< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد رضازاده

89/10/26

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: خلاصه

صاحب کفایه فرمودند که تعریف مسند الیه دلالت بر حصر نمی کند مرحوم مشکینی (حواشي‌المشكيني، ج 2، صفحه 337) بر کلام آخوند در حاشیه کفایه اشکالات متعددی را بیان می کنند

خدشه دیگری هم که بر کلام صاحب کفایه می شود این است که ایشان در این بحث فرمودند اصل در الف و لام تعریف جنس است اما در بحث مطلق و مقید در ص 380 می فرمایند: « و الظاهر ان الام مطلقا تکون للتزیین کما فی لفظ الحسن و الحسین»

در این بحث می فرمایند لام مطلقا اگر قرینه ای بر خلاف نباشد دال بر تزیین می باشد

مخالفین مرحوم آخوند رحمة الله علیه:

در مقابل ایشان مرحوم مظفر ج 1 ص 128 می فرمایند تعریف مسند الیه دلالت بر مفهوم دارد

أصول‌الفقه ج 1 ص 128«فإن هذه الهيئات(مانند تقدم مفعول بر فاعل و یا بنا بر بعضی اقوال تعریف مسند الیه) ظاهرة في الحصر فإذا استفيد منها الحصر فلا ينبغي الشك في ظهورها في المفهوم لأنه لازم للحصر لزوما بينا ».

عنایة الاصول ج 2 ص 227

«اقول و الانصاف ان المبتدا المعرف بالام هو مما یفید الحصر بلا شبة بحکم التبادر و الانسباق الی الذهن عرفا حصر تبادر می کند از تعریف مبتدای معرف»

و المختار

به نظر ما تعریف مسند الیه مفهوم دارد بخاطر انسباق و استظهار عرفی و بخاطر ضعف استدلال مرحوم آخوند رحمة الله علیه چرا که یکی از پایه های استدلال ایشان بر عدم مفهوم این بود که اصل در الف و لام ،تعریف جنس می باشد در حالیکه خود ایشان این اصل را در جائی دیگر بگونه ای دیگر بیان کرده است و در مواردی خلاف آن را فرموده است

خلاصه

حصر به معنای حبس است و مراد از حبس حبس حکم است بر موضوع یعنی این حکم از این موضوع جدا نمی شود حصری که به معنای حبس حکم است به توسط اسباب حصر بدست می آید و اسباب جصر دو نوع هستند: الف)حروف مانند بل و انما و الا ب) هیئت مانند هیئت تقدیم ما حقه التاخیر یا هیئت تعریف مسند الیه و لامحاله اگر دال بر حصر بود مفهوم هم خواهد داشت ادوات حصر چهارتا می باشد الف) الای استثنائیه ب) انما ج) بل اضرابیّه (در برابر بل ترقی) د) تعریف مسند الیه بنابر بعضی از اقوال چرا بعضی تعریف مسند الیه را جزء هیئت شمرده اند مفهوم حصر اگر چه به اختلاف ادات حصر مختلف است و شدت و ضعف دارد ولکن همین مقدار که لفظی دلالت بر حصر نمود مفهوم خواهد داشت زیرا قاعده کلی این است که هر اداتی که دلالت بر حصر داسته باشد به ملازمه بینه دلالت بر مفهوم دارد مختار ما این است که ادات استثناء مفهوم دارد زیرا الا که ادات استثناء می باشد معنایش اخراج حکمی است یعنی با الا مستثنی از مستثنی منه خارج می شود و لذا می گوییم که استثنا از نفی اثبات است و استثناء از اثبات نفی می باشد دلیل ما بر مفهوم داشتن الا انسباق و ظهرر عرفی می باشد وقتی که می گوییم که «جائنی القوم الا زید» عرف می فهمد که قوم آمده اند و فقط زید نیامده است و گفته شد که مخالفت ابو حنیفه ناشی شده است از خلط بین الای وصفیه - که به معنای غیر می باشد و عقد الوضع و موضوع و مسند را تضییق می کند و قهرا مفهوم ندارد چون داخل در مفهوم لقب خواهد شد- با الای استثنائیه که معنایش اخراج می باشد نه به معنای غیر از جمله ادوت حصر إنما می باشد دلیل بر اینکه إنما دلالت بر حصر می کند یکی تصریح اهل لغت مانند مصباح المنیر ص 26 می باشد و دلیل دیگر تبادر عند العرف می باشد عرف از «انما ولیکم الله» حصر را می فهمد دلالت انما بر حصر و مفهوم در وقتی است که انما استعمال در قصر صفت بر موصوف شود مانند «انما الطبیب زید» کما هو الغالب فی الاستعمالات اما اگر قصر موصوف بر صفت باشد مانند «انما شیعة علی علیه السلام المتوازرون» مفید حصر نیست بلکه مفید مبالغه می باشد گویا متکلم می خواهد ادعا کند که شیعه صفتی غیر از این ندارد و شیعه واقعی باید اینچنین باشد مختار ما این است که کلمه انما مفهوم دارد بخاطر تصریح اهل لغت و تبادر عرفی و تصریح مفسرین چه إنما را مرکب بدانیم یا بسیط

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo