< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد رضازاده

ویرایش دوم

92/07/15

بسم الله الرحمن الرحیم

 موضوع: حجیت ظن/حجیت ظواهر/کلام صاحب قوانین/کلام صاحب منتقی الاصول
 بحث در کلام صاحب منتقی بود ایشان فرمودند در باب اقرار ظاهر کلام هم برای مقصود بالافهام حجت است و هم برای غیر مقصود بالافهام لذا اگر غیر مقصود بالافهام هم شهادت دهد قبول می شود پس تفصیل در غیر باب اقرار صحیح است اما در باب اقرار صحیح نیست.
 خلاصه کلام ایشان این است که می فرمایند در باب اقرار متکلم نوعا در مقام این است که کلامش برای غیر مقصود مخفی بماند و دیگران نفهمند و نوعا در مقام این می باشد که اعترافش به شخص دیگری نرسد و این کاشف از این است مقر مقصود خودش را با همین کلماتی که بیان کرده است می فهماند و غیر این جملات، کلمات دیگری در تفهیم مقصودش دخیل نیست لذا مقید است که دیگری از این کلام اطلاع پیدا نکند حال غیر مقصود بالافهام اگر احیانا این کلام را شنید می تواند مراد جدی متکلم را از ظاهر کلام بدست آورد چون غیر الفاظی که بر زبان جاری کرده لفظ دیگری در مراد جدی متکلم دخالت نداشته است.
 و فیه:
 قبلا گفتیم که مقصود بالافهام خصوص مخاطب نیست بلکه هم مشافهین مقصود بالافهام هستند و هم کسانی که مطلبی را از کتابی می خوانند و این تفصیل در صورتی است که مقصود بالافهام در خصوص مخاطب باشد اما اگر مقصود بالافهام اعم از مخاطبین و کتب مولفین باشد این تفصیل صحیح نیست زیرا مولف وقتی کتابی را می نویسد ظاهرش برای ما حجت است و نمی توان گفت قرینه ای بوده است که به ما نرسیده است.
 اما کلام مرحوم ایروانی در نهایة النهایة
 ایشان نسبت به کلام محقق قمی قائل به تفصیل هستند
 می فرمایند کلامی که به غیر مقصود بالافهام واصل شده است اگر عین کلامی است که به مقصود بالافهام رسیده است در اینجا تفصیل مرحوم قمی صحیح نیست بلکه ظاهر این کلام برای مقصودین و غیر مقصودین حجت است اما اگر کلامی که به غیر مقصود بالافهام رسیده است عین کلامی نباشد که به مقصود بالافهام رسیده است تفصیل مرحوم قمی صحیح است زیرا وقتی عین کلام متکلم به غیر مقصود بالافهام نرسیده است احتمال وجود قرینه ای را می دهد که به وی نرسیده است.
 ایشان کلام مرحوم آخوند را نیز حمل کرده بر موردی که عین کلام به غیر مقصود بالافهام نیز رسیده است لذا مرحوم آخوند ظاهر را برای هر دو گروه حجت می داند.
 نصه: « و هذا -صورة الاولی- هو ظاهر عنوان‌ المصنف‌ «قده»، حیث جعل الكلام فی حجیة الظهور». [1]
 و کلام مرحوم شیخ را حمل کرده است به موردی که عین کلام مخاطب به غیر مقصود بالافهام نرسیده باشد لذا می فرمایند کلام برای غیر مقصود بالافهام حجت نیست.
 نصه: «... و قد جعل‌ عنوان‌ البحث‌ شیخنا المرتضى «قده» فی رسائله ذلك‌» [2]
 اقول:
 می توان گفت که برگشت کلام منتقی به کلام نهایة می باشد.
 اینکه منتقی فرمودند در باب اقرار کلام مطلقا حجت است علتش این بود که همان کلامی که به مقصود بالافهام رسیده است همان کلام به غیر مقصود بالافهام نیز رسیده است و این همان کلام مرحوم ایروانی می باشد کما اینکه در غیر باب اقرار علت اینکه صاحب منتقی می فرمایند فقط برای مقصودین بالافهام حجت است علتش این بود که عین کلام به غیر مقصود بالافهام نرسیده است لذا احتمال وجود قرینه ای را می دهد که به وی نرسیده باشد.
 مختار ما تفصیل محقق ایروانی می باشد.
 مختار ما در اینجا با آنچه قبلا انتخاب کردیم که ظاهر در صورت عدم ظن به خلاف حجت است، مخالفتی ندارد.
 تقریر العربی
 العنوان: حیجیة الظن/ حجیة الظاهر/ کلام صاحب القوانین
 و اما رد الاشكال علی التفصیل، مع قبول ما ذكر فی باب الاقرار من عدم الفرق بین المقصود و غیره.
 ملخصه: ثبوت الفرق بین باب الاقرار و بین غیر هذا الباب و قبول عدم التفصیل فی باب الاقرار دون غیره.
 بیان ذلك: ان المتكلم اذا كان فی مقام اخفاء كلامه عن شخص -زید- مثلا و قصد عدم افهام كلامه، فنفس ذلك ای اخفاء الكلام عنه كاشف عن عدم اعتماد المتكلم علی غیر ظاهر هذا الكلام و ان هذا الظاهر وحده كاشف عن مراده الواقعی و لم یكن بینه و بین المخاطب قرائن الحالیة او غیرها، لكشف المراد، و الا لم یكن وجه لاخفاء الكلام.
 و اذا فرض كشف هذا الظهور وحده عن المراد و لم یكن لشیء آخر دخل فی ذلك، كان حجة لكل من علم به و لو لم یكن مقصودا بالافهام او مقصودا عدم افهامه، لوحدته.
 و علیه فیكون الظاهر فی خصوص باب الاقرار حجة مطلقا، للمقصود و غیره، لعدم دخالة شیء آخر فی كشف المراد فی ذاك الباب.
 بخلاف غیر ذاك الباب فان التفصیل بین القمصود و غیره، متین كما تقدم فی غیر ذاك الباب، لاحتمال قرینة خفیة بین المتكلم و بین المقصود بالافهام و عدم امكان دفعه، لعدم جریان ملاك حجیة الظاهر ای الخلف بالنسبة الی غیرالمقصود كما ذكر.
 و الحاصل: ان صاحب المنتقی یقبل تفصیل القمی فی غیر باب الاقرار، كما هو المستفاد من مجموع كلامه، لا مطلقا كما هو ظاهر كلامه فی اول البحث.
 2- ثم ان محقق الایروانی ایضا یقبل التفصیل القمی، و لكن لا مطلقا.
 بیان ذلك: ان المستفاد من نهایة النهایة [3] هو ان الواصل الی غیرالمقصود بالافهام من كلام المتكلم:
 اما تمام ما وصل الی المقصود مع جمیع الخصوصیات و القرائن متصلة كانت او منفصلة، حالیة كانت او غیرحالیة،
 و اما نشك فی ذلك و یحتمل عدم وصول تمام ما وصل الی المقصود،
 و علی الاول لافرق بین المقصود و بین غیرالمقصود، بخلاف الثانی، لحصول بناء العقلاء فی الاول علی العمل الظهور مطلقا بخلاف الثانی.
 و حمل الكلام صاحب الكفایه فی المقام علی الصورة الاولی -ما وصل الی غیرالمقصود تمام ما وصل الی المقصود- نصه: « و هذا -صورة الاولی- هو ظاهر عنوان‌ المصنف‌ «قده»، حیث جعل الكلام فی حجیة الظهور». [4]
 و حمل كلام الشیخ فی الرسائل علی الصورة الثانیة نصه: «... و قد جعل‌ عنوان‌ البحث‌ شیخنا المرتضى «قده» فی رسائله ذلك‌» [5] ای اصالة عدم القرینة عند الشك فیها و عدم القطع بوصول تمام ما اعتمد علیه المتكلم فی افادة مقصود الی الشخص.
 اقول: و الظاهر هو رجوع التفصیل المنتقی و بتعبیر احسن رجوع كلام المنتقی المذكور آنفا الی تفصیل محقق الایروانی اذ تفصیله بین باب الاقرار و بین غیر ذاك الباب معناه هو التفصیل بین ما علم وصول ما وصل الی المقصود، الی غیره مثل باب الاقرار، حیث ان اخفاء المتكلم كلامه عن غیرالمقصود، دلیل علی عدم شیء اخر مع هذا الكلام و هذا الكلام بتمامه ایضا وصل الی غیرالمقصود و لذا صح شهادته، بخلاف غیرذلك الباب حیث لانعلم بوصول تمام وصل الی المقصود الی غیره.
 و علی ای تقدیر فالمختار هو التفصیل المحقق الایروانی.
 و علی تقدیر الشك، یوخذ بالمتیقن لكون الدلیل علی حجیة الظهور لبیا، و المتیقن هو حجیة للمقصود و لمن كان مثل المقصود من جهة وصول تمام ما بینه المتكلم الیه ایضا.
 و لاتنافی بین المختار ههنا، و بین اختیار القول الثانی للتلازم بین المختارین.


[1] نهایة النهایة، محقق ایروانی، ج2، ص52
[2] نهایة النهایة، محقق ایروانی، ج2، ص53
[3] نهایة النهایة، محقق ایروانی، ج2، ص52و53
[4] نهایة النهایة، محقق ایروانی، ج2، ص52
[5] نهایة النهایة، محقق ایروانی، ج2، ص53

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo