< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد رضازاده

92/11/13

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: حجیت ظن/حجیت اجماع/اجماع نزد اهل سنت
اجماع نزد اهل سنت
غزالی در مستصفی می فرمایند برای اجماع سه مبحث می توان تصور کرد:
1-ارکان اجماع
می فرمایند اجماع دو رکن دارد:
الف: مجمعین باید از امت پیغمبر خاتم صلی الله علیه و آله باشند.
ب:اتفاق این امت و مسلمانها از نظر فتوی در یک مساله در یک لحظه و زمان واحد[1]
2-حکم اجماع[2]
حکم اجماع وجوب پیروی و حرمت مخالفت با آن می باشد.
3-دلیل بر حجیت اجماع

می فرمایند: سه دلیل بر اجماع ممکن است اقامه شود:
الاول: دلیل عقلی یا دلیل معنوی
الثانی: بعضی از آیات شریفه قرآن
الثالث: جملة من الروایات
اما دلیل اول- دلیل عقلی یا معنوی-
حاصل این دلیل این است که صحابه پیامبر زمانی که بر یک امری اجمتاع کردند و قطع به آن امر پیدا کردند این صحابه با این خصوصیت قطع پیدا نمی کنند بر یک امری مگر اینکه مدرک صحیحی بر آن داشته باشند و از طرفی عادت محال می داند که صحابه در این اتفاقشان قصد کذب داشته باشند.
بعد عزالی می گوید: این دلیل اول ضعیف می باشد.
نصه: هذه الطريقة ضعیفة عندنا اذ الخطا و الغفلة لايكون ممنفیا عنهم.
می گوید اگر چه احتمال کذب داده نمی شود ولی احتمال غفلت و خطا در برداشت از آن مدرک داده می شود.
اصول الفقه بر دلیل اول اشکال دیگری کرده اند حیث قال:
«ثم ان هذا الطريق العقلي أو المعنوي لو تم، فأي شئ يخصصه بخصوص الصحابة أو المسلمين أو علماء طائفة خاصة من دون باقي الناس وسائر الامم».[3]
می فرمایند به چه دلیل این اجماع را به مسلمانها یا جمعی از صحابه اختصاص می دهید به چه دلیل مسلمانها تعمد بر کذب نداشته باشند اما دیگران اینگونه نباشند مگر اینکه معصوم در بین این افراد باشند (که شیعه به آن قائل است)
اما دلیل دوم-آیات-
منها: ﴿كُنْتُمْ خَیْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ...﴾.
لازمه اینکه بهترین امت باشند این است که اجماع آنها حجت باشد.
منها: ﴿ وَمَنْ يُشَاقِقِ الرَّسُولَ مِنْ بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُ الْهُدَىٰ وَيَتَّبِعْ غَيْرَ سَبِيلِ الْمُؤْمِنِينَ نُوَلِّهِ مَا تَوَلَّىٰ وَنُصْلِهِ جَهَنَّمَ وَسَاءَتْ مَصِيرًا.[4]
شافعی به این آیه استدلال کرده است.
غزالی در صفحه 138 می فرمایند:
و الذي نراه ان الآية ليس نصا في القرآن بل الظاهر ان المراد بها اني قاتل النبي و يتبع غير سبيل المومنين في نصرته و دفع اعدائه[5].
می فرمایند آنچه من به آن اعتقاد دارم این است که این آیه نص در مقصود ما نیست بلکه این آیه در خصوص جنگ مسمانها می باشد نه بر اجماع صحابه بعد از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بر امری.
مرحوم میرزای قمی در قوانین[6] می فرمایند:
مراد به سبیل المومنین در آیه که خداوند مذمت کرده است کسی را که غیر سبیل المومنین را انتخاب کند، ایمان می باشد یعنی مذمت شده است کسی که باور و اعتقادی داشته باشد بغیر آنچه که مومنین به آن اعتقاد دارند نه اجتماع بر یک امر داخلی در محدوده ایمان بلکه مراد خود ایمان می باشد.

در ادامه می فرمایند مفهوم این آیه عدم پیروی غیر مومنین است نه لزوم اتباع مسلمین به عبارت دیگر آین آیه می فرمایند کسانی راه دیگری انتخاب می کنند پایان کار آنها جهنم است در در واقع در مقام تهدید غیر مومنین است نه در مقام لزوم اتباع سبیل المومنین.

اما دلیل سوم: روایات
غزالی می گوید تمسک به روایات اقوی از دلیل اول و دوم می باشد[7].
خلاصه کلام ایشان این است که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم با الفاط متعدد و در جاهای متعدد عصمت امت اسلامی را از خطا بیان کرده است:
منها: لا تجتمع امتی علی الضلالة، امت من هیچ گاه بر گمراهی و ضلات اجتماع نمی کنند.
منها: لا تجتمع امتی علی الخطا، امت من هیچ گاه بر خطا اجتماع نمی کنند.
این روایت نص در این هستند اگر امت اجتماع بر امری داشتند آن امر خطا نیست و امر درستی است و باید از آن تبعیت کرد.
بعد غزالی بر این استدلال به روایات اشکال می کند[8] باینکه مراد از امت، همه کسانی هستند که به پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم ایمان آورده اند از ابتدا تا روز قیامت نه خصوص صحابه پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم
و از این اشکال جواب می دهند که مراد از امت همه مسلمانها تا روز قیامت نیست بلکه مراد قوم یتصور منه الاختلاف و الاجتماع یعنی مراد از امت کسانی هستند که زمینه اجتماع و اختلاف در آنها باشد لذا شامل معدومین نمی شود و شامل مرده و اطفال و مجانین نیست زیرا در اینها زمینه اتفاق نظر یا اختلاف نظر در یک مساله وجود ندارد در نتیجه مراد از امت کسانی هستند که در یک عصر باشند و زمینه اتفاق و اختلاف در آنها وجود داشته باشد و این عنوان بر صحابه پیامبر صادق است لذا اتفاق آنها حجت است و مشروعیت بیعت ابی بکر با این اجماع ثابت ثمی شود.
مرحوم قمی در قوانین بر این بیان هم اشکال کرده است[9] سیاتی انشاء الله

التقریر العربی
الاجماع عند العامة
عنوان الغزالي في المستصفي[10] للاجماع مباحث ثلاثة:
احدها: اركانه:
قال: للاجماع ركنان:
1-المجمعون، و هم امة محمد صلي الله عليه و آله وسلم.
2- نفس الاجماع اي اتفاق فتاوي الامة في مسئلة في لحظة واحدة.[11]
و ثانيها: حكمه: و هو وجوب الاتباع و تحريم المخالفة.[12]
و ثالثها: الدليل علي حجية الاجماع، و هو ادلة ثلاثة:
1-دليل معنوي (عقلي)؛
2- آيات؛
3- روايات.

اما المعنوي: حاصله ان الصحابة اذا اجتمعوا علي امر و قطعوا به فلايقطعون الا عن مستند قاطع و العادة یخیل علیهم قصد الكذب.[13]
ثم قال: هذه الطريقة ضعیفة عندنا اذ الخطا و الغفلة لايكون ممنفیا عنهم.
و اورد عليه اصول الفقه اشكال آخر: «ثم ان هذا الطريق العقلي أو المعنوي لو تم، فأي شئ يخصصه بخصوص الصحابة أو المسلمين أو علماء طائفة خاصة من دون باقي الناس وسائر الامم».[14]

و اما الآيات:
مثل ﴿كُنْتُمْ خَیْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ...﴾.
و اقويها قوله تعالي: ﴿وَمَنْ يُشَاقِقِ الرَّسُولَ مِنْ بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُ الْهُدَىٰ وَيَتَّبِعْ غَيْرَ سَبِيلِ الْمُؤْمِنِينَ نُوَلِّهِ مَا تَوَلَّىٰ وَنُصْلِهِ جَهَنَّمَ ۖ وَسَاءَتْ مَصِيرًا.[15] تمسک بها الشافعي.
ثم قال[16]: و الذي نراه ان الآية ليس نصا في الفرض بل الظاهر ان المراد بها من یقاتل النبي و يتبع غير سبيل المومنين في نصرته و دفع اعدائه.
و اورد قوانين[17] عليه:
1-ان المراد بسبيل المومنين في الآية هو الايمان.
2- المفهوم منها التهديد علي اتباع غير المومنين، لا لزوم اتباع المومنين.
و اما الروايات:
قال الغزالي[18]: و هو الاقوي اي التمسك بالروايات هو الاقوي و ملخص کلامه ان الرسول بين بالفاظ مختلفة عصمة هذه الامة من الخطاء مثل «لاتجمتع امتي علي الضلالة» و «لا تجتمع امتي علي الخطاء»...
ثم اورد[19] عليه بان المراد من الامة كل من آمن به الي يوم القيامة.
ثم اجاب بان المراد بها قوم يتصور منهم اختلاف و اجتماع، فلاتشمل المتقدمين و لا المیت و لا الاطفال و المجانین مع انهم من الامة فيعلم قطعا ان المراد هذا القوم الموجود في كل عصر.
اورده عليه قوانين [20]



[1] المستصفي، غزالي، ص 143 و 151.
[2] المستصفي، غزالي، ص 154.
[5] المستصفي، غزالي، ص138.
[7] المستصفي، غزالي، ص138.
[8] المستصفي، غزالي، ص141.
[10] المستصفي، غزالي، ص 137.
[11] المستصفي، غزالي، ص 143 و 151.
[12] المستصفي، غزالي، ص 154.
[13] المستصفي، غزالي، ص 142.
[16] المستصفي، غزالي، ص138.
[18] المستصفي، غزالي، ص138.
[19] المستصفي، غزالي، ص141.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo