< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد رضازاده

93/07/29

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: حجیت ظن/خبر واحد/ادله حجیت خبر واحد/آیه نفر
بحث در تقریر مرحوم مظفر بود لکن می توان بر این تقریر هم اشکال کرد باینکه این تقریر با کمله لینذرو و لعل سازگار نیست زیرا ظاهر این دو کلمه این است که افرادی که نفر نکرده اند رغبت چندانی به تعلم دین و عمل به آن نداشته اند و الا با کلمه لینذروا تهدید و تخویف نمی شدند و با کلمه لعل احتمال پذیرش آنها ذکر نمی شود درحالیکه از تقریر اصول الفقه استفاده می شد که همه دوست داشته اند نفر کنند و آیه آنها را از نفر دسته جمعی نهی کرده است.
خلاصه اینکه با چند کلمه در آیه نفر حجیت خبر واحد اثبات شده است.
یکی از کلمه لعل می باشد که دلالت بر محبوبیت انذار دارد و محبوبیت تلازم با وجوب قبول قول منذر دارد.
یکی دیگر کلمه انذار بود که با دو بیان از این کلمه حجیت خبر واحد ثابت شد.
یکی دیگر مجموع صدر و ذیل آیه بود که مرحوم آخوند و مرحوم مظفر به آن اشاره کردند.
هذا تمام الکلام در دلالت آیه نفر بر حجیت خبر واحد.

اما کسانی که قائل به عدم دلالت آیه بر حجیت خبر واحد می باشند.
بعضی از نکات در عدم دلالت آیه نفر بر حجیت خبر از کفایه و منتقی تحت عنوان قلت و ان قلت ذکر شد.
بعضی هم گفته اند بین مفاد آیه و حجیت خبر اصلا تناسبی وجود ندارد و بینهما بون بعید.
مرحوم حضرت امام در انوار الهدایه و مرحوم آقای فاضل در تبیان الاصول می فرماید اصلا آیه هیچ ارتباطی به حجیت خبر واحد ندارد.
نص انوار:
«قوله تعالى - قبل ذلك -: و ما كان المؤمنون لينفروا كافّة منع عن النفر العموميّ، ... و بعد هذا المنع قال: فلو لا نفر من كل فرقة منهم طائفة، فتكون الآية بصدد المنع عن النفر العموميّ، لا إيجاب نفر طائفة من المؤمنين
فيصير محصّل مفادها - و العلم عند اللَّه -: أنّه لا يسوغ للمؤمنين أن ينفروا جميعا، فينفرد رسول اللَّه صلى اللَّه عليه و آله فلم لا يكون نفرهم بطريق التفرقة، و بقاء طائفة، و نفر طائفة أخرى؟
فيتوجّه الحثّ المستفاد من كلمة «لو لا» التحضيضيّة إلى لزوم التجزئة و عدم النَّفر العموميّ، لا إلى نفر طائفة للتفقّه.
و بالجملة: بين مضمون الآية الشريفة و الدلالة على حجّيّة الخبر الواحد، بون بعيد».[1]
می فرمایند وقتی به صدر و ذیل آیه نگاه می کنیم در می یابیم که آیه در مقام بیان وجوب انذار نیست تا با ملازمه و وجوه دیگر حجیت خبر ثابت شود بلکه آیه ناظر به این جهت است که نفر عمومی واجب نیست(و کاری با تفقه و غیرش ندارد بلکه فقط می فرماید نباید پیامبر تنها بماند).
سپس می فرمایند محصل آیه این است که همه نباید کوچ کنند و الا خطراتی پیامبر صلی الله علیه آله و سلم را تحدید خواهد کرد.
این لولا که دلالت بر حث و ترغیب است مفادش این است که لازم است عده ای بمانند و پیامبر را تنها نگذارند نه اینکه ترغیب به این باشد که بعضی برای تفقه کوچ کنند.
بعد می فرمایند مراد تحذر عملی نیست(انذار شود تا منذرین عمل کنند) تا حجیت خبر واحد ثابت شود بلکه تحذر نفسانی است یعنی که انذار کنند تا بعد افراد بترسند.
مرحوم آيت الله فاضل[2] نيز همين مطالب را ذكر مي كنند و مي گويند منظور از تحذر، خوف نفساني است كه از اعراض و اوصاف است و متعلق تكليف نمي باشند.

التقرير العربي:
و لكن لي ان اقول: انه لايناسب مع «لنيذورا» و «لعل» الظاهر ان في عدم رغبة الباقين لتعلم الدين و العمل به، و الا لايحتاج الي تهديدهم و تخويفهم من ناحية الناذرين، مع ان لازم ما ذكره اصول الفقه هو رغبة جميع المومنين الي التفقه، فاغتنم.
فتلخص ان استفادة حجية خبر الواحد من الآية تكون:
1. من معني «لعل»: وجه الاول الكفاية و وجه الاول نهاية الدراية.
2. من كلمة الانذار: وجه الثاني و الثالث كفاية و وجه الثاني من نهاية الدراية.
3. من لزوم نفر الطائفة؛ اصول الفقه.
هذا تمام الكلام في دلالة آية النفر علي حجية خبر الواحد و تقدم لدلالتها علي الحجية تقريبات متعددة.

و اما بيان عدم دلالتها علي الحجية:
مضافا الي ما تقدم من الكفاية و المنتقي و ما ذكرناه آنفا علي طريقة اصول الفقه من الاشكال علي ادلة القائلين بدلالتها عليها.
فنقول: افاد انوار الهداية و تبيان الاصول بما نصه:
انوار: «قوله تعالى - قبل ذلك -: و ما كان المؤمنون لينفروا كافّة منع عن النفر العموميّ، ... و بعد هذا المنع قال: فلو لا نفر من كل فرقة منهم طائفة، فتكون الآية بصدد المنع عن النفر العموميّ، لا إيجاب نفر طائفة من المؤمنين
فيصير محصّل مفادها - و العلم عند اللَّه -: أنّه لا يسوغ للمؤمنين أن ينفروا جميعا، فينفرد رسول اللَّه صلى اللَّه عليه و آله فلم لا يكون نفرهم بطريق التفرقة، و بقاء طائفة، و نفر طائفة أخرى؟
فيتوجّه الحثّ المستفاد من كلمة «لو لا» التحضيضيّة إلى لزوم التجزئة و عدم النَّفر العموميّ، لا إلى نفر طائفة للتفقّه.
و بالجملة: بين مضمون الآية الشريفة و الدلالة على حجّيّة الخبر الواحد، بون بعيد».[3]
و افاده ايضا ان المراد من التحذر، هو حذر النفسي و الخوف النفساني.
و مثله تبيان[4] و اضاف فيه بعد قبول ان المراد من الحذر هو خوف النفساني ان الخوف النفساني من الاعراض و الاوصاف النفساني التي لايمكن ان يقع موردا للتكليف.
و يستفاد من انوار ايضا ان المراد من النفر، هو النفر الي الجهاد بقرينة قوله: «فينفر رسول الله...».




[2] تبیان الاصول، فاضل لنکرانی، ج3، ص165الی 170.
[4] تبیان الاصول، فاضل لنکرانی، ج3، ص165الی 170.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo