< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد رضازاده

96/09/12

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: متباینین/ اصالت الاشتغال/ اصول عمليه

حاصل مطلب این است که منتقی نسبت به اینکه ثبوتا در اطراف علم اجمالی اصل جاری است یا خیر، قائل به تفصیل است به اینکه اگر بر طبق اصل، حکم ظاهری جعل نشده باشد، اصل جاری نیست و اگر حکمی بر طبق آن جعل شده باشد، جاری است.

و اما اثباتا مطلقا جاری نیست، چه اصلی که بر طبق آن حکمی جعل شده است و چه اصلی که حکمی بر اساس آن جعل نشده است.

و در مقام سوم خواهد آمد که از مقام اثبات است و در آنجا مفصل این بحث را خواهیم گفت. که اثباتا امکان جریان اصل در اطراف علم اجمالی است یا خیر؟

در آنجا می گویند ممکن نیست اصل جاری شود اما وجه عدم امکان آنجا با اینجا فرق می کند، به اینکه در ما نحن فیه گفتند ممکن نیست اصل جاری شود بخاطر اینکه اصل، تنجز و عقوبتی که در هر طرف از اطراف علم اجمالی است را نمی تواند بر دارد و در مقام اثبات می گویند اصل در اطراف علم اجمالی جاری نیست، چون در خود اصل، تناقض است. یعنی اگر اصل در اطراف علم اجمالی جاری شود و آن اصل استصحاب باشد، بین صدر و ذیل دلیلش تناقض است یعنی صدر می گوید در اطراف علم اجمالی اصل جاری است چون شک داریم و ذیل می گوید جاری نیست چون یقین آخر (علم اجمالی) داریم.

در بعضی از اصول عملیه مثل برائت، تناقض بین منطوق و مفهوم است، منطوق می گوید جایی که علم نیست، برائت جاری کن (رفع) و مفهوم می گوید اگر علم (مثل علم اجمالی) باشد، برائت جاری نیست و اصلا جای اصل نیست.

در بعضی از اصول بین غایت و مغیا تناقض و درگیری است، مثل «کل شیء طاهر حتی تعلم انه قذر» مغیا کل شیء طاهر می گوید من در اطراف علم اجمالی هستیم به اینکه در هر طرف شک است و غایت می گوید نیستی، چون علم اجمالی وجود دارد. که بین غایت و مغیی درگیری است.

پس بنابراین در مقام ثبوت که بحث اثباتی است که اثباتا در اطراف علم اجمالی، اصل جاری است یا خیر، بعضی می گویند جاری نیست، به همین بیانی که گفته شد.

اما در ما نحن فیه که گفتیم اثباتا نیست، بخاطر این بود که در هر طرف از اطراف علم اجمالی دو عنوان داشتیم، یکی اینکه مشکوک الحکم بود، و دیگری اینکه چون طرف علم اجمالی است، تکلیف منجز است و در مخالفت آن عقوبت است. حال اصلی که در اطراف علم اجمالی جاری شد، مانع اول نیست چون شک وجود دارد اما مشکل دوم که عقوبت است را نمی تواند حل کند.

پس نتیجه این می شود که در اطراف علم اجمالی از دو جهت گفته شده اصل، اثباتا جاری نیست، یکی اینکه در ما نحن فیه گفته می شود اصل، عقوبت را بر نمی دارد و یکی دیگر اینکه بعد خواهیم گفت که تناقض بین خود اصل است.

همچنین نسبت به اجرای اصل در همه اطراف علم اجمالی ثبوتا هم دو اشکال بود:

1. مرحوم آخوند می گفتند اگر اصل جاری شود بین اصل و مفاد علم اجمالی تناقض قطعی پیش می آید.

2. مرحوم نائینی می گوید اجرای اصل در اطراف علم اجمالی، موجب قبح عقلی می شود چون با جریان اصل، اذن در معصیت می شود.

و همچنین در بعضی از اطراف علم اجمالی هم جاری نیست، چون مرحوم آخوند می گویند اینجا هم اجتماع متناقضین است به نحو احتمال. و اجتماع متناقضین قطعا و احتمالا صحیح نمی باشد.

بله در یک مورد تامل است و آن جایی است که شارع مقدس حکمی بر طبق یک طرف جعل کند که به آن جعل بدل می گویند که در آن گفته شده اصل جاری است. چون خود شارع فرموده اصل در اینجا جاری است و همین مورد را بدل از معلوم به علم اجمالی قرار داده.

بعد اضافه می شود که قبلا گفتیم که مرحوم آخوند فرق گذاشته بین دو جا به اینکه اگر ملاک حکم قوی باشد، حکم فعلیت پیدا می کند و اصل جاری نیست و اگر ملاک حکم قوی نباشد، حکم فعلیت پیدا نمی کند و تضاد و تناقض دیگر جاری نیست، چون تضاد و تناقض در جایی است که حکم، فعلیت پیدا کند.

و ما گفتیم فرقی بین ملاک قوی و ضعیف نیست، چون علم، علم است و منجز می باشد و نمی گذارد اصل در اطراف جاری شود و ملاک دخالتی در آن ندارد چه ضعیف باشد و چه قوی که نظر مرحوم میلانی هم همین بود.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo