< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد محمد مهدی شب‌زنده‌دار

95/01/15

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: اصول عملیه/برائت /استدلال به کتاب

خلاصه مباحث گذشته:

بحث در استدلال به آیه شریفه تعذیب برای اثبات برائت بود، از باب مقدمه نکاتی در رابطه با واژه های موجود در آیه و نیز تقریب استدلال مرحوم شیخ اعظم بیان شد اما روش بیان تقریب را عوض می کنیم و به شیوه دیگری بحث را ادامه می دهیم.

بررسی معنای «حتی نبعث رسولا»

در اینکه مراد از «بعث رسول» معنای ظاهری این جمله نیست تقریبا مورد تسالم اصولیون است پس خدای متعال نمی خواهد بفرماید: «ما عذاب کننده نیستیم قبل از اینکه پیامبری را مبعوث نماییم» -که اگر چنین معنایی باشد قطعا ربطی به برائت ندارد چون الان زمانی است که بعث رسول شده است- بلکه از واژه «رسول» معنای کنایی مراد است که عبارت باشد از بیان و ایصال، حتی باید گفت مکنّی الیه نفس بیان نیز نیست بلکه ایصال مراد است چون رسول به معنای فرستاده است و کار فرستاده ایصال مطلبی است که از طرف مُرسِل مأمور شده که آن را برساند، نه اینکه فقط بیان کرده باشد، علاوه بر اینکه تناسب حکم و موضوع بر اینکه درک عقلاء این است که عذاب و کیفر قبل از ایصال قبیح است دلالت دارد بر اینکه قبل از ایصال برائت عقلاییه ثابت است، لذا شهید صدر«ره» اگر چه قائل به حق الطاعه است لکن برائت عقلاییه را قبول دارد، بنابراین چنین درک عقلایی به ما کمک می کند که از واژه رسول معنای ایصال را استفاده نماییم.

همچنین روشن است که مراد از ایصال، ایصال بعض احکام نیست اگر چه آن حکم غیر از حکمی باشد که برای آن عذاب صورت می گیرد چون به تناسب حکم و موضوع و نیز به این دلیل که ایصال یک حکم ربطی به حکم دیگر ندارد انحلال فهمیده می شود یعنی نسبت به هر حکمی که آن را ایصال نکرده ایم عذاب کننده نیستیم.

پس در ناحیه «حتی نبعث رسولا» این مطلب مورد مناقشه نیست که مراد از آن یک مطلب کنایی است و مکنّی الیه نیز ایصال نسبت به هر حکمی است.

بررسی معنای «و ما کنا معذّبین»

چیزی که در این آیه شریفه مهم است این است که مقصود از «ما کنا معذّبین» روشن شود، این عبارت آیا منسلخ از زمان است یا اینکه منسلخ از زمان نیست بلکه می خواهد سنت خداوند را بیان نماید؟

در اینجا بر اساس فرضیه هایی که وجود دارد تقاریر مختلفی می توان برای آیه شریفه بیان نمود:

فرضیه های مختلف بر اساس عدم انسلاخ از زمان

ابتدا بر اساس اینکه این فعل منسلخ از زمان نیست مطلب را دنبال می کنیم؛

در اینصورت سه فرضیه وجود دارد:

فرضیه اول

فرضیه اول این است که این عبارت منسلخ از زمان نیست و ماضی نسبت به زمان تکلم ملاحظه شده است، همانگونه که ظاهر اولیه عبارت نیز همین است.

فرضیه دوم

فرضیه دوم این است که این عبارت منسلخ از زمان نیست و ماضی نسبت به زمان بعث رسل باشد.

فرضیه سوم

فرضیه سوم نیز این است که مراد، زمان قبل از محاسبه(یعنی روز قیامت) باشد.

پس خدا می فرماید ما در گذشته (یا قبل از این سخن و یا قبل از بعث و یا قبل از یوم الحساب) عذاب کننده نیستیم.

بررسی فرضیه اول

فرضیه اول این بود که عبارت «و ما کنّا» منسلخ از زمان نباشد و مبداء ماضی زمان حال باشد به این معنا که «ما در گذشته قبل از ایصال حکم، عذاب کننده نبودیم»، در اینصورت نیز سه احتمال وجود دارد؛

احتمال اول

احتمال اول این است که فقط یک إخبار ساده از گذشته است و معنای دیگری مندمج در آیه نیست.

احتمال دوم

احتمال دوم این است که مجرد إخبار نیست بلکه سیره و رویه نیز در آن مندمج است، چون اگر مجرد إخبار مراد بود می فرمود: «ما عذّبنا» در حالیکه فرموده: «ما کنّا معذبین».

احتمال سوم

احتمال سوم نیز بالاتر از این است و آن اینکه چنین چیزی لایق به شأن ما و سزاوار ما نیست حال این سزاوار نبودن یا از باب عدالت است یعنی چون با عدالت خدا سازگار نیست عذاب نمی کنیم و یا از باب رحمت است یعنی با رحمت خدا سازگار نیست ولو خلاف عدالت هم نباشد و یا هر دو منشأ باشد.

صور ششگانه احتمال اول

بنابر احتمال اول که مراد از آیه مجرد إخبار از گذشته باشد شش صورت برای عذاب تصور می شود؛

صورت اول

ممکن است عذاب دنیوی مراد باشد.

صورت دوم

ممکن است عذاب برزخی مراد باشد.

صورت سوم

صورت چهارم نیز این است که عذاب دنیوی و برزخی مراد باشد.

صورت چهارم

ممکن است عذاب اخروی مراد باشد.

صورت پنجم

ممکن است عذاب برزخی و اخروی مراد باشد.

صورت ششم

ممکن است همه این موارد مراد باشد.

بررسی صورت اول(عذاب دنیوی)

صورت اول این است که بگوییم فقط عذاب دنیوی مراد است، به این دلیل که در گذشته فقط عذاب دنیوی وجود داشته است و عذاب برزخی نیز دور از اذهان است، علاوه بر اینکه آیه بعد در مورد عذاب دنیوی سخن می گوید چون می فرماید: «وَ إِذا أَرَدْنا أَنْ نُهْلِكَ قَرْيَةً أَمَرْنا مُتْرَفيها فَفَسَقُوا فيها فَحَقَّ عَلَيْهَا الْقَوْلُ فَدَمَّرْناها تَدْميراً»[1] بنابراین سیاق آیه مورد بحث نیز با عذاب دنیوی مناسبت پیدا می کند، پس قدر متیقن معنای آیه شریفه عذاب دنیوی می شود در اینصورت معنای آیه شریفه این می شود که «در گذشته قبل از بیان احکام عذاب دنیوی نکرده ایم».

کیفیت اثبات برائت با توجه به صورت اول

بر اساس صورت اول به چند وجه ممکن است می توان بر برائت استدلال نمود:

وجه اول

وجه اول این است که به اولویت، برائت استفاده شود، برای تمام شدن این وجه به دو اولویت نیاز است؛ اولویت اول این است که گفته شود وقتی خدا قبل از بیان احکام، امم گذشته را به عذاب دنیوی عقاب نکرده است پس به طریق اولی امم گذشته را به عذاب اخروی که شدیدتر است عقاب نکرده است، اولویت دوم نیز این است که گفته شود وقتی به حکم آیه شریفه، قبل از ایصال حکم، عذاب از امم گذشته منتفی می شود در اینصورت عذاب از این امت که امت مرحومه است و افضل از امم سابقه است به طریق اولی منتفی می شود، بنابراین هر دو بیان باید به یکدیگر ضمیمه شود تا وجه اول تمام شود.

وجه دوم

وجه دیگر این است که به اجماع تمسک شود و آن اینکه وقتی عذاب دنیوی را خدای متعال قبل از ایصال احکام انجام نمی دهد به اجماع، عذاب اخروی را نیز انجام نمی دهد و این یک ملازمه شرعیه است، چون اجماع دلیل آن است و برخی ادعای اجماع کرده اند.

وجه سوم

وجه سوم این است که برخی روایات و ادله وجود دارد که آنچه که در امم سابقه بوده در این امت نیز وجود دارد، حال وقتی به حکم آیه شریفه در امم سابقه عذاب نبوده پس ثابت می شود که در امت ما نیز عذاب نیست، حال وقتی خدا در امت ما بفرماید من عذاب دنیوی نمی کنم به اولویت عرفیه ثابت می شود که عذاب اخروی هم منتفی می شود. فرق این وجه با وجه اول در این است که در این وجه اولویت عرفیه به ضمیمه برخی روایات برائت را ثابت می کند اما در وجه اول نیاز به ضمیمه کردن روایات نیست.

بررسی صورت دوم(عذاب برزخی)

صورت دوم این بود که گفته شود این آیه شریفه برای مجرد إخبار از گذشته است و مراد از عذاب، فقط عذاب برزخی است به دلیل مطلبی که در منتقی ذکر شده است و آن اینکه عذاب دنیوی مشروط به بیان و ایصال احکام نیست بلکه صالح و طالح را در برمی گیرد، پس عذاب دنیوی مقصود نیست، عذاب اخروی نیز که مفروض این است آخرت هنوز نیامده تا خدا بخواهد از آن إخبار نماید، پس معنا این می شود که «در امم سابقه قبل از بیان احکام ما عذاب برزخی نکردیم»، در اینصورت تقریب استدلال به همان سه وجه بالا تمام می شود یعنی یا به بیان اولویت استدلال ثابت می شود با این توضیح که وقتی عذاب برزخی قبل از ایصال احکام منتفی می شود به طریق اولی عذاب اخروی نیز منتفی می شود به همان دو بیانی که ذکر گردید، و یا به اینکه به قرینه اجماع ملازمه شرعیه بین انتفاء عذاب برزخی و انتفاء عذاب اخروی وجود دارد و یا به واسطه دلالت روایاتی که می گوید هر آنچه که در امم سابقه بود در این امت نیز وجود دارد انتفاء عذاب برزخی از این امت نیز ثابت می شود.

اشکال به بیان فوق

این فرمایش منتقی محل اشکال است چون عذاب اگر کیفر باشد قبول نداریم که صالح و طالح را می گیرد، بله بلا همه را می گیرد اما کیفر اینگونه نیست و انصراف عذاب، به عذاب کیفری است نه عذاب ابتلایی.

بررسی صورت سوم(اعم از عذاب دنیوی و عذاب برزخی)

صورت سوم این بود که گفته شود مراد از عذاب، اعم از عذاب دنیوی و برزخی باشد چون معذّبین اطلاق دارد و هر دو را شامل نمی شود بنابراین معنای آیه شریفه این است که «قبل از ایصال احکام، عذاب دنیوی و برزخی نمی کنیم»، در اینصورت همان تقاریب صور قبل در اینجا نیز می آید.

بررسی صورت چهارم(عذاب اخروی)

صورت چهارم این بود که مقصود فقط عذاب اخروی باشد، بر این اساس که آخرت یکی نیست و آخرت هایی در انسان های پیشین به پا شده است، چون آیه شریفه در سیاق آیات قیامت است به این دلیل که در آیه قبل از آن می فرماید: «اقْرَأْ كِتابَكَ كَفى‌ بِنَفْسِكَ الْيَوْمَ عَلَيْكَ حَسيبا»[2] ، و به قول شهید صدر«ره» این آیه، دو قانون قیامتی را بیان می کند، پس قدر متیقن آن عذاب اخروی است بنابراین معنا این می شود که در امم سالفه قبل از ایصال احکام به آنها عذاب اخروی نکردیم، در اینصورت نیز تمام بودن تقریب استدلال بر برائت، توقف بر بیانات سه گانه فوق دارد مثل بیان اولویت به این بیان که این امت افضل از امتهای پیشین است پس وقتی به حکم آیه از امم پیشین عذاب اخروی برداشته شده است به طریق اولی از امت پیامبر در صورت عدم بیان عذاب برداشته می شود(البته این بیان بنابراین مبناست که ثابت شود امت اسلام حتی از امت های قبل از خلقت آدم نیز افضل است و الا اگر فقط افضلیت این امت بر امت های بعد از آدم ثابت باشد و نسبت به امت های قبل از آدم ثابت نباشد نمی توان از بیان اولویت استفاده نمود).

 


[1] -آیه 16 اسراء.
[2] -آیه 14 سوره اسراء.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo