ كُلُوا وَ اشْرَبُوا حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَكُمُ الْخَيْطُ الْأَبْيَضُ مِنَ الْخَيْطِ الْأَسْوَدِ مِنَ الْفَجْر

سماعه می گوید از امام سوال کردم در مورد دو نفری که می خواستند روزه بگیرند نگاه کردن به فجر یکی گفت طلوع فجر شده است و دیگری گفت طلوعی در کار نیست و سفیدی نمی بینم.

امام فرمودند فردی که فجر برایش مشخص نشده است می تواند بخورد و اما کسی که معتقد است فجر شده است اکل و شرب بر او حرام است بعد امام برای حرمت استدلال به این آیه قران استدلال نمودند که «اکل شرب جایز است تا سفیدی صبج برایتان مشخص شود»

تقریب استدال:

امام برای اثبات اینکه کسی که برایش طلوع فجر ثابت نشده است خوردن جایز است و برای حرمت اکل برای کسی که فجر برایش مشخص شده است به مفهوم آیه قرآن که مفهوم غایت می باشد استدلال نموده اند.

الهم ان یقال

مورد این آیه همانگونه منتقی فرمود در جائی استکه آیه حکم غایت را مشخص می کند و حکم مغیا برای مردم معلوم است که در شب اکل وشرب جایز است در نتیجه به این آیه برای اثبات مفهوم غایت می شود استدلال کرد اما برای مواردی که کلام در مقام بیان غایت باشد اما اگر در مقام بیان مغیا باشد استدلال به روایت صححیح نیست ضمن اینکه تبیّن یعنی علم و گفته شد اگر غایت علم باشد یقینا مفهوم دارد و بحث در جائی بودکه غایت غیر علم باشد که محل بحث بود در نتیجه استدلال به روایت برای مفهوم در جائی که غایت غیر علم باشد جایز نیست.

نتیجه اینکه اگر غایت علم و امثال علم باشد مانند تبیّن و معرفت ممکن نیست که این غایت قید متعلق حکم یا قید موضوع باشد زیرا غایت در بحث ما به معنای پایان و نهایت می باشد و پایان موجود خارجی نمی تواند علم نمی تواند باشد بلکه علم فقط پایان حکم شرعی قرار می گیرد.

و ایضا اگر غایت علم باشد مغیا حتما حکم ظاهری می باشد نه حکم واقعی زیرا حکم ظاهری است که در مورد شک است و جائی که غایت علم بود یعنی مغیا در دائره شک می باشد.

و همچنین جمله ای که مغیا به علم باشد حتما مفهوم دارد و حکم مغیا بعد از غایت جاری نیست و الا اگر مفهوم نداشته باشد و حکم قبل از غایت بعد از آن هم جاری باشد چند تالی فاسد دارد.

1- اجتماع ضدین لازم می آید یعنی قبل از علم به حرمت اباحه بود بعد از علم به حرمت اگر حلیت باز هم باشد چون علم به حرمت هم داریم لازمه اش جمع بین اباحه و حرمت خواهد بود.

2- همچنین لازم می آید یا تبدیل حلیت ظاهریه به واقعیه و یا تبدیل موضوع حلیت ظاهریه از مجهول الحکم به معلوم الحکم چرا که اگر غایت مفهوم نداشته باشد و حلیت قبل از علم بعد از علم هم باشد حلیت قبل از علم حکم ظاهری است اگر بعد از علم هم باشد یا باید بگوییم موضوع اباحه عوض شده است و دیگر موضعش جهل به حکم واقعی نیست و یا باید بگوییم موضوع عوض نشده است بلکه خود حکم عوض شده است و قبل از علم اباحه ظاهری بوده است حال اباحه واقعی میباشد

از آنچه تا بحال گفته شد چند امر واضح می گردد.

1- کسانی که مانند جناب شیخ و سید رحمة الله علیهما می گفتند غایت مطلقا مفهوم ندارد باید مرادشان در مورد حکم واقعی باشد یعنی غایت علم نباشد و الا اگر قائل به عدم مفهوم باشند باید به همان تالی فاسدهایی که گفتیم ملتزم شوند درحالیکه التزام به آنها محال است.

2- اگر غایت علم باشد بدون شک غایت قید حکم است و جای تردید نخواهد بود که در این صورت غایت قید حکم است یا متعلق حکم اما اگر غیر علم باشد می توان شک کرد که غایت قید حکم است یا موضوع و متعلق.

3- مختار ما این است اگر غایت علم و نظائرش باشد یقینا غایت مفهوم دارد و در جائی که غایت علم نباشد این غایت مردد بود که قید موضوع است یا حکم که اگر قیدموضوع و متعلق باشد مفهوم ندارد و اگر قید حکم باشد در یک صورت مفهوم دارد آن در صورتی است که اطلاق مقامی وجود داشته باشد مانند جائی که مولی در مقام بیان غایت است و اصل حکم معلوم باشد و الا اگر مولی در مقام بیان غایت نباشد مفهوم ندارد.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo