< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد رضازاده

94/08/25

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: فقره مالایعلمون/جمع بین دو نقل/حدیث رفع/برائت/اصول عملیه
بیان شد که می توانیم بین خصال و اشیاء جمع کنیم و «ما» زمانیه باشد و مراد از «ما» صفت مخصوص هر فقره باشد.
بر این مطلب دو اشکال وارد است:
اول: امکان ندارد «ما» زمانیه باشد، مرحوم آیت الله خویی می فرمایند:
«و الظاهر من‌ الحديث –الناس في سعة ما لا يعلمون-‌ هو الاحتمال‌ الثاني -«ما» موصولة-‌، فان كلمة ما الزمانية حسب استقراء موارد استعمالها لا تدخل على الفعل المضارع، و انما تدخل على الماضي، فلو كان المضارع في الخبر مدخول كلمة لم لكان للاحتمال الأول وجه متين، لكنه خلاف الواقع. ثم لو سلم دخولها على الفعل المضارع أحيانا فلا ريب في ندرته، فلا يصار إليه في غير الضرورة».[1]و[2]
می فرمایند: در خود حدیث سعه که فرمودید، «ما» مصدریه زمانیه است - و حدیث رفع هم مثل آن است و «ما» مصدریه زمانیه است- ما می گوئیم در خود حدیث سعه هم «ما» مصدریه زمانیه نیست و موصوله است. چون به حسب استقراء موارد استعمال «ما» مصدریه زمانیه، مدخول آن باید فعل ماضی باشد یا چیزی که به معنای ماضی باشد مثل مضارع ای که بر سر آن «لم» آمده باشد در این صورت فرمایش متینی است اما خلاف واقع است. و نمی تواند مدخول آن فعل مضارع باشد. و در حدیث سعه و رفع مدخول «ما» نه فعل ماضی است و نه فعل مضارع با «لم». و اگر ما قبول کنیم گاهی فعل مضارع بعد از «ما»ی زمانیه واقع می شود، بسیار نادر است و در مواقع ضرورت باید آن را قبول کرد.
مرحوم مشکینی نسبت به همین اشکال عبارتی دارد که از عبارات محقق خویی جامع تر است:
«مع كون‌ «ما» مصدريّة خلاف‌ الظاهر، لعدم‌ معهوديّة دخولها في غير الماضي، أو ما يكون بمعناه، كالمضارع الداخل عليه كلمة «لم»».[3]
می فرمایند: «ما»ی مصدریه بودن خلاف ظاهر است. چون معقول نیست که «ما» مصدریه بر غیر ماضی یا مضارعی که در معنای ماضی است، داخل شود.
دوم: «ما» ی مصدریه زمانیه در امثال حدیث سعه اگرچه از نظر معنا خوب است (در ظرف جهل و عدم علم تکلیفی نیست) و نظیر قبح عقاب بلابیان می شود، اما در حدیث رفع، نه از حیث ادبی کار خوبی است و نه از نظر معنایی صحیح می باشد و نمی تواند مدعای ما را ثابت کند. چون مفاد حدیث رفع، اگر «ما» زمانیه باشد، این می شود که در زمان جهل مثلا یا در زمان اضطرار یا اکراه، رفع شده است. اما مرفوع چه چیزی است، معلوم نمی شود. به خلاف حدیث سعه.
حاصل مطلب: حمل کردن صفات نه گانه در حدیث بر خصال، بعید و خلاف ظاهر است، اما حمل بعضی از این فقرات (فقراتی که «ما» ندارند) مثل طیره و... بر خصال بعید نمی باشد.
اما چیزی که کار را آسان می کند این است که ما نیازی به جمع نداریم تا این مشکلات پیش بیاید، چون ما یک حدیث رفع داشتیم و یک حدیث وضع، خصال در حدیث وضع است و در حدیث رفع، اشیاء آمده و زمانی باید بین این دو جمع کنیم که هر دو حجیتشان کامل باشد، اما اگر یکی حجت و دیگری غیر حجت باشد باید به حجت عمل کنیم و قبلا گفتیم حدیث رفع را همه به آن عمل کرده اند اما حدیث وضع، مرفوعه است و به آن عمل نشده و نیازی به جمع نیست و ما به حدیث رفع عمل می کنیم و می گوئیم مراد به «ما» حکم است و دچار این مشکلات نخواهیم شد.
التقرير العربي:
و لكن يرد عليه اولا:
ان «ما» لايكون مصدرية زمانية في ما نحن فيه كما افاده محقق الخوئي علي ما في دراسات، نصه: «و الظاهر من‌ الحديث –الناس في سعة ما لا يعلمون-‌ هو الاحتمال‌ الثاني -«ما» موصولة-‌، فان كلمة ما الزمانية حسب استقراء موارد استعمالها لا تدخل على الفعل المضارع، و انما تدخل على الماضي، فلو كان المضارع في الخبر مدخول كلمة لم لكان للاحتمال الأول وجه متين، لكنه خلاف الواقع. ثم لو سلم دخولها على الفعل المضارع أحيانا فلا ريب في ندرته، فلا يصار إليه في غير الضرورة».[4]و[5]
و مثله مشکینی فی تعلیقته علی کفایة، نصه: «مع كون‌ «ما» مصدريّة خلاف‌ الظاهر، لعدم‌ معهوديّة دخولها في غير الماضي، أو ما يكون بمعناه، كالمضارع الداخل عليه كلمة «لم»».[6]
و ثانيا: كون «ما» ماصدرية زمانية في مثل حديث السعه و ان كان حسنا و يفيد عدم تكليف عليه في ظرف الجهل و عدم اعلم و يكون نظير قبح العقاب بلابيان.
و لكن في مثل ما نحن فيه بعيد و غير حسن و لايكون ظاهرا فيما هو المدعي اعني رفع صفة الجهل و الاضطرار... از مفاده في المفروض انما هو الرفع في زمان الجهل و زمان الاضطرار و الاكراه اما ان المرفوع في ذاك الزمان اي شيء لا يدل عليه.
فالحاصل انه حمل جميع التسعة علی الخصال بعيد و خلاف الظاهر و لکن لا مانع من حمل بعضها علی الخصال.
و الذی يهوّن الخطب فی المقام هو ان حديث الرفع من حيث السند مقدم علی حديث الوضع لما تقدم من حجة سند حديث الرفع و عمل المشهور به فی جميع ابواب الفقه کما افاده محقق العراقی و اما حديث الوضع تکون مرفوعة.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo