< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد رضازاده

94/01/15

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: /حجیت ظن/خبر واحد/ادله حجیت خبر واحد/ دلیل عقلی/تقریب دوم
و اما وجه دوم و یا تقریب دوم برای دلیل عقلی برحجیت خبر واحد؛
قبلا بیان شد که دلیل چهارم برای حجیت خبر واحد دلیل عقلی است و این دلیل عقلی با چند تقریب بیان شده است یک تقریب قبل از فروردین بیان شد تقریب دوم امروز بیان می شود.
کفایه راجع به این تقریب دوم می فرمایند:
«ثانيها: ما ذكره‌ في‌ الوافية مستدلّا على حجّيّة الأخبار الموجودة في الكتب المعتمدة للشيعة- كالكتب الأربعة- مع عمل جمع به من غير ردّ ظاهر. و هو: «أنّا نقطع ببقاء التكليف إلى يوم القيامة، سيّما بالاصول الضروريّة، كالصلاة و الزكاة و الصوم و الحجّ و المتاجر و الأنكحة و نحوها، مع أنّ جلّ أجزائها و شرائطها و موانعها إنّما يثبت بالخبر غير القطعيّ، بحيث نقطع بخروج حقائق هذه الامور عن كونها هذه الامور عند ترك العمل بخبر الواحد. و من أنكر ذلك فإنّما ينكره باللسان و قلبه مطمئنّ بالإيمان» انتهى».[1]
خلاصه این دلیل این است که می فرمایند صاحب وافیه در مقام بیان اینکه روایاتی که در کتب اربعه است و اصحاب به آن عمل کرده اند حجت هستند فرموده است دلیل بر حجیت این است که بلا اشکال ما مسلمانها و شیعیان مکلف هستیم به تکالیفی خصوصا مکلفیم به اصول ضروریه دین مثل نماز و زکات و امثال اینها و این تکالیف تا روز قیامت باقی است و از طرفی اکثر قریب به اتفاق اجزاء و شرائط و موانع تکالیف توسط همین اخبار واحد ثابت می شود به گونه ای که اگر ما به این اخبار واحد عمل نکنیم چیزی از این تکالیف باقی نمی ماند پس ما باید به خبر واحد عمل کنیم با بتوانیم مثلا نماز بخوانیم و روزه بگیریم و بقیه تکالیف را انجام دهیم در نتیجه روایات کتب اربعه حجت است.
از مرحوم آقای خوئی هم نقل شده است که فرموده اند استاد ما مرحوم نائینی هم می فرمودند که تشکیک در صحت روایات کتب اربعه حرفه افراد عاجز می باشد.
رسائل[2] نیز بیان وافیه را ذکر کرده است و بر این بیان دو اشکال کرده است مرحوم آخوند هم یک اشکال بیان کرده است.

اشکال اول مرحوم شیخ:
می فرمایند درست که ما علم به ثبوت تکالیف تا روز قیامت داریم خصوصا در اصول ضروریه و علم اجملالی داریم که تکالیف با همین روایات بیان شده است اما چرا شما روایات را محدود به کتب اربعه کرده اید یعنی معلوم به علم اجمالی که بیان تکالیف است چرا محدود به کتب اربعه شده است یک بخش از ا جزاء و شرائط تکالیف با روایاتی که در کتب اربعه نیست بیان شده است در نتیجه دائره علم اجمالی ما محدود به روایات کتب اربعه نیست بلکه دائره اش اوسع از کتب اربعه است.
بر این اشکال رسائل مرحوم آخوند اشکال کرده اند باینکه درست است که ما عمل اجمالی داریم تکالیف در بین روایات است اما بعد از کمی دقت مشخص می شود که دائره این روایات کوچکتر است و می فهمیم که تمام احکام در کتب اربعه آمده است یعنی ما دو علم اجمالی داریم یک علم اجمالی کبیر و یک علم اجمالی صغیر- که صاحب وافیه فرمودند که تکالیف در بین روایات کتب اربعه است- و قبلا هم اشاره کردیم که با شرائطی اگر دو علم اجمالی بود یکی کبیر و صغیر و معلوم به علم اجمالی یکی بود علم اجمالی کبیر منحل به علم اجمالی صغیر می شود.
اشکال دوم مرحوم شیخ:
می فرمایند لازمه دلیل شما حجیت روایاتی است که مثبت تکلیف هستند و ما باید به این مثبتات عمل کنیم و روایاتی که نافی تکلیف هستند را شامل نمی شود و حال آنکه بحث ما در مطلق روایات است چه مثبت باشند و چه نافی پس دلیل شما اخص از مدعی است.
مرحوم آخوند هم در کفایه بر دلیل وافیه اشکال کرده اند نظیر این اشکال در جلسه 25/12/93 بر تقریب اول دلیل عقلی از سوی صاحب کفایه بیان شد که مدعای ما و شما حجیت خبر است به نحوی که بر اصول لفظیه و عملیه مقدم شود -یعنی بر عام کتاب و مطلقاتش مقدم باشد -نه عمل به خبر واحد از باب احتیاط و دلیل شما این دومی را اثبات می کند یعنی اثبات می کند چون علم اجمالی داریم باید از باب احتیاط در اطراف علم اجمالی احتیاط کنیم.
منتقی نیز می فرمایند:
«ما ذکره صاحب الکفایة متین جدا فلاباس بالالتزام به».[3]
اشکال صاحب کفایه مورد قبول ماست که دلیل غیر مدعی می باشد.

التقرير العربي:
و اما الوجه الثانی او التقریب الثانی لدلیل العقلی علی حجیة خبر الواحد
قال فی الکفایة: «ثانيها: ما ذكره‌ في‌ الوافية مستدلّا على حجّيّة الأخبار الموجودة في الكتب المعتمدة للشيعة- كالكتب الأربعة- مع عمل جمع به من غير ردّ ظاهر. و هو: «أنّا نقطع ببقاء التكليف إلى يوم القيامة، سيّما بالاصول الضروريّة، كالصلاة و الزكاة و الصوم و الحجّ و المتاجر و الأنكحة و نحوها، مع أنّ جلّ أجزائها و شرائطها و موانعها إنّما يثبت بالخبر غير القطعيّ، بحيث نقطع بخروج حقائق هذه الامور عن كونها هذه الامور عند ترك العمل بخبر الواحد. و من أنكر ذلك فإنّما ينكره باللسان و قلبه مطمئنّ بالإيمان» انتهى».[4]
و قد اورد علیه فی الرسائل[5] بما حاصله:
اولا: بان العلم الاجمالی المذکور اطرافه جمیع الاخبار، لاخصوص ما کان فی الکتب الاربعة، مع عمل الاصحاب به.
و رده صاحب الکفایة بما تقدم مثله «الوجه الاول» و هو انحلال علم الکبیر الذی ذکره الشیخ بالصغیر الذی ذکره الوافیة فی الدلیل.
و ثانیا: بان لازمه هو العمل بخصوص المثبتة لا الاعم منه و من النافیة فیکون الدلیل اخصا من المدعی.
و اورد علیه صاحب الکفایة بما تقدم نظیره فی الوجه الاول تقدم جلسة 25/12/93 من ان المدعی هو حجیة الخبر بحیث تقدم علی الاصول اللفظیة و العملیة لا العمل من باب الاحتیاط و الدلیل یقتضی الثانی.
منتقی: «ما ذکره صاحب الکفایة متین جدا فلاباس بالالتزام به».[6]

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo