< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد رضازاده

90/12/06

بسم الله الرحمن الرحیم

 موضوع: تقسیم کفایه
 اشکال سوم بر تقسیم کفایه
 بر فرض اینکه حکم ظاهری هم مفاد اصل است و هم مفاد اماره، تقسیم باید رباعی باشد نه ثنائی.
 بیان ذلک:
 حکم ظاهری کما اشرنا سابقا مثل حکم واقعی، گاهی متعلق قطع واقع می شود مثل اینکه قطع دارم به حجیت خبری که برحکمی از احکام دلالت می کند و گاهی متعلق ظن معتبر واقع می شود مثل اینکه ظاهر کتاب دلالت می کند بر حجیت این خبر و گاهی هم متعلق شک واقع می شود مثل اینکه شک می کنم در حجیت خبری که قبلا مسلم بوده است، الآن هم ثابت می باشد یا نه؟ بعد استصحاب بقاء شود.
 بنابر اینکه حکم ظاهری هم مانند حکم واقعی متعلق این سه حالت واقع می شود، قهرا باید تقسیم رباعی باشد نه ثنائی به این بیان که گفته شود وقتی که انسان بالغ یا مکلف التفات به حکم شرعی- واقعیا او ظاهریا- پیدا کرد یا قطع به آن حکم پیدا می کند یا نه اگر قطع پیدا نکرد یا ظن معتبر بر این حکم دارد یا نه و اگر ظن معتبر ندارد یا شک دارد یا نه و اگر شک نداشته باشد باید رجوع کند به وظیفه ای که عقل برایش تعیین می کند پس بنابر این باید تقسیم رباعی باشد: یا قطع دارد یا ظن دارد یا شک دارد یا وظیفه عقلیه.
 این اشکال در مصباح الاصول ج 2 ص 12 و عنایة ج 3 ص 6 بیان شده است.
 اشکال چهارم:
 تقسیم ثنائی باید ثلاثی باشد زیرا یا فرد قطع به حکم ظاهری یا واقعی دارد یا نه و اگر قطع ندارد یا ظن انسدادی علی الحکومة- دارد یا نه و اگر ظن انسدادی ندارد باید به اصول عقلیه مراجعه کند.
 این اشکال را نهایة الدرایة ج 3 ص 15 بیان کرده اند.
 اشکال پنجم:
 مصباح الاصول ج 2 ص 11 و دراسات ص 5 می فرمایند حکم ظاهری در طول حکم واقعی می باشد زیرا حکم ظاهری موضوعش جائی است که شخص شک در حکم واقعی وجود داشته باشد پس چون در موضوع حکم ظاهری، شک در حکم واقعی اخذ شده است قهرا رتبه اش موخر از حکم واقعی است و در طول آن است چه حکم ظاهری مفاد امارات باشد یا مفاد اصول عملیه حال با توجه به این نکته چگونه حکم ظاهری در تقسیم شما در عرض حکم واقعی قرار گرفته است و فرموده اید: «اذا التفت الی حکم واقعی او ظاهری»
 درنتیجه وقتی این دو در عرض هم نیستد جایی برای تقسیم ثنائی نیست چون لازمه تقسیم ثنائی این است که حکم واقعی و ظاهری در عرض هم قرار گیرند.
 و فیه:
 اگر دو حکم چون در طول هم می باشند نمی توان در تقسیم کنار هم قرار بگیرند، پس نباید حکم انشائی هم در کنار حکم فعلی قرار بگیرد زیرا حکم انشائی هم در طول حکم فعلی می باشد در حالیکه شما بر مرحوم آخوند اشکال فرمودید که قید فعلی در تقسیم کفایه اضافی است و فرقی بین حکم فعلی و انشائی نیست لازمه کلام شما این است که حکم انشائی در عرض حکم فعلی قرار گیرد در حالیکه حکم انشائی در طول حکم فعلی است و مقدم بر آن می باشد و همچین اصل عملی عقلی در طول ظن انسدادی علی الحکومه می باشد اگر چه ظن انسدادی هم به حکم عقل می باشد وقتی در طول هم می باشند در نتیجه بر مرحوم آخوند اشکال دیگری هم وارد می شود که ایشان این دو را در عرض هم قرار داده اند(البته این اشکال بر مرحوم آقای خوئی نیست بلکه بیان اشکال دیگری بر تقسیم صاحب کفایه می باشد).
 در حالیکه ممکن است بگوییم حکم ظاهری و واقعی اگر هر دو فعلی باشند قابل جمع نیستند اما اگر یکی فعلی باشد و یکی انشائی در مقام تقسیم جمع بین آنها اشکالی ندارد.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo