< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد رضازاده

93/09/01

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: حجيت ظن/خبر واحد/ آيه كتمان
صاحب منتقي الاصول به ايراد آخوند بر مرحوم شيخ اشكالي وارد مي كنند. خلاصه اشكال آخوند اين است كه قبول ملازمه اي كه شيخ انصاري در آيه كتمان دارند، منافات با دو اشكالي كه در آيه نفر داشتند، دارد. در نتيجه امكان ندارد كه بين قبول ملازمه و اهمال يا اختصاص به صورت ظهور واقع، جمع كرد.
صاحب منتقي در اشكال بر آخوند مي فرمايند: مرحوم شيخ انصاري ملازمه را قبول ندارند، تا اين اشكال وارد شود كه جمع بين قبول ملازمه و دو ايراد امكان ندارد، بلكه مرحوم شيخ ملازمه را رد مي كنند. بله ايشان ملازمه را به ملاك دو ايراد رد مي كنند.
توضيح مطلب: دو اشكالي كه شيخ انصاري در آيه نفر داشتند، ناظر به اين است كه در طرف تحذر و قبول، اطلاقي وجود ندارد چون آيه از حيث قبول يا مهمل است و يا ظهور آيه، قبول در صورت علم آور بودن است. پس اين دو ايراد ناظر به وجه اول و سومي است كه مرحوم آخوند در آيه نفر ذكر كرده است. اما وجه دومي كه در كفايه بيان شد، ربطي به اطلاق ندارد و نمي توان به اطلاق تمسك كرد، بلكه به لغويت مربوط مي باشد. يعني تحذر لازم است تا لغويت پيش نيايد به اينكه اگر انذار واجب نباشد، و تحذر لازم نباشد، اين انذار لغو خواهد بود و از آن طرف لغويت به اطلاق و دلالت لفظيه ربطي ندارد.
در نتيجه دو ايراد مرحوم شيخ بر آيه نفر داشتند، بما هو هو هيچ ربطي به وجه دوم و نفي وجه دوم ندارند، لكن در اين دو ايراد، ملاكي وجود دارد كه با ملاحظه آن، وجه دوم كه اثبات ملازمه بود را نفي مي كند. چون حاصل دو ايراد اين است كه غايت تحذر، علم به معالم دين و وضوح آن است. پس قاعده انذار در وجوب قبول تعبدا منحصر نمي باشد كه ملازمه بوسيله آن ثابت شود.
خلاصه: دو ايراد مرحوم شيخ بر آيه نفر، به ما هو هو نافي وجه اول و سوم كفايه است و به ملاك آنها، وجه دوم را رد مي كند. پس مرحوم شيخ هم مثل مرحوم آخوند ملازمه را قبول ندارد و اشكالي كه شماي آخوند فرموديد كه جمع بين دو ايراد با قبول ملازمه امكان ندارد، حرف درستي است اما مرحوم شيخ ملازمه را قبول ندارد تا بر ايشان اين اشكال وارد شود.

اقول:
در جلسه قبل بيان شد كه مرحوم شيخ در ارتباط با استدلال به آيه نفر و كتمان سه ايراد دارند، دو ايراد آن را در آيه نفر بيان كرده بودند كه گفتند در آيه كتمان هم جاري است و ايراد سوم را در ذيل استدلال به آيه كتمان بيان كرده اند و ايراد سوم اين است: «مع امكان كون وجوب الاظهار لاجل رجاء وضوح الحق من تعدد المظهرين».
مي فرمايند: دليل وجوب اظهار اين نيست كه تعبدا بايد انذار قبول شود، بلكه دليل وجوب اظهار اين است حق واضح شود و مردم عن علمٍ حق را قبول كنند.
با اين عبارت، مرحوم شيخ خودشان ملازمه را رد مي كنند و براي اثبات اينكه مرحوم شيخ ملازمه را قبول ندارند، نيازي به بيان پيچيده صاحب منتقي نمي باشد.

التقرير العربي:
ثم ان صاحب المنتقي اورد علي ايراد الكفاية علي الشيخ بان تسليم الملازمة من ناحية الشيخ في آية الكتمان كما تقدم ينافي ايراد به، فلايمكن الجمع بين قبول الملازمة و ما افاده من الاهمال او الاختصاص بصورة ظهور الواقع.
بما حاصله ان الشيخ لايقبل الملازمة بل ينفيها بملاك الايرادين، بيان ذلك ان ايرادي الشيخ في آية النفر مرتبطان بنفي الاطلاق المدعي في ناحية التحذر و القبول فيكونان ناظرين الي الوجه الاول و الثالث المذكوران في الكفاية.
و اما الوجه الثاني فهو لا يرتبط بالاطلاق و التمسك بدلالة اللفظية بل يرتبط و يرجع الي الاستدلال علي وجوب الحذر بلزوم اللغوية لولا وجوبه مع وجوب الانذار، فالايرادين بعنوانها لم يكونا مربوطان بالوجه الثاني و نفيه و لكن بملاحظة ملاكها يرجعان اليه و ينفيان الملازمة المدعاة في الوجه الثاني لانهما ينتهيان الي ان الغاية هو وضوح انه معالم الدين و العلم به فلا تنحصر الفائدة في وجوب القبول تعبدا حتي يثبت الملازمة.
و الحاصل ان ايرادي الشيخ ينفيان وجه الاول و الثالث بعنوانهما، و لكن ينفي الوجه الثاني و الملازمة المدعاة فيه بالملاك.

اقول: تقدم جلسة قبل ان الشيخ ذكر ايرادات ثلاثة اثنان منها ما ذكرهما ذيل آية النفر و الثالث ما افاده ذيل آية الكتمان قبل آية السوال و هو قوله: «مع امكان كون وجوب الاظهار لاجل رجاء وضوح الحق من تعدد المظهرين» و هو ينفي الملازمة فلايحتاج الي ما ذكره المنتقي لنفي الملازمة. هذا و لكن صحة ما افاده المنتقي، لان كل دليل، يلاحظ مع قطع النظر عن سائل الادلة و عليه لايكون وجه ايراد الاول و الثاني تماما لو لم ينظران الي نفي الملازمة بوجه، لما ذكره في الكفاية من ان الملازمة تنافيها، فلابد من بيان المنتقي حتي لايكون ملازمة معها.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo