< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد رضازاده

93/11/13

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: حجيت ظن/خبر واحد/ سیره عقلاء
بیان شد که عبارات علماء در مفاد سیره عقلاء، مختلف است به اینکه بعضی می گویند خبر ثقه حجت است و بعضی می گویند خبر موثوق به حجت است.
اقول: ممکن است بین این دو قول جمع کرد به جمعی که نهایه الافکار ذکر کرده است.
حاصل جمع: محور عمل عقلاء بر مدار وثوق و اطمینان است و اینکه در بعضی عبارات، مثل عبارت کفایه، تعبیر به خبر ثقه شده است، به خاطر این نیست که خصوصیت ثقه بودن در عمل عقلاء دخالت دارد، بلکه بخاطر این است که زمانی که مخبر ثقه بود، معمولا ملازمه با وثوق و اطمینان دارد و انسان از این خبر، وثوق پیدا می کنند. پس کسانی که تعبیر به ثقه کرده اند، منظورشان لازم آن است که وثوق و اطمینان باشد.
لذا قبلا هم بیان شد که اخبار و آیاتی که برای حجیت خبر واحد به آنها استدلال شده است، امضائی هستند و سیره عقلائیه را امضاء کرده اند.
مختار ما هم طبیعتا این است که سیره عقلاء بر طبق اطمینان و وثوق است و ادله لفظیه هم همین سیره را امضاء کرده اند.

تذنیبان:
تنذنیب اول: مرحوم نائینی در مبحث اجماع و یا سیره، چند امر را بیان کرده اند:
امر اول: از این طریقه به اجماع قولی، اجماع عملی، سیره مسلمین، سیره عقلاء، یاد شده است و این عناوین در کلمات علماء دیده شده است، حال فرق بین اینها چیست؟
مرحوم نائینی می فرمایند:
اجماع قولی: ارباب فتوا، بر فتوایی اتفاق داشته باشند و فرق ندارد که فتوا مربوط به یک حکم فرعی باشد یا حکم اصولی باشد. مثل اتفاق ایشان بر جواز عقد انقطاعی یا مثل اتفاق ایشان در عمل به وثوق و اطمینان.
و طریقه احراز اجماع قولی، تتبع اقوال بزرگان در کتب و رساله های ایشان است.
اجماع عملی: مجتهدین در مقام اسنتباط به یک قاعده اصولی، تمسک کنند و بر طبق آن فتوا می دهند. مثل تمسک همه مجتهدین در ابواب مختلف فقه به استصحاب.
بعد مرحوم نائینی می فرمایند: اجماع عملی فقط در مسائل اصولیه است که این مسائل در طریق استنباط قرار می گیرند. حال اگر تمام مجتهدین در مقام فتوا به این مسائله اصولیه، تمسک کنند، اجماع عملی پدید می آید و اجماعی که از ادله قرار گرفته است، اجماع مجتهدین بماهو مجتهدین است.
سیره مسلمین: به عمل مسلمین بماهم مسلمین سیره مسلمین گفته می شود. مثلا وقتی همه مسلمانان به یکدیگر می رسند، سلام می کنند، به این کار سیره مسلمین گفته می شود. حال اگر این سیره تا زمان شارع ادامه داشته، از این ادامه داشتن کشف می شود که شارع هم به این کار مسلمانان راضی است.
سیره عقلائیه: عمل عقلاء بماهم عقلاء بر یک شیء استمرار داشته باشد و فرق ندارد عقلاء دارای دین باشند یا نباشند و فرق ندارد این سیره بر یک مساله اصولیه باشد مثل عمل عقلاء به وثوق یا بر یک مساله فقهی باشد.
گاهی از سیره عقلائیه، به عرف عام تعبیر می شود.

تذنیب دوم: مبدا طریقه عقلاء بر عمل به وثوق و اطمینان کجاست؟
مرحوم نائینی چند احتمال برای مبدا بیان می کنند:
1. در زمانی، سلطان جائر همه عقلاء را مجبور به عمل به وثوق کرد و این کم کم به سیره تبدیل شد و قبل از آن این سیره وجود نداشت.
2. مبداء سیره عقلائیه، دستور یکی از انبیاء به عمل بر طبق وثوق باشد.
3. مبداء سیره، فطرت عقلاء است و فطرت ایشان اقتضاء می کند همانطور که به علم و یقین عمل می کنند، به اطمینان و وثوق هم عمل می کنند.
بعد مرحوم نائینی می فرمایند قطعا مبدا سیره عقلائیه، ظلم سلطان جائر یا امر نبی نیست، پس مبداء آن منحصر در فطرت عقلاء است.

التقرير العربي:
اقول: يمكن الجمع بين القولين بما يستفاد من بعض الكلمات مثل نهاية الافكار[1] و غيره. حاصل الجمع ان المدار علي العمل انما هو الوثوق و الاطمينان و التعبير بالثقة في بعض العبارات مثل الكفاية لايكون بواسطة دخالة خصوصية الثقة في الحجية و العمل، بل لكونها ملازما علي الوثوق و الاطمينان. و لذا افاد جمع من الاعاظم كما تقدم ان الآيات و الاخبار علي تقدير دلالتها علي حجية الخبر يكون امضاء لسيرة العقلاء.
فالمختار ان سيرة تدل علي حجية الوثوق و الاطمينان و الآيات و الروايات امضاء لها.

تذنیبان:
احدهما: افاد محقق النائینی ههنا امورا:
احدها: الفرق بین الاجماع القولی و العملی و سیرة المسلمین و سیرة او طریقة العقلاء.
اما اجماع القولی: فهو عبارة عن اتفاق ارباب الفتوی علی الفتوی بحکم فرعی او اصولی.
فطریق احرازه من تتبع اقوالهم فی کتبهم و رسائلهم.
اما اجماع العملی: فهو عبارة عن عمل الممجتهدین فی المسئلة الاصولیة بحیث یستندون الیها فی مقام الاستنباط و یعتمدون علیها عند الفتوی کاجماعهم علی التمسک بالاستصحاب فی ابواب الفقه.
فالاجماع العملی لایکون الا فی مسائل الاصولیة التی تقع فی طریق الاستنباط.
و الاجماع الذی یکون من الادلة انما هو اجماع المجتهدین بما انهم مجتهدون.
و اما السیرة: فهی عبارة عن عمل المسلمین بما انهم مسلمون و ملتزمون باحکام الشریعه و لا اشکال فی کشفها عن رضاء صاحب الشریعة اذا علم استمرارها الی ذلک الزمان.
و اما طریقة العقلاء: فهی عبارة عن استمرار عمل العقلاء بما هم عقلاء علی شیء سواء انتحلوا الی ملة و دین او لم ینتحلوا و منهم المسلمون. سواء کان ما استمرت علیه طریقتهم من المسائل الاصولیة او من المسائل الفقهیة.
و قد یعبر عن الطریقة العقلائیة ببیان العرف و المراد منه العرف العام.

و ثانیها: ان منشاء طریقة العقلائیة لایخلوا:
اما ان یکون لقهر قاهر و جبر سلطان جائر قهر جمیع عقلاء عصره علی تلک الطریقة و اتخذها العقلا فی الزمان المتاخر طریقة لهم و استمرت الی ان صارت من مرتکزاتهم.
و اما ان یکون امر نبی من الانبیاء بها فی عصره حتی استمرت.
واما ان یکون ناشئة عن فطرتهم المترکزة فی اذهانهم حسبما اودعها الله فی طباعهم.
ثم قال: «و لایخفی بعد الوجه الاول بل استحالته عادة و کذا الوجه الثانی فالمتعین هو الوجه الثالث».

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo