< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد رضازاده

95/07/25

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: عقل/ دلائل اخباريين/ شبهه حكميه تحريميه/ اصالت البرائة/ اصول عمليه

بحث درباره دليل عقلي اخباريين- علم اجمالي به ثبوت تكاليف - بر لزوم احتياط بود.

مرحوم آخوند اشكالاتي را مطرح كرده اند و در ضمن آن انحلال حقيقي و حكمي مطرح شد.

مرحوم آيت الله خويي در مصباح حرف ايشان را نقد كردند و فرمودند ما سه علم داريم:

1. علم اجمالي كبير. ما معتقد به دين اسلام هستيم و مي دانيم تكاليف زيادي در مورد شبهات است و بايد احتياط كرد.

2. علم اجمالي متوسط. ما براي رسيدن به تكاليف اماراتي داريم چه معتبر و چه غير معتبر.

3. علم اجمالي صغير: ما براي رسيدن به تكاليف امارات معتبري داريم.

حال، علم اجمالي كبير منحل به اجمالي متوسط مي شود واجمالي متوسط به صغير تبديل مي شود.

بعد ايشان فرمودند انحلال در زماني است كه ما علم اجمالي به انحلال داشته باشيم و آن زماني است كه علم به تكاليف تفصيلي به اندازه علم به تكاليف در علم اجمالي صغير باشد.

بعد ان قلت و قلتي مطرح شد:

ان قلت: اگر اخباري بگويد ما علم وجداني به تساوي دو علم نداريم و علم اجمالي منحل نمي شود و بايد احتياط كرد.

قلت: در اين زمان ما معتقد به انحلال علم اجمالي هستيم اگرچه علم وجداني نباشد و همين مقدار كه دو مقدار علم، مساوي باشند، كافي است.

امروز مرحوم آيت الله خويي مي فرمايند: اگرچه ما علم وجداني به انحلال نداشته باشيم، اما باز هم علم اجمالي منحل مي شود.

توضيح: علم اجمالي بلااشكال منجز تكليف است و اين منجزيت به حكم عقل است نه با تعبد شرعي. چون علم اجمالي كاشف علم كبير است و موجب منجزيت تكليف مي شود. همانطور كه در علم تفصيلي بخاطر كاشفيت از معلوم، منجز است و بايد اطاعت شود. پس كاشفيت علم اجمالي مثل كاشفيت علم تفصيلي عقلا موجب تنجيز تكليف است.

بعد مي فرمايد: قوام علم اجمالي حدوثا و بقاءا به قضيه شرطيه منفصله مانعة الخلو است. به اين معنا كه ما يقين داريم يا اين فرش نجس است يا آن فرش و قوام علم اجمالي به همين ترديد است و مي شود منفصله شرطيه و علم اجمالي منجز است و اگر ترديد از بين برود مثلا بينه بگويد اين فرش نجس است، قوام علم اجمالي از بين مي رود و ديگر منجز نيست و اگر حمليه شود ديگر مانعة الخلو از بين مي رود و باز هم منجز نيست.

ايشان در ادامه مي فرمايند: اين بيان در همه مسائل طرق و امارات جاري است و فرق ندارد مسلك جعل يا تنجيز يا سببيت را قبول كنيد و بنا بر همه اين ها علم اجمالي منجز نيست.

اما بنا بر قول طريقيت علم اجمالي كه قوامش كامل نيست، منحل مي شود: بخاطر اينكه علم اجمالي منحل به علم تفصيلي و شك بدوی مي شود. پس قضيه شرطيه به دو حمليه تبديل مي شود. يكي اينكه بينه گفته اين فرش نجس است و در ديگري شك بدوی مي باشد.

 

التقرير العربي

مقدمة:

تنجيز العلم الاجمالي ليس امرا تعبديا، بل انما هو بحكم العقل لكاشفيته عن التكليف، كالعلم التفصيلي فاذا زالت كاشفيته بطرو الشك الساري، زال التنجيز لاجماله كما هو الحال في العلم التفصيلي.

فنقول: ان العلم الاجمالي متقوم دائما لقضية منفصلة مانعة الخلو ففي العلم الاجمالي بنجاسة احد الانائين يصدق قولنا: اما هذا الاناء نجس، و اما ذاك و قد يحتمل نجاستها معا.

و المدار في تنجيز العلم الاجمالي علي هذا الترديد حدوثا و بقاءاً

فاذا فرضنا ان القضية المنفصلة انقلبت الي قضيتين حملتين احداهما متيقنة و لو بالتبين التعبدي، و الاخري مشكوكة بنحو الشك الساري، فلامحالة ينحل العلم الاجمالي و يسقط عن التنجز.

لما ذكر آنفا في المقدمة من زوال تنجيزه بسبب زوال كاشفيته.

و لا فرق في الانحلال المذكور بين المسالك في حجية الطرق و الامارات و يجري الانحلال علي جميع هذه المسالك و الاقوال من التنجيز و التقدير و غيره.

و هو الانحلال يجري البرائة عن الاطراف الذي لا يكون فيها امارة معتبرة.

توضيحه:

اما علي القول بالطريقية فلان قيام الامارة يكشف عن تنجيز التكليف في بعض الاطراف من غير جهة العلم الاجمالي في اقل الامر.

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo