< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد رضازاده

89/11/30

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: حجیت عام در مابقی

و اما فی غیر الکفایه

کلام در این جهت بود که بعضی اشکال کردند که عام بعد از تخصیص در باقی مانده حجت نیست گفته شده از این اشکال هم در کفایه جواب داده شده است -که در جلسات قبل اشاره شد- و هم در غیر کفایه.

دو جواب در کفایه از دیگران نقل شده است و یک جواب هم منتقی الاصول از مرحوم نائینی رحمة الله علیه نقل می کنند.

جواب منقول از صاحب کفایه

1- ما قبول داریم عام بعد از تخصیص استعمالش در باقی مجاز است نهایت در عین اینکه مجاز است حجت است زیرا ظهور در تمام الباقی دارد اشکال این بود که استعمال عام بعد از تخصیص استعمال در معنای مجازی است و معانی مجازی متعدد است و قرینه ای بر تعیین نیست لذا مجمل می شود و حجت نیست این مجیب می گوید ما حرف اول را قبول داریم که عام بعد از تخصیص مجاز است و اینکه معانی مجازی هم متعدد است مورد قبول ما می باشد اما ما می گوییم که قرینه معینه داریم و عام ظهور در تمام الباقی می باشد و آن قرینه، اقرب بودن تمام الباقی به معنای حقیقی از حیث سعه و ضیق می باشد معنای حقیقی مثلا اگر 100 فرد داشت تمام الباقی 90 فرد می باشد و 90 از 80 و 70 به 100 نزدیکتر می باشد.

بعد مرحوم آخوند بر این جواب هم در جلد اول و هم در جلد دوم اشکال می کنند.

در جلد اول می فرمایند که ما قبول داریم که اقربیت به معنای حقیقی می شود قرینه معینه ولی اقربیت به عدد و کمیت نیست بلکه اقربیت به نظر عرف می باشد و منشأش کثرت استعمال می باشد اگر لفظی چند معنای مجازی داشت و در یکی از آنها زیاد استعمال شد این معنای مجازی به نظر عرف اقرب به معنای حقیقی خواهد بود زیرا این معنا با معنای حقیقی انس گرفته است مانند شیطان بزرک که برای امریکا بکار می رود در حالیکه استعمال عام در تمام الباقی معلوم نیست زیاد تر از بقیه افراد باشد.

كفايةالأصول ص 219«و فيه لا اعتبار في الأقربية بحسب المقدار و إنما المقدار على الأقربية بحسب زيادة الأنس الناشئة من كثرة الاستعمال»

نظیر این کلام را در جلد دوم نیز بیان می کنند.

کفایة الاصول ص 391 « فان الاعتبار فی الاقربیت انما هو بنظر العر ف لا الاعتبار »

آقای حکیم در حاشیه بر کفایه در جلد دوم در حقایق الاصول ذیل این عبارت می فرمایند.

حقایق الاصول ج2 ص 407 « و لذا یحمل مثل زید اسد علی ان المراد انه شجاع مع کون الاقرب عقلا ان یکون واجدا لکل صفة فی الاسد»

می فرمایند استعمال اسد در زید مجاز است در این استعمال مجازی اقرب به معنای حقیقی از حیث کثرت استعمال شجاعت می باشد در حالیکه اگر اقربیت از حیث عقلی ملاک باشد اگر زید هم زرد رنگ می باشد و هم دهانش بدبو می باشد و بقیه صفات شیر را داراست باید در همه این در معنای مجازی لحاظ شده باشد ولی در نظر عرف فقط حمل بر معنای مجازی شجاعت می شود اگر چه به نظر عرف در همه این معانی مجازی نیز بکار رفته باشد.

2- این جواب را مرحوم آخوند به شیخ در تقریرات نسبت می دهند.

حاصل کلام جناب شیخ این است که بعد از تخصیص عام مقتضی برای حملش بر تمام الباقی موجود است و مانعی هم در کار نیست وقتی که مقتضی بود و مانع هم نبود لامحاله حمل بر تمام الباقی می شود اما نسبت به بعض الباقی اصلا مقتضی وجود ندارد

کفایة الاصول ص 219« دلالة العام علی کل من افراده غیر منوطة بدلالته علی فرد آخر من افراده ولو کانت دلالة مجازیة فالمقتضی للحمل علی الباقی موجود و المانع مفقود».

نسبت به تمام الباقی مقتضی موجود است مقتضی دلالت عام بر تمام الباقی می باشد مانع هم که مخصص دیگر باشد وجود ندارد اما اینکه مقتضی است در وقتی که عام تخصیص نخورده بود دال بر همه افرادش بود در ضمن اینکه دلالت بر کل داشت بر بعض از کل هم دلالت داشت و دلالت بر بعض موقوف بر دلالت بر کل نبود و دلالت بر کل هم موقوف بر بعض نبود حال که بعضی خارج شده اند دلالتش بر باقی کما کان باقی است مثلا وقتی یک اتاق روشن است اگر پرده ای وسط اتاق زده شود تاریکی این قسمت مانع روشنی قسمت دیگر نیست.

مرحوم آخوند در جواب می فرمایند:

ما قبول داریم که مانعی درکار نیست یعنی مخصص دیگری وجود ندارد یا یقین به عدم مخصص دیگر داریم یا اگر شک هم داشته باشیم اصل عدم مخصص جاری می کنیم و اما اینکه مقتضی وجود داشته باشد مورد قبول ما نیست زیرا مراد از مقتضی ظهور عام در مابقی و زیر مجموعه خودش می باشد در حالیکه با تخصیص این ظهور از بین رفت و ظهور دیگری هم وجود ندارد که ظهور در مابقی باشد لذا متقضی وجود ندارد.

اما اگر آنچه ما گفتیم که عام بعد از تخصیص استعمال در عموم شده است بعد از تخصیص هم این ظهور باقی خواهد بود و متقضی موجود است و مانع هم مفقود می باشد.

منتقی ج 3 ص 338 کلامی از مرحوم نائینی نقل می کنند که خواهد آمد

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo