< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد رضازاده

90/02/31

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: خلاصه

خلاصه

مرکز نزاع عبارت است از وجه ثالثی که مرحوم آخوند رحمة الله علیه بیان کردند و فرمودند بحث در این است که لفظی که بعد از ادات خطاب قرار دارد وضع برای عموم شده است یا برای خصوص بخاطر اینکه بحث ما مبحث عام و خاص است و این وجه ثالث تناسبش با این مبحث بیشتر است از وجه اول و دوم بلکه این دو وجه با این بحث تناسبی ندارند. نزاع در این وجه سوم لغوی می باشد نه عقلی بخلاف وجه اول و دوم که نزاع عقلی می باشد. اگر لفظی که بعد از ادات خطاب واقع شده است مانند کلمه ناس در یا «ایها الناس» از آن عموم ارداه شود و شامل حاضرین و غائبین و معدومین شود،باید ادات خطاب یاء- استعمال در خطاب انشائی شود که داعی متکلم در خطاب انشائی تفهیم مخاطب نمی باشد بلکه داعی یا اظهار عجز است و یا اظهار شوق و نظیر این دو.در خطاب انشایی متکلم حرف خطاب را استعمال می کند و داعی اش عجز است فرزند در حال ترس پدر را صدا می زند در حالیکه پدرش نیست حال اگر ناس در عموم استمال شود باید حرف نداء درخطاب انشایی بکار رود زیرا در خطاب حقیقی هدف تفهیم مخاطب است و این اختصاص دارد به مخاطب حاضر اما غائب و معدوم تفهیمش ممکن نست بلکه حاضر هم نباید غافل باشد و الا تفهیمش ممکن نیست اما اگر از ناس به قرینه حرف نداء خصوص اراده شود یعنی بگوییم ناس اگر چه اسم جنس است و همه را شمامل می شود ولی چون یاء قبل از آن قرار گرفته و یاء هم در خطاب حقیقی بکار می رود این یاء قرینه می شود که مراد از ناس خصوص حاضرین می باشد در این صورت احتمال قوی دارد که این بحث داخل در بحث عام و خاص شود زیرا خاص قرینه بر عام است و مفسر آن می باشد الا اینکه خاصها غالبا بعد از عام واقع می شوند امادر اینجا قبل از عام قرار گرفته است.

  اقوی این است که از ناس عموم اراده شده است زیرا اولا بواسطه ظهور ادات خطاب در اینکه وضع شده است برای خطاب انشائی چه اینکه متفاهم عرفی از این حرف نداء و ادات خطاب این است که متکلم کلام خودش را القاء کرده است و یک داعی هم بر این القاء دارد چون ظاهر یاء این است،برای اینکه با این ظاهر مخالفت نکرده باشیم می گوییم عموم از ناس اراده شده است و ثانیا اگر از ناس عموم اراده نشده باشد تالی فاسد دارد زیرا در خطابات شرعیة مثل یا ایها المومنون که در قراآن است لازم می آید که مفاد این خطابات مختص باشد به کسانی که در وقت بیان حضرتش،در مجلس حاضر بوده اند و شامل غائبین و معدومین نباشد بلکه شامل فرد حاضر غافل هم نباشد و این قطعا باطل است زیرا احکام شرعیه تا روز قیامت اختصاص به صنفی دون صنفی ندارد و اختصاص به زمانی دون زمانی ندارد همه مردم در این حکم شریک می باشند لذا باید مراد از ناس عموم باشد تا احکام شرعیه شامل همه شود.

 کفایة الاصول ص 359 «هذا لو قلنا بان الخطاب بمثل یا ایها الناس اتقوا فی الکتاب حقیقتا الی غیر النبی ولکن بلسانه...».

 می فرمایند این بحثی که ما بیان کردیم که ناس عام است یا خاص است این متفرع بر این مبنا می باشد که بگوییم که مخاطب به یا ایها الناس پیامبر نیست بلکه مردم مخاطب می باشند و اینکه این آیه از زبان پیامبر بیان شده است حضرتش واسطه است که این خطاب را به مردم منتقل کرده است مانند درخت حضرت موسی حال بحث می شود مراد از ناس عام است یا خاص اما اگر گفتیم مخاطب در این آیات شخص پیامبر است چه کلام به عنوان وحی باشد و چه به عنوان الهام در این صورت وقتی که کلام صادر می شود و خاطب حضرتش می باشد اگر چه مضمون این کلام مربوط به غیر پیامبر می باشد و حضرت این کلام را برای دیگران بیان می کند در این فرض دیگر جای این بحث نیست که مخاطب به این خطاب عموم است یا خصوص زیرا مخاطب نفس پیامیر می باشد و اساسا این بحث مورد نخواهد داشت.

 مصباح ج 1ص 485 نظیر این کلام را بیان کرده اند.

 نهایه ج 2 ص 473 تعلیقه 305در شرح همین کلام مرحوم آخوند رحمة الله علیه می فرمایند: صحیح اسن است که خود شخص پیامبر مخاطب می باشد اگر چه مضومن جمله ومفاد آن برای غیر پیامبر می باشد اما اینکه بگوییم که حضرت واسطه انتقال خطاب می باشد ایشان می فرمایند «لانظن بوقوعه مرة واحدة» موردی نداریم که مخاطب پیامبر نباشد و او فقط واسطه باشد در نتیجه این بحث که کلمه بعد از یاء عام است یا خاص است بکلی بی مورد خواهد بود.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo