< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد رضازاده

97/07/09

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع:حکم ملاقی / تنبیه چهارم / تنبیهات / متباینین/ اصالت الاشتغال/ اصول عملیه

المنتقی: «و الامر بالغسل لا ظهور له فی غسل الملاقی عرفا... و قد عرفت ان مجرد الامر بالاجتناب عن الشیء لا ظهور له فی الاجتناب عن ملاقیه».[1]

منتقی گفتند ایراداتی که بر وجه دوم شده درست نیست اما مشکل این است که در مقام اثبات دلیلی بر این وجه ندارم چون ادله ما اغسل و لا تشرب، است که ظهور در شستن یا عدم اکل ملاقی ندارد و حتی اگر اجتنب تنها هم باشد ظهور در نجاست ملاقی ندارد و باید اجتنب عن النجس باشد.

منتقی می فرمایند: در روایات امر به غسل نجس است که ظهور در غسل ملاقی ندارد. و همچنین معلوم شد که مجرد امر اجتنب هم ظهور در اجتناب از ملاقی ندارد و چیزی که باید باشد اجتنب عن النجس است.

پس برای وجه دوم در مقام اثبات، دلیلی نداریم، اما ثبوتا متصور است.

و ظاهر ادله ای که در مقام اثبات داریم، وجه چهارم است و آن این است که حکم ملاقی، حکم مستقل است و موضوع آن ملاقات است، یعنی اگر شیء با نجس ملاقات کرد، موجب حصول نجاست برای ملاقی می شود.

اقول: یمکن ان نقول:

اولا: تقدم سابقا انّ المستفاد من روایة فارة هو انّ الاجتناب عن السمن الملاقی للفارة المیتة یکون من شئون الاجتناب عن المیتة ولو علی تقدیر قبول ضعف سندها، اذ ضعف السند لایمنع من احتمال ذلک و مجرد ذاک الاحتمال کاف للزوم الاجتناب عن السمن حتی نعلم بفراغ الذمة عن الاجتناب من المیتة او عن مرتبة القصوی من الاجتناب و معلوم ان الاجتناب عن الملاقی الفارة المیتة فی هذه الروایة لم یکن بعنوان –اجتنب- بل بعنوان النهی عن اکله حیث قال علیه السلام: «لاتأکله» ... ان الله حرم المیتة من کل شیئ.

اقول: قبلا در جلسه 13/6/97 بیان شد که ما در باب اینکه اگر موشی در روغن افتاد و مرد، روایتی ذکر کردیم که آیا می شود از روغن خورد یا خیر که حضرت فرمودند نباید از آن خورده شود.

از این روایت معلوم می شود که اجتناب از روغن بخاطر این است که از شئون اجتناب از میته است، یعنی وقتی از میته اجتناب می شود و عمل به این اجتناب می شود که از روغنی که ملاقات به میته کرده است اجتناب شود.

ان قلت: سند این روایت ضعیف است.

قلت: در این صورت باز هم اجتناب از روغن لازم است، چون اگرچه سند ضعیف باشد، ما احتمال می دهیم اجتناب از روغن برای اجتناب از میته واجب باشد و همین مقدار احتمال برای یقین فراغ ذمه از اجتناب از میته، کفایت می کند که از ملاقی اجتناب شود.

در نتیجه اجتناب از روغن بخاطر ملاقات با میته لازم است در حالی که کلمه اجتنب نبود و کلمه «لا تاکل» آمده بود. پس خصوص کلمه اجتنب نیست که از آن نجاست ملاقی فهمیده شود و کلمات دیگر هم دلالت بر این معنا می کنند.

و ثانیاً تقدم عن سیدنا الاستاذ (ره) سابقا، انّ محل البحث فی العلم الاجمالی جمیع الاجکام التقدیریة الثابتة للمعلوم بالاجمال لاخصوص ملاقات احد اطرافه اذا کان المعلوم هو النجاسة فی البین، فیجری البحث فی مثل اشتباه میتة انسان بمیتة حیوان عند مسّ احدهما و کذا اشتباه مال الشخص بمال الغیر بالنسبة الی الضمان و نظائرهما و معلوم انّ الدلیل فی کثیر منها لیس بعنوان اجتنب.

ثانیا: و همچنین در جلسه 7/6/97 از مرحوم آقای میلانی بیان شد که بحث ما در خصوص ملاقی نیست، بلکه بحث در احکام تقدیریه اطراف علم اجمالی است، یعنی بنا بر تقدیر اینکه یکی از اطراف با شیءای ملاقات کرد، چه باید کرد و مسئله نجاست ملاقی، یکی از احکام تقدیریه است که یک حکم این است اگر مثلا میت انسان با میته حیوان مشتبه شد و ما به یکی از این دو دست زدیم، کلمه اجتنب در کار نیست و گفته می شود غسل مس میت لازم است یا خیر.

یا مثلا اگر مال خود انسان مشتبه به مال دیگری شد، اگر مال خودم باشد و برداشتم و از بین رفت، ضامن نیستم و اگر مال دیگری باشد، ضامن هستم، در اینجا هم حکم تقدیری ضمان با اینکه کلمه اجتنب در کار نیست، جاری است.

پس کلمه اجتنب خصوصیتی ندارد و چون احکام تقدیریه است، مورد بحث است و در احکام تقدیریه، نیاز به اجتنب ندارد و کلمات مختلفی مثل ضمان، غسل مس میت و... دارد.

در نتیجه وجه دوم که ملاقی از شئون طرف علم اجمالی است، کما اینکه ثبوتا متصور بود، اثباتا هم متصور است.


[1] منتقی الاصول، مرحوم روحانی، ج5، ص155.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo