< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد رضازاده

92/09/13

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع:حجيت ظن/حجيت ظواهر/کتاب فصل الخطاب
بحث در کتاب فصل الخاطب بود اصل کتاب را در جلسه قبل مورد بررسي قرار داديم.
اما نظر علماء شيعه در مورد اين کتاب و قصد نوشتن مرحوم حاجي نوري از نوشتن اين کتاب
مشهور بين علماء شيعه اين است که آنچه در اين کتاب نوشته شده است مخدوش مي باشد و قبلا هم به بعضي از اين علماء اشاره شد و مشهور يا قريب به اتفاق بين علماء اين است که هدف حاجي نوري از نوشتن اين کتاب اثبات تحريف قرآن بوده است و بعد از نوشتن اين کتاب، علماء بزرگي از شيعه در رد اين کتاب، کتابهايي نوشته اند اولين کسي که در رد اين کتاب، کتابي نوشته است مرحوم شيخ محمود تهراني مشهور به معرب مي باشد که کتاب کشف الارتياب عن تحريف الکتاب را نوشته است و بعد از اتمام، اين کتاب را به نزد استاد حاجي نوري، مجدد شيرازي(صاحب فتواي تحريم تنباکو) فرستاد و ايشان هم اين کتاب را به نزد حاجي نوري فرستادند.
بعد از ايشان هم کتب ديگري در رد فصل الخطاب نوشته شده است و شايد آخرين فردي که از علماء شيعه در رد فصل الخطاب کتاب نوشته است علامه سيد مرتضي عسکري مي باشد ايشان بسيار عالي وارد اين بحث شده است و کلي گويي نکرده است بلکه تک تک روايات را مورد برسي قرار داده است هم سندا و هم دلالة
ايشان در کتابي به نام دراسة ادلة الباب الحادي عشر که در رد باب يازدهم اين کتاب نوشته است هم به رد بر حاجي نوري و هم رد استاد الاهي ظهير نويسنده کتاب الشيعه و القرآن از اهل سنت -که تمام آنچه را که بر شيعه اشکال کرده است همه را از کتاب فصل الخطاب استفاده کرده است- پرداخته است.
نصه:
«ان الشيخ النوري، حيث کان بصدد اثبات مظعونه لم يات من الروايات و الاقوال الا بمقدار ما يفيده و قد تکون في نفس الروايات التي اوردها حتي روايات امثال سيارين اشياء علي خلاف ما اراده کما بيّناها».[1]
مي فرمايند مرحوم حاجي نوري چون در صدد اثبات تحريف قرآن بوده است در نقل روايات، اکتفا کرده است به رواياتي که مفيد تحريف قرآن مي باشند حتي در نقل روايات، اغلب رواياتش به روايات سيارين که از غالين بوده است و رواياتش مرسله مي باشد بر مي گردد مرحوم حاجي نوري از اين فرد هم که روايت نقل مي کند به مقداري از وي نقل کرده است که دلالت بر تحريف قرآن مي باشد و آن قسمت از روايت که مخالف تحريف قرآن بوده است را نقل نکرده است.
علامه عسکري در کتاب القرآن الکريم و روايات المدرستيننيز مي فرمايند:
«و لم يکن الشيخ النوري الوحيد ممن شُوّش فکره من تلک الاحاديث بل سبقه الي ذلک علماء مدرسة الخلفاء و قالوا بالتحريف و لکنّه بدّلوا اسم التحريف و سمّوه باسم نسخ و الانساه او باسماء اخري».[2]
مي فرمايند حاجي نوري تنها کسي نيست که نسبت به اين احاديث فکرش مشوش شده است و از اين روايات اشتباه برداشت کرده است بلکه قبل از ايشان علماء اهل سنت اين حرفها را زده اند و قائل به تحريف شده اند لکن علماء اهل سنت اسمش را تحريف نگذاشته اند بلکه اسمش را نسخ و انساه گذاشته اند.
التقرير العربي
و الثاني آراء علماء الشيعه با النسبة ما ذکره النوري في «فص الخطاب» و ما هو قصده من تاليفه:
فنقول:
المشهور بينهم، عدم تمامية ما في الکتاب تقدم ذکر بعضهم و إنّ قصده من تاليفه، اثبات تحريف القرآن.
و اول من کتب في رد فصل الخطاب في زمان حيوة النوري الشيخ محمود الطهراني الشهير بمعرّب و سماها «کشف الارتياب عن تحيرف الکتاب» و بعثها الي استاد النوري السيد المجدد الشيرازي و ارسلها السيد الي النوري.
ثم کتبوا الاکابر من علماء الشيعه ردا علي فصل الخطاب و لعل آخرهم و احسنهم في هذه العرصة السيد المجاهد المحقق مرتضي العسکري حيث انه ناقشها مبسوطا و صرحه في کتابه «دراسة ادلة الباب الحادي عشر» التي تکون ردا علي النوري و الاستاد ظهير مولف «الشيعة و القرآن» اعتمد فيه علي فصل الخطاب و کان اجمع کتب مدرسة الخلفاء ما نصه:
«ان الشيخ النوري، حيث کان بصدد اثبات مظعونه لم يات من الروايات و الاقوال الا بمقدار ما يفيده و قد تکون في نفس الروايات التي اوردها حتي روايات امثال سيارين اشياء علي خلاف ما اراده کما بيّناها».[3]
و صرح العلامة العسکري في کتابه «القرآن الکريم و روايات المدرستين» ما نصه:
«و لم يکن الشيخ النوري الوحيد ممن شُوّش فکره من تلک الاحاديث بل سبقه الي ذلک علماء مدرسة الخلفاء و قالوا بالتحريف و لکنّه بدّلوا اسم التحريف و سمّوه باسم نسخ و الانساه او باسماء اخري».[4]



[1] دراسة ادلة الباب الحادي عشر.، علامه عسکري، ص 252
[2] القرآن الکريم و روايات المدرستين.، علامه عسکري، ج 2، ص 24
[3] دراسة ادلة الباب الحادي عشر.، علامه عسکري، ص 252
[4] القرآن الکريم و روايات المدرستين.، علامه عسکري، ج 2، ص 24

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo