< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد رضازاده

92/07/10

بسم الله الرحمن الرحیم

 موضوع: حجیت ظن/حجیت ظواهر/ادله حجیت ظاهر/کلام صاحب قوانین
 مقام سوم: تایید تفصیل صاحب قوانین
 منتقی الاصول و نهایة النهایة کلام صاحب قوانین را قبول دارند.
 مستفاد از منتقی چهار مطلب می باشد:
  1. اصل تفصیل میرزای قمی متین می باشد و ظاهر برای من قصد افهامه حجت است.
  2. رد اشکالاتی که بر این تفصیل شده است.
  3. قبول آنچه ذکر شد در باب اقرار و امثال اقرار که در مقام اقرار غیر مقصود بالافهام هم اگر مطلبی را بگویید مورد قبول است.
  4. رد نتیجه ای که محقق قمی نسبت به تفصیلشان گرفته اند که اخبار معصومین برای ما حجت نیست زیرا ما مقصود بالافهام نیستیم.
 نتیجه اینکه منتقی در غیر باب اقرار پذیرفتند که ظواهر فقط برای من قصد افهامه حجت می باشد اما نتیجه صاحب قوانین -که عدم حجیت اخبار برای ما باشد- را نپذیرفتند.
 اما نسبت به اصل تایید تفصیل صاحب قوانین؛ می فرمایند:
 « والحق هو: ان التفصيل في حجية الظواهر بين من قصد افهامه وبين من لم يقصد، تفصيل متين لابد من الالتزام به، فان الملاك الذي قربنا به حجية الظواهر يختص بمن قصد افهامه. وذلك: فانا بينا في مقام تقريب حجية الظواهر - سواء كانت النتيجة قطعية كما نراه، أم ظنية كما يراه الاخرون- ان المتكلم إذا كان في مقام بيان مراده الواقعي، فارادة خلاف ظاهر كلامه الذي يتعارف الحكاية به عن مدلوله من دون نصب قرينة معلومة للمخاطب خلف فرض كونه في مقام التفهيم. وهذا المحذور انما يتأتى بالنسبة الى من قصد افهامه، اما من لم يقصد افهامه فلا يتأتى المحذور بالنسبة إليه، إذ لا خلف في ارادة خلاف ظاهر كلامه مع نصب قرينة لم يعلمها من لم يقصد افهامه وعلمها من قصد افهامه» [1]
 می فرمایند ما با یک ملاکی برای حجیت ظاهر تقریر کردیم که فقط این ملاک شامل من قصد افهامه می شود و شامل غیر مقصود بالافهام نیست.
 سپس در بیان این ملاک می فرمایند:
 متکلم که می خواهد مراد واقعی خودش را به دیگری تفهیم کند اگر در مقام تفهیم مقصودش، اراده ظاهر کلامش را ننمایید و کلامی را بگوید که ظاهرش با مراد جدی او متفاوت باشد، خلف می باشد و این محذور و خلف نسبت به مقصود بالافهام لازم می آید اما کسی که مقصود بالافهام وی نیست این محذور نسبت به او لازم نمی آید زیرا وقتی متکلم در مقام بیان مقصودش می باشد وقتی قرینه ای را بیان می کند که ظاهر مرادش نیست این را مقصود بالافهام درک می کند اما غیر مقصود بالافهام چون قرینه به او نرسیده است به ظاهر تمسک می کند و این اشتباه غیر مقصود بالافهام ارتباطی به متکلم ندارد زیرا وی قرینه را برای مقصو د بالافهام بیان کرده است.
 در مبانی الاستنباط نیز در بیان اینکه ملاک در مقصود بالافهام وجود دارد اما در غیر مقصود بالافهام نیست می فرمایند:
 «و الوجه في ذلك انه لا يجب علي المتكلم علاج اختفاء القرائن الحالية او المقالية عمن لم يقصد افهامه، اذ لايجب عليه الا القاء كلامه علي وجه يعني بتمام مراده بالنسبة الي من قصد افهامه دون غيره» [2]
 می فرمایند وجه اینکه ملاک حجیت ظهور اختصاص به مقصود بالافهام دارد این است که بر متکلم لازم نیست کاری کند که برای غیر مقصود بالافهام قرینه حالیه یا مقالیه مخفی نماند بلکه وی باید کلام را به نحوی بیان کند که مراد جدی اش برای من قصد افهامه تفهیم شود.
 تقریر العربی
 العنوان: حجیة الظن/ حجیة الظاهر/ کلام صاحب القوانین
 و اما المقام الثالث: تأييد التفصيل
 حاصل ما افاد صاحب المنتقي:
 1- اصل تفصيل القمي متين،
 2- رد ما ذكر من الاشكال علي التفصيل، [3]
 3- قبول ما ذكر في امثال باب الاقرار من عدم الفرق بين المقصود و غيره، [4]
 4- رد ما افاده المحقق القمي من النتيجة اعني عدم حجية الاخبار عن المعصومين بالنسبة الينا. [5]
 اما تاييد اصل التفصيل [6] : « والحق هو: ان التفصيل في حجية الظواهر بين من قصد افهامه وبين من لم يقصد، تفصيل متين لابد من الالتزام به، فان الملاك الذي قربنا به حجية الظواهر يختص بمن قصد افهامه. وذلك: فانا بينا في مقام تقريب حجية الظواهر - سواء كانت النتيجة قطعية كما نراه، أم ظنية كما يراه الاخرون- ان المتكلم إذا كان في مقام بيان مراده الواقعي، فارادة خلاف ظاهر كلامه الذي يتعارف الحكاية به عن مدلوله من دون نصب قرينة معلومة للمخاطب خلف فرض كونه في مقام التفهيم. وهذا المحذور انما يتأتى بالنسبة الى من قصد افهامه، اما من لم يقصد افهامه فلا يتأتى المحذور بالنسبة إليه، إذ لا خلف في ارادة خلاف ظاهر كلامه مع نصب قرينة لم يعلمها من لم يقصد افهامه وعلمها من قصد افهامه»
 و تتميم كلامه، بما افاده في مباني [7] نصه: «و الوجه في ذلك انه لا يجب علي المتكلم علاج اختفاء القرائن الحالية او المقالية عمن لم يقصد افهامه، اذ لايجب عليه الا القاء كلامه علي وجه يعني بتمام مراده بالنسبة الي من قصد افهامه دون غيره».


[1] منتقي الاصول، مرحوم روحاني، ج4، ص215
[2] مباني الاستنباط، محقق خويي، ج1، ص224
[3] منتقي الاصول، مرحوم روحاني، ج4، ص214
[4] منتقي الاصول، مرحوم روحاني، ج4، ص217
[5] منتقي الاصول، مرحوم روحاني، ج4، ص217
[6] منتقي الاصول، مرحوم روحاني، ج4، ص215
[7] مباني الاستنباط، محقق خويي، ج1، ص224

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo