< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد رضازاده

92/06/24

بسم الله الرحمن الرحیم

 موضوع: حجیت ظن/ظاهر کلام/کلام مرحوم آقای فاضل
 در جلسه قبل کلام آقای فاضل بیان شد ایشان فرمودند برای استفاده حکم شرعی از کلام شارع پنج امر لازم است و با بودن این پنج امر نیازی به اصل عدم قرینه جناب شیخ و اصالة الظهور مرحوم آخوند نیست.
 حاصل کلام مرحوم آقای فاضل
 خلاصه کلام مرحوم آقای فاضل این شد که جایی برای این دو اصل نیست و این دو اصل مورد ندارند.
 اما اینکه اصل عدم قرینه مورد ندارد بخاطر این است که اصل عدم قرینه به این خاطر جاری می شود که ما شک کنیم در اصل وجود قرینه و منشا شک در وجود قرینه از سه احتمال خارج نیست یا احتمال سهو و نسیان و خطا متکلم یا مخاطب داده می شود و یا منشاش تعمد خود متکلم می باشد، متکلم عمدا قرینه را بیان نکرده است این دو احتمال نسبه ی نفس کلام شارع می باشد و منشا سوم به نسبه ی کلامی است که از شارع برای ما نقل شده است در این صورت احتمال داده می شود که راوی عمدا قرینه را ذکر نکرده باشد و علی ای تقدیر منشا شک در وجود قرینه هر کدام از این سه منشا که باشد جائی برای اصل عدم قرینه نیست زیرا سه احتمالی که ذکر شد بدون نیاز به اصل عدم قرینه نفی می شوند با بوسیله اصل عدم خطا و نسیان نفی می شوند اگر منشا احتمال خطا و نسیان و سهو باشد و اگر منشا تعمد شارع در عدم بیان قرینه باشد بوسیله اصل بودن متکلم به صدد بیان تمام مقصودش نفی می شود و منشا سوم که احتمال اینکه راوی عمدا قرینه را بیان نکرده باشد به ثقه بودن راوی نفی می شود زیرا فرض این است که راوی ثقه است و شخص ثقه عمدا قرینه ای را از روایت حذف نمی کند.
 و اینکه اصالة الظهور مورد ندارد به این خاطر است که شک در ظهور یا به امر دوم از پنج امری که ذکر کردیم بر می گردد و یا به امر پنجم بر می گردد و با امر دوم و پنجم شک از بین می رود و نیاز به اصالة الظهور نداریم.
 به عبارت دیگر اگر شک در اصل ظهور کلام باشد این بر می گردد به امر دوم که گفتیم باید ظهور مفردات و هیئات برای ما احراز شود پس اصل ظهور با امر دوم احراز می شود و نیازی به اصالة الظهور نیست و اگر شک در مراد جدی باشد این بر می گردد به امر پنجم که احراز مراد جدی بود و با بودن امر پنجم نیازی به اصالة الظهور نداریم.
 اقول
 و فیه:
 مقدمة:
 بحث تارة در صغری یعنی اصل ظهور است و تارة در کبری یعنی حجیت ظهور(تعیین مراد جدی) می باشد.
 در مقام اول که بحث صغروی است این بحث از محل بحث ما خارج است و مربوط به مباحث الفاظ می باشد لذا قبلا هم گفتیم که جلد اول کفایه که مباحث الفاظ می باشد به نسبه با جلد دوم، نسبت صغری به کبری می باشد در نتیجه اصالة الظهور نباید برای ما صغری را اثبات کند بلکه باید کبری را برای ما اثبات سازد.
 نتیجه اینکه اصالة الظهور باید کبری را برای ما اثبات کند.
 بعد از این مقدمه می گوییم که سه اشکال بر کلام مرحوم آقای فاضل وارد است.
 اشکال اول:
 امر اول و دوم که شما فرمودید از محل بحث خارج می باشند زیرا امر اول و دوم صغری را محق می کنند.
 امر اول این بود که اصل صدور کلام از شارع ثابت شود و امر دوم این بود که اصل ظهور کلام هم برای ما ثابت شود و هر دو امر مربوط به صغری می باشند
 العنوان: حجیة الظن/حجیۀ الظاهر/ایراد آیۀ الله فاضل
 «و اما اصالة الظهور لامورد لها، فلان المرجع اما راجع الی الامر الثانی من الامور الخمسة، لو كان المراد منها اثبات اصل الظهور و اما راجع الی الامر الخامس من الامور، لو كان المراد منها اثبات الارادة الجدیة و ان الظاهر من اللفظ مراد للمتكلم جدا، و علی ای حال لامورد لاصالة الظهور ایضا»
 اقول:
 مقدمة:
 البحث تارة یكون فی الصغری، ای اصل الظهور، و اخری فی الكبری، ای اثبات حجیته، و البحث فی المقام كبروی، و اما البحث الصغروی، فهو مربوط بمباحث الالفاظ نوعا، و لذا ربما یقال ان مباحث الالفاظ نتیجتها تكون صغری للبحث عن الامارات الغیر العلمیة، او فقل للبحث عن حجیة الظهور.
 و بعد ذلك یرد علی ما افاده اولا بعض الامور الخمسة مربوط بالصغری مثل الامر الاول و الثانی، فیكون خارجا عن المقام و محل البحث اذ البحث یكون كبرویا عن حجیة الظهور.
 
 
 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo